واقعیت آن است که مرجع رسمی آمار در ایران نه بانک مرکزی بلکه مرکز آمار است که با توجه به داده های آماری مختلف از اقتصاد ایران در شرایط مختلف آمارهایی را بر اساس دستورات سازمانی خود ارائه می دهد.
مشخص نیست این آمارها از کجا نشات می گیرد و باید در جامعه بررسی کرد که آیا این آمارها درست است یا نه. البته این آمارها مورد پذیرش مردم نیست و سطح اعتماد مردم به این آمارها مناسب نیست عموم جامعه با گوشت و استخوان خود کاهش درآمد، افزایش گرانی و تورم را درک می کند.
مسعود پزشکیان با اشاره به معضلات اجتماعی به دنبال تشدید مشکلات اقتصادی گفت: توجه به معیشت مردم در حد زندهماندنشان از اصول قانون اساسی است؛ لذا دولتها باید بتوانند مسکن، ازدواج، خوراک و شغل مردم را تأمین کنند، اما، چون نتوانستهایم به این وظیفه عمل کنیم و تورم هم روز به روز بهجای اصلاح، بدتر شده است، طبیعی است که پدیدههای اجتماعی مثل سرقت و کیفقاپی هم به مرور در جامعه زیاد شود.
عضو کمیسیون امور داخلی کشور و شوراها گفت: ضرورت دارد که تیم اقتصادی دولت هماهنگتر عمل کند، زیرا هرچه در حوزههای دیگر کار شود اما مشکلات اقتصادی از قبیل گرانی کالاهای اساسی، سفرههای معیشت مردم و مسکن حل نشود، مردم راضی نخواهند بود.
مشکل اینجاست که اصل مساله را رها کرده ایم و به دنبال این آمده ایم که با عدد و رقم فکر کنیم کار خوبی انجام می دهیم. گویی دولت اولویت های خود را فراموش کرده است. البته این گفته بدان معنا نیست که بگوییم توسعه اقتصادی خوب است یا خوب نیست.
برای تحمل این شرایط سخت که تورم 40 درصدی یکی از عوامل آن است و فشار اصلیش متوجه مردم و بیشتر از همه اقشار محروم جامعه است در واقع توجیه سیاسی معقولی وجود ندارد و اگر کسی بپرسد چرا ما باید در چنین اوضاعی به سر ببریم، پاسخ قانعکنندهای نداریم مگر اینکه مثل همیشه به شعاردادن متوسل شویم و از ناکارآمدیها و بیتدبیریها و تقدم منافع جناحی عبورکنیم.
خانواده جایی است که ما همه عواطف انســانی خود را نثارش می کنیم بیشترین فداکاری را برای حفظ و بقای آن انجام می دهیم. خانواده همان جایی است که ما در کنار عزیزترین کسان مان یعنی همســر و فرزندانمان در آن احساس آرامش می کنیم. خانواده حریم ما و خط قرمز زندگی ماست؛ جایی که هر کس را در آن راهی نیست.
به نظر نمی رسد که دولت و دولتمردان بتوانند مشکلات کشور در حوزه های مختلف را به نحو احسن حل کنند. اتفاقا خیلی از مسائل دیگر کشور نیز وجود دارد که مغفول مانده است. حتی شاید بتوان گفت که مشکلات اقتصادی و معیشتی در جامعه در درجه دوم اهمیت قرار دارد چون مشکلات اساسی زیربنایی در کشور وجود دارد.
قیمتگذاری گرداب هائل است، هنگامی که درون آن بیفتیم با هر دست و پا زدنی، بیشتر سقوط کرده و فرو میرویم. این اتفاق از سال ۱۳۵۴ تاکنون یعنی حدود نیم قرن در ایران همزاد با تورم وجود دارد.
غلامرضا بنی اسدی: با مردم به تکریم سخن بگوئیم. به گواه سخن حضرت روح الله، مردم ولی نعمت ما هستند. حکومت و همه اجزایش جز تدبیر امور مردم، جز خدمت به خلق خدا، جز تلاش برای تعالی فکری و فرهنگی و اقتصادی مردم، شانی ندارد.
صادق زیباکلام گفت: نه من فکر میکنم اصولگرایانی که تحت عنوان اصولگرایان معتدل و میانهرو شناخته میشوند، وارد انتخابات نمیشوند. افرادی همچون لاریجانی و باهنر و احمد توکلی و... شاید به طور علنی اعلام نکنند، اما در این زمینه فعالیتی نکرده و احتمال دارد که در انتخابات فعال نشوند.
مشکلات اقتصادی، تورم، بیکاری، بالا رفتن هزینه های زندگی و... شرایطی را به وجود آورده که واقعا تأمین مسکن برای گروه های مختلف به ویژه گروه هایی که درآمدشان کمتر است مثل کارگران، خانواده های تحت پوشــش نهادهــای حمایتی ســخت تر و نگرانی برای این گروه ها بیشتر شود.
اگر یکدستی به این معنا باشد که باید سایر جناحها را به هر قیمتی حذف کنیم نتیجه آن چیزی میشود که الآن شاهد آن هستیم. یکدستی در شرایطی که به حضور سلایق نیار است، مفهومی ندارد.
آنچه مسلم است اگر انتخابات رقابتی باشد و همه جریان های سیاسی کشور بتوانند حضور حداکثری داشته باشند و نامزدهای حداکثری خود را برای مجلس معرفی کنند ممکن است که در صورت تغییر شرایط، بهبود وضعیت مردم و متعاقب آن حضور و مشارکت آنها در انتخابات دیگر جریان اصولگرا مثال انتخابات حداقلی پیشین رای نیاورد یا دست کم رای کمتری را به خود اختصاص دهد.
در هیچ نظام سیاسی و اقتصادی فقر پدیده عادی و پذیرفته شده نیست. در جامعه اسلامی که نظام سیاسی به نام و هدف نهادینهسازی معنویات و برای پیادهسازی ارزشهای دینی شکل گرفته است، فقر زیبنده شهروندان نیست. رسیدگی به امور مسلمین، یکی از وظایف اصلی کارگزاران جامعهای است که به نام دین مدیریت میشود. فقرزدایی یکی از پایهایترین ماموریتهای مورد انتظار از هر نظام سیاسی به ویژه نظام و ساختار دینی است.
از آنجاییکه ریشه مشکلات اقتصادی کشور سیاسی است، بنابراین دولت باید با اتخاذ دیپلماسی متوازن به تعامل با کشورهای غربی بپردازد تا بتواند گره برجام را باز کند. با توفیق مجدد در برجام، بسیاری از تحریمها لغو میشود، روابط دیپلماتیک با کشورهای غربی عادیسازی میشود مطالبات بلوکه شده کشور آزاد شده و ارزآوری به کشور فزونی مییابد. یکی از عوامل جدی در کنترل نرخ تورم، جذب سرمایهگذاری خارجیست.