احمد طاهری پارسی سرا و احیاگر نوشتارهای پارسی در گفتگو با "پُرسون" مطرح کرد:

زبان پارسی شناسنامه ایران است/ پارسی را باید از فراموشی نجات دهیم

در روزگاری که واژه‌های بیگانه بیش از پیش با زبان فارسی درآمیخته‌اند، استاد احمد طاهری ـ سعدی‌پژوه سراینده پارسی‌سرا ـ با سرودن و نوشتن آثاری سراسر به زبان پارسی سره، تلاشی تازه را برای پاسداشت این زبان کهن آغاز کرده است. او در گفت‌وگویی با ما از چرایی و چگونگی پارسی‌سرایی سخن گفته است.
تصویر زبان پارسی شناسنامه ایران است/ پارسی را باید از فراموشی نجات دهیم

به گزارش سایت خبری پُرسون، امروز، واژه های ناپارسی فراوانی با زبان پارسی، آمیخته شده ،به گونه ای که گاهی بیش از نیمی از واژه‌هایی که به کار برده میشود ناپارسی‌است. در چنین روزگاری،در پارس دارای پیشینه کهن و در شیراز زیبا، یکی از سرایندگان و نویسندگان، برای پاسداشت زبان پارسی، دست به کار شده و با پارسی سرایی و بهره بردن از واژگان نرم و روان پارسی سره، کار تازه‌ای را آغاز کرده اند.

استاد احمد طاهری، دانش‌آموخته‌ی دکترای حقوق بین الملل و دادبان (وکیل) دادگستری استان پارس، سراینده‌ی سرود فارسی و پارسی سره، و از سعدی پژوهان امروز میباشد. دو پارسی سروده به نامهای "سرود رود" و" پیمانه‌ی پارسی "را به بازار فرهنگ پیشکش کرده که همه‌ی واژگان آن پارسی است.وی کوشش کرده است تا برای نخستین بار، با به کاربردن واژگان زنده و نرم و روان زبان پارسی سره، پارسی سروده‌ ها و پارسی نوشته‌های خود را به آگاهی خوانندگان زبانهای پارسی و دری و تاجیکی برساند.

برای آشنایی خوانندگان گرامی "پُرسون"با زبان پارسی سره، گفتگویی با استاد احمد طاهری انجام شده است که چکیده‌ ی آن در پی می‌آید:

***************

*استاد در همین آغاز گفتگو بفرمایید پارسی نویسی، پارسی سرایی و پارسی گویی، چه سودی دارد؟

پارسی را زیور و زیبایی از یزدان رسید
با زبان پارسی،در پیکر ما جان رسید
گویِشِ شیرینِ تاجیکی، دَری و پارسی
از بهشتِ جاودان آمد به این سامان رسید
پیش از هر چیز، باید یادآوری کنم که پرداختن به زبان پارسی سره و نشان دادن توانایی های این زبان، به هیچ روی نشانه‌ی بی مهری به هیچ زبانی نیست.
برای شناسایی هر کشور، به جز سرزمین و مردم، به زبان هم نیاز است.زبان، شناسنامه و شناسنده‌ی هر میهن و مردم آن است. سود زبان پارسی را، باید در آوازه‌ی ایران جستجو کرد.توانایی زبان، توانایی فرهنگ را در پی دارد.بسیاری از کشورها، با آن که دارای گویش‌ها و زبانهای گوناگون هستند و مردم در هر گوشه از کشور به زبان و گویش ویژه‌ای گفت‌و گو می‌کنند، بازهم یک زبان را به نام زبان همگانی و ویژه‌ی کشور برگزیده و آن را به کار میبرند.با آن که مردم سرافراز ایران، به زبانها و گویش‌های گوناگون و شیرین و جان بخش ترکی، عربی، کردی، لری، بلوچی، گیلکی، مازندرانی، ترکمن، ازبک و مانند آن گفتگو می‌کنند و این زبامها و گویش‌ها را بسیار دوست دارند و همه‌ی این زبانها و گویش‌ها باید زنده بماند،با این همه، زبان پارسی را به جای زبان همگانی و ویژه‌ی خود برای پیوند با همدیگر، برگزیده اند و زبان پارسی پیوند دهنده‌ی همه‌ی مردم ایران است.
زبان پارسی، در درازنای هزاره ها، دگرگونی‌های فراوانی داشته است.گاه در پی شکست از دشمنان و چیره شدن آن‌ها، گاه به دنبال پیداشدن ابزارهای تازه‌ی کار و آسایش و گاه در پی بی‌مهری گویشوران، واژه‌های فراوانی از دیگرزبانها به زبان پارسی آمده است که مایه‌ی فراموشی شمار بسیاری از واژگان پارسی شده است. همه ی زبانها از دیگر زبانها، وام واژه‌هایی را در خود میپذیرند و واژه‌هایی را به دیگر زبانها وام میدهند ولی گاهی وام واژه‌های مهمان آنچنان فراوان میشوند که بیم آن میرود زبان میزبان به دست فراموشی سپرده شود. درباره‌ی سودمند بودن پارسی‌سرایی و پارسی‌گویی، باید بگویم سود این کار، پیشگیری از فراموش شدن واژگان، و هم چنین گسترش به‌کارگیری واژگان شیرین زبان پارسی است. امروزه با آمدن رسانه‌های تازه و نو، لشکری از واژگان ناپارسی به میان زبان پارسی سرازیر شده است که اگر پیگیری نشود، در آینده‌ی نزدیک زبان پارسی بیش از پیش دستخوش فراموشی میشود.
تا واژه‌ی بیگانه تو را مهمان است
ساز و سخن و سرود، سرگردان است
وام از سخن و سرود بیگانه مگیر
پیمانه‌ی پارسی، پر و پیمان است.

*برای پیشگیری از فراموش شدن واژگان پارسی چه باید کرد و راه درست روی آوردن به زبان پارسی سره چیست؟

پرسش خوبی ست که پاسخ هم در آن نهفته است. راه درست روی اوردن به زبان پارسی سره، به کار بردن واژگان پارسی است.
باباطاهر، چه زیبا گفته است:
ز دست دیده و دل هردو فریاد
که هرچه دیده بیند دل کند یاد
اگر واژه‌های پارسی جلوی چشم باشد و به گوش برسد و در نوشته‌ها و سخنان روزانه و در رسانه‌ها و سروده‌ها و در خوشنویسیها به کار برود،از فراموشی آن جلوگیری می‌شود.اگر در کودکستان، دبستان، دبیرستان و دانشگاه، واژه‌های پارسی را به شاگردان آموزش بدهیم،همه به زبان شیرین پارسی خو میگیرند و زبان پارسی تواناتر و استوارتر می‌شود و از فراموش شدن آن، جلوگیری خواهد شد. جا دارد دوباره یادآوری کنم که روی آوردن به زبان پارسی، به هیچ روی نشان دهنده‌ی تاختن به هیچ زبانی نمی‌باشد و پرداختن به زبان پارسی و در باره‌ی توانایی آن، گفتن و نوشتن، به هیچ روی نیازمند به کوبیدن دیگر زبانها یا بی مهری به آنها نیست.

*چه پیوندی میان زبانهای فارسی، پارسی، عربی و انگلیسی هست؟

ناگفته پیداست که هر چهار زبان پارسی و فارسی و عربی و انگلیسی، از جایگاه ویژه‌ی خود برخوردار هستند.زبان پارسی زبان نیاکان و یادگار گذشتگان ما و شناسنامه‌ی فرهنگ ماست.زبان فارسی، زبان نوشته‌ها و سروده‌های ماست که نویسندگان و سرایندگان پیشین، به این زبان نوشته‌ و سروده‌اند و هم اینک آمیخته‌ای از واژگان گوناگون از زبانهای پارسی و عربی و دیگر زبانهاست. زبان عربی، افزون بر آن که در نگاه بسیاری از مردم، زبان قرآن و نیایش و پرستش است، و افزون بر ان که زبان همسایگان و بیش از بیست کشور جهان است، آن چنان با زبان پارسی آمیخته شده که امروزه، برای خواندن و دانستن و دریافتن سروده‌ها و نوشته‌های سرایندگان بزرگی مانند رودکی و سعدی، مولانا و حافظ، و دیگر بزرگان،ناچاریم با زبان عربی آشنا باشیم.زبان انگلیسی، زبان دانش نوین است.در یکصد سال گذشته، همه‌ی رشته‌های دانش دگرگون شده و ابزار و افزارِ پرشماری ساخته شده و به همه‌جای جهان فرستاده شده است، همه‌ی مردم جهان،برای انجام کارهای خود، به آن ابزار نیاز دارند و برای دانستن چگونگی به کاربردن آن، به ناچار،باید با زبان سازندگان آن ابزار و یا برگردان آن زبان، آشنا باشند.
کوتاه سخن آن‌که، هر کدام از ما باید کوشش کنیم تا بدهی خویش را به زبان مادری و زبان پارسی و فردوسی بزرگ بپردازیم. در زمینه‌ی زبان پارسی سره، باید از تندروی و کندروی خودداری کنیم.

*در پیوند با زبان پارسی سره، چه کرده اید؟

من شاگرد کوچکی در دبستان زبان پارسی هستم.
کوشش کرده‌ام تا به اندازه‌ی توان به زبان پارسی سره بپردازم. به پارسی سره سروده‌ام و به پارسی سره نوشته‌ام. در درون و بیرون از کشور، به زبان پارسی سخنرانی کرده‌ام. برای نخستین بار در کشور، دو پارسی سروده به نامهای سرود رود و پیمانه‌ی پارسی را به بازار فرهنگ پیشکش کرده، ام که همه‌ی واژه‌های آن پارسی‌ است. در انجمن‌های سرود و سخن استان، پارسی سروده ها را خوانده ام و کوشش کرده ام و کوشش میکنم تا زنده هستم، این کار را پیگیری کنم. برای نخستین بار در کشور، همه ی واژه‌های بوستان و گلستان سعدی را بررسی کرده ام و واژه های پارسی، عربی و دیگر زبانها را با رنگ های ویژه بازنویسی کرده ام که خواننده با نگاه کردن به نوشته‌ها و از روی رنگ واژه‌ها، میداند که واژه پارسی، عربی و یا دیگر زبان‌هاست. برای آشنایی خوانندگان گرامی، این کار به زودی و به رایگان به بازار فرهنگ روانه خواهد شد.

*برای گسترش زبان پارسی چه پیشنهادی به سرایندگان دارید؟

خوشبختانه، آرام آرام سرایندگان با زبان پارسی آشتی کرده اند و به پارسی سرایی روی آورده اند
استاد رفیع طاهری، پارسی سروده‌ای به نام اوستای آزادگی به چاپ رسانده‌اند که همه ی واژه‌های سروده، ها پارسی سره است. دیگر سرایندگانی نیز کوشش کرده‌اند به پارسی بسرایند و این کار نوید بخش روزهای روشنی برای زبان پارسی سره خواهد بود.پیشنهاد این است که دوستان با زبان پارسی سره و واژه‌های آن آشتی کنند.واژه ها را در سروده‌ ها به کار ببرند تا کام خوانندگان و شنوندگان شیرین شود.

*استاد خیلی متشکریم که وقتتان را در اختیار ما و مخاطبان قرار دادید، در پایان اگر سخن دیگری دارید، بیان کنید؟

درود بر شما و یارانتان در رسانه پربار پُرسون، بی گمان، شناسایی زبان و توانایی‌های آن، یکی از راههای شناسایی یک کشور، و پی بردن به توانایی‌ های فرهنگی مردم آن است. کشور باستانی و گسترده‌ ی ایران، در میان کشورهای جهان شناخته شده و دارای پیشینه‌ای روشن و آشکار است.زبان مردم ایران در گستره‌ی هزاره‌ها، دگرگونی‌های بسیار یافته و فراز و فرودهای فراوان پشت سرگذاشته،تا امروزه بدینگونه به دست ما رسیده است.فردوسی بزرگ، با این که به فرموده‌ی خودش در سی سال،رنج بسیار برده است،زبان پارسی را از گزند نابودی، زنده نگاه داشته و به دست ما رسانده‌است.اینک، ما وامدار فردوسی هستیم و بایسته و شایسته است که برای گسترش زبان پارسی، به جان بکوشیم.

منبع: پُرسون

1045908

سازمان آگهی های پُرسون