یادداشت‌ها

دولت‌ها و هم منتقدان و مخالفان آنها باید از تریبون و رسانۀ لازم برخوردار باشند، تا اولی از تصمیمات خود دفاع کند و دومی آن تصمیمات را از منظر منافع عمومی به بوتۀ نقد بگذارد تا عموم مردم با تمام جوانب یک تصمیم و اثرات کوتاه‌مدت و بلندمدت آن آشنا شوند و به شناخت عمیق‌تری برای موافقت یا مخالفت با یک تصمیم دست یابند.
انسان‌ها گاهی سرشان را در خاک می‌کنند تا خودشان واقعیت را نبینند و گاهی به چشم دیگران خاک می‌پاشند تا هیچ کس واقعیت را نبیند.
در یادداشت دیگری نوشتم که دکتر پزشکیان امیدهای فراوانی به وجود آورده است؛ ولی جاده‌‌‌ای که مجبور است از آن عبور کند خاکی است و سنگ‌ ریز و درشت بسیار دارد. آیا باید منتظر ماند و دید که چگونه عبور خواهد کرد یا ایده‌‌‌های مختلف را در یک بستر قابل جمع‌‌‌بندی مطرح کرد و از دل پیشنهادها، راه‌حل‌‌‌های علمی و عملی را که کمترین هزینه و بیشترین منافع ملی را دارد، در اختیار تیم دکتر پزشکیان قرار داد.
نامزد ناکام حزب مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۴ می‌گوید: خودش در دو دوره اول و دوم انتخابات ریاست جمهوری شرکت نکرده، اما مسعود پزشکیان را نامزد اصلح معرفی می‌کرده است(!)

حسین‌ قشمی در یادداشتی نوشت: مخبر با سعه صدر و تلاش برای عمل به وظایف قانونی خود مبنی بر فراهم کردن شرایط لازم برای برگزاری انتخابات سالم و انتقال دولت، نشان داد که یک کارگزار انقلابی به معنی واقعی کلمه است که چشمداشتی به قدرت ندارد.

امروز همه حامیان و تلاش‌گران این صحنه باشکوه باید بدانند که برای کشور و نظام عزت آفریدند و عدم راه‌یابی نامزد مورد نظرشان نباید سبب شود پا از مرزهای اخلاقی و قانونی و شرعی فرا نهند.

با توجه به اینکه احزاب منتسب به دولت نیستند، اگر در جاهایی اختلاف نظر یا نقدی به دولتشان داشته باشند، به سادگی می‌توانند این مسائل را مطرح کنند و این نعمت بزرگی است. در حقیقت آقای پزشکیان انتخاب شده است تا مورد نقد قرار بگیرد. در نتیجه این مساله راه را برای احزاب باز می‌کند تا نقدها به صورت جدی مطرح شود.

فعال اصلاح طلب نوشت: لازم می‌دانم که اطلاع بدهم از همان لحظه اول تصمیم داشتم و به دوستانم هم گفته بودم که حضورم در انتخابات را چنین تعریف می‌کنم که شکست پزشکیان، شکست سیاست‌ورزی من نیز هست و اگر او شکست می‌خورد، این آخرین یادداشت من خواهد بود .
حالا وقت مطالبه‌گری است، هر کس که تاکنونی ردای فیروزه ای برتن داشته و تلاش میکرده تا افراد را برای انتخاب او متقاعد کند، حال باید مطالبه‌گر وعده های او باشد
قراردادن طیفی از مردم که رغبت به مشارکت ندارند در دسته معارضان نظام، یقینا مغالطه‌ای آشکار است، اما کم توجهی به دلسردی آنان نیز حتما خطاست. با کاهش مشکلات اقتصادی، رفع علل کاهش مشارکت که مفصلا ذکر شد و همچنین احیای امید و اعتماد در کشور، حتما مشارکت افزایش چشمگیری خواهد داشت و این مسئله دلسردی مقطعی از مشارکت، یقینا قابل حل است.

«آقای دکتر رنانی عزیز آسیب دیدگان اعتراضات ۱۴۰۱ همانند تمام آسیب دیدگان حوادث و تمام محرومان و مستضعفان این کشور همچون خانواده من هستند و خود را موظف می‌دانم برای استیفای حقوقشان تلاش کنم.»
موضوع کتاب «سال‌های شیدائی» بررسی سیر تحول هنر تئاتر در یکی از شهرهای مذهبی ایران، کاشان است. این کتاب خاطرات محسن خسروی، یکی از فعال‌ترین هنرمندان عرصه تئاتر در کشور است.

فرهاد فاضلی نویسنده و پژوهشگر طی یادداشتی نوشت: انتخاب آگاهانه مسیر حل مشکلات کشور است و ایران را روز به روز به قله نزدیک‌تر ‌می‌کند.
امیررضا خُروطی، فعال رسانه و خبرنگار طی یادداشتی اختصاصی نوشت: ایران کشوری ثروتمند است و ما فقط به مسئولانی خدمتگزار همچون شهید آیت‌الله رئیسی نیازمند هستیم.
براساس مشاهدات میدانی و نظرسنجی‌های علمی مشکل معیشت و تورم مسئله اول امروز مردم است. اگر حضرت آقا محکم می‌گوید کسانی که در دور اول در انتخابات شرکت نکردند لزوما رای اشان نه به نظام نیست، بیان دقیقی است.

برای هر دلسوزی حتی اگر یک فرماندار کاربلد و مردم‌دار مسوولیت پیدا کند، مهم است و برای هر بی‌مسوولیتی رییس‌جمهور هم از میان بهترین‌ها انتخاب شود، ارزشی ندارد.
دوستانی که گمان می‌کنند با بازی در راهبرد درگیرسازی آمریکا می‌توان تحریم‌ها را التیام بخشید لازم است اولا به ماهیت این استراتژی و کارکرد آن توجه کنند و ثانیا اهداف عملیاتی راهبرد درگیرسازی ایالات متحده نسبت به جمهوری اسلامی ایران را بازخوانی کنند.

بی تفاوتی اجتماعی به معنای بی علاقگی، دلمردگی، بی عاطفگی و بی احساسی، حالتی است که فرد به طور آگاهانه و یا نا آگاهانه نسبت به مسائل محیطی، انسانی و هیجانی حیات اجتماعی خود، دچار بی علاقگی و بی اعتنایی می شود.
می‌گفت: «بعد از سکته درد از سرم در تمام بدنم ریخته.» اما برای انتخابات خودش می‌خواست برود؛ با پای خودش! به اندازه چند دقیقه که از خانه دور شدند، چراغ عمرش سوسو زد و کم‌کم خاموش شد...

همواره در انتخابات به ویژه ریاست جمهوری مبنای رقابت تبلیغاتی بر این بوده که برای اثبات خود دیگری را تخریب و نابود کن، چنین فهمی از رقابت نه اخلاقی است نه حرفه‌ای که اگر هر کسی از ظرفیت‌ها و قابلیت‌های خود آگاه باشد دست به چنین کار غیر اخلاقی نمی‌زند.در واقع نظام تبلیغات انتخاباتی ما بیشتر مشارکت پران است تا مشارکت جمع کن.