مدنی زاده گزینه مطرح وزارت اقتصاد مخالف بورس است؟

علی مدنی‌زاده که این روزها نامش به عنوان نامزد اصلی جانشینی عبدالناصر همتی برکنار شده مطرح است یکی از آن اقتصاددانانی بود که در این نامه به دولت روحانی هشدار داد. همین نامه باعث شده است تا پیش از اعلام وزیر اقتصاد پیشنهادی در مجلس، رسانه‌ها و اشخاصی که مخالف تفکرات مدنی‌زاده هستند آن را دستاویزی برای تخریب او در برابر فعالان بازار سرمایه قراردهند و مدنی‌زاده را به عنوان مخالف بازار سرمایه و بورس معرفی کنند.
تصویر مدنی زاده گزینه مطرح وزارت اقتصاد مخالف بورس است؟

به گزارش سایت خبری پُرسون، علیرضا لرک سردبیر اقتصاد مدیا با یادآوری و بازخوانی یک نامه به دولت روحانی، در یادداشتی با عنوان مدنی زاده گزینه مطرح برای بر عهده گرفتن تصدی وزارت اقتصاد مخالف بورس است؟، نوشت: در سال 1399 که بورس در حال رشدی بی‎‌سابقه بود گروهی از اقتصاددانان با توجه به روند صعودی غیرمعمول و شدید بازار بورس، نامه‌ای به حسن روحانی، رئیس‌جمهور وقت کشور، ارسال کردند. در این نامه، آن‌ها نسبت به رشد بی‌سابقه بورس و افزایش سه برابری شاخص‌های آن در مدت زمان کوتاهی هشدار دادند. این رشد منجر به رسیدن ارزش بورس به بیش از 200 برابر تولید ناخالص داخلی کشور شد که خود زنگ خطری جدی برای اقتصاد ملی به شمار می‌رفت.

علی مدنی‌زاده که این روزها نامش به عنوان نامزد اصلی جانشینی عبدالناصر همتی برکنار شده مطرح است یکی از آن اقتصاددانانی بود که در این نامه به دولت روحانی هشدار داد. همین نامه باعث شده است تا پیش از اعلام وزیر اقتصاد پیشنهادی در مجلس، رسانه‌ها و اشخاصی که مخالف تفکرات مدنی‌زاده هستند آن را دستاویزی برای تخریب او در برابر فعالان بازار سرمایه قراردهند و مدنی‌زاده را به عنوان مخالف بازار سرمایه و بورس معرفی کنند.

اما اگر واقع بینانه بخواهیم آن نامه معروف سال 1399 به دولت را بررسی کنیم، با توجه به اتفاقاتی که در همان سال رقم خورد آن نامه پر بیراه نبود و به نوعی جدی نگرفتن آن هشدارها باعث شد تا بسیاری از مردم در بورس متضرر شوند.

ماجرای نامه به دولت روحانی

در سال ۱۳۹۹، بازار سرمایه ایران شاهد رشد بی‌سابقه‌ای بود که در مدت کوتاهی منجر به جهش سه‌برابری شاخص کل بورس شد. این روند، اگرچه در ابتدا با استقبال گسترده مردم و نهادهای حاکمیتی مواجه شد، اما با ریزش شدید بازار همراه گشت که سرمایه میلیون‌ها ایرانی را به خطر انداخت. پیش از این ریزش 25 اقتصاددان برجسته کشور در نامه‌ای در خصوص این جهش هشدار دادند و راهکارهایی را برای کنترل اوضاع ارائه دادند که مورد توجه دولت قرار نگرفت و فاجعه مرداد 1399 در بازار بورس ایران رقم خورد.

این اقتصاددانان در تحلیل‌های خود تأکید کردند که چنین افزایش‌های ناگهانی و غیرقابل توجیه در بازار بورس می‌تواند تبعات جدی بر روی تورم و ارزش پول ملی داشته باشد. آن‌ها خاطرنشان کردند که فعالیت‌های تبلیغاتی دولت در خصوص بازار بورس و تشویق مردم به سرمایه‌گذاری در این حوزه، به جای هدایت صحیح نقدینگی، می‌تواند منجر به ایجاد حباب‌های قیمتی شود. این حباب‌ها نه تنها ریسک سرمایه‌گذاری را افزایش می‌دهند، بلکه می‌توانند به افزایش قیمت ارز و کاهش ارزش پول ملی نیز منجر شوند.

با گذشت زمان و در پی این هشدارها، بازار بورس دچار ریزش شدید شد و بسیاری از سرمایه‌گذاران، به ویژه افرادی که به امید کسب سود سریع وارد بازار شده بودند، متحمل خسارات سنگینی شدند. در این شرایط، برخی از افراد و تحلیلگران اقتصادی، 25 اقتصاددانی که این نامه را امضا کرده بودند را به عنوان مقصر اصلی سقوط بورس معرفی کردند. این در حالی بود که آن‌ها صرفاً به ارائه هشدارهایی علمی و منطقی درباره وضعیت اقتصادی کشور پرداخته بودند و هدفشان جلوگیری از بروز بحران‌های اقتصادی ناشی از ناپایداری‌های بازار بورس بود.

بررسی بازار بورس در سال 1399

تحلیل آن زمان بورس ایران نشان می‌دهد که در نامه ارسال شده به حسن روحانی نقاط ضعف بازار سرمایه ایران به خوبی بیان شده بود. اگر بخواهیم واقع بینانه به ماجرای آن سالهای بورس نگاهی بیاندازیم به موارد زیر بر خواهیم خورد:

۱. زمینه‌های رشد غیرواقعی بازار بورس

در آن نامه اقتصاددانان به زمینه‌های رشد غیرواقعی بورس اشاره داشتند. مورادی که می‌توان در این خصوص به آنها اشاره کرد بسیار قابل توجه است:

الف. سیاست‌های پولی و مالی انبساطی

در سال‌های منتهی به ۱۳۹۹، نقدینگی در اقتصاد ایران به‌ طور مستمر رشد کرد و به دلیل محدودیت‌های تحریم و کاهش توان جذب سرمایه در بخش‌های تولیدی، بخش عمده‌ای از این نقدینگی به سمت بازارهای دارایی مانند بورس سرازیر شد.

ب. نرخ بهره واقعی منفی

در شرایطی که نرخ تورم به بیش از ۳۰٪ رسیده بود، نرخ سود بانکی در سطحی پایین‌تر تثبیت شده بود. این امر باعث شد نگهداری پول در بانک‌ها فاقد جذابیت باشد و سرمایه‌گذاران به دنبال بازدهی بیشتر به سمت بورس متمایل شوند.

ج. تبلیغات و حمایت‌های دولتی

دولت وقت با هدف جبران کسری بودجه، واگذاری دارایی‌ها و فروش سهام شرکت‌های دولتی را در دستور کار قرار داد. در این راستا، تبلیغات گسترده‌ای برای جذب مردم به بازار بورس انجام شد، بدون آنکه زیرساخت‌های لازم برای آموزش و مدیریت ریسک فراهم شود.

۲. شکل‌گیری حباب قیمتی

در نبود رشد واقعی در تولید و سودآوری شرکت‌ها، قیمت سهام صرفاً به دلیل افزایش تقاضا و تزریق نقدینگی افزایش یافت. این موضوع منجر به انحراف شدید نسبت قیمت به درآمد (P/E) بازار از میانگین تاریخی شد. به‌عبارتی، ارزش‌گذاری سهام از بنیادهای اقتصادی فاصله گرفت و حباب قیمتی شکل گرفت.

۳. هشدار اقتصاددانان و نادیده‌گرفتن آن

نامه هشدارآمیز ۲۵ اقتصاددان در آن زمان بر همین پدیده‌ها تأکید داشت: رشد غیرواقعی، نبود پشتوانه تولیدی، و احتمال بروز حباب. این هشدارها علمی و مستند بودند، اما به دلیل فضای عمومی جامعه و نیازهای مالی دولت، نه تنها نادیده گرفته شدند، بلکه در ادامه مورد حمله نیز قرار گرفتند، که پیشتر به آن اشاره شد.

حرف آخر

با بررسی همه جوانب و دیدگاه‌های مختلفی که در خصوص بحران بورس در سال 1399 وجود دارد یک نکته مخصوصا در خصوص این نامه وجود دارد و آن این است که 25 اقتصاددانی که هشدارهای لازم را به دولت ارائه دادند هیچکدام مخالف بورس نبودند. بلکه با توجه به شرایط اقتصادی کشور در برابر بحرانی که قابل پیش‌بینی و پیشگیری بود سکوت اختیار نکردند. همیشه این جمله معروف در بسیاری از قضاوت‌های تاریخی نمایان است که نتیجه را زمان مشخص خواهد کرد و در همان سال به خوبی نشان داده شد که چرا این 25 اقتصاددان نگران وضعیت آشفته بازار آن زمان بورس بودند.

بحرانی که به آن توجه نشد و در انتها تا سالهای سال هنوز بازار سرمایه تحت تاثیر آن است. بسیاری از مردم که بدون ناآگاهی و فقط از سر هیجان وارد بازار سرمایه شده بودند دارایی‌های خود را از دست دادند و این روزها حتی با شنیدن نام بورس حالت مشمعز کننده‌ای به آنها دست می‌دهد.

این واقعه نشان‌دهنده اهمیت توجه به تحلیل‌های علمی و کارشناسی در تصمیم‌گیری‌های اقتصادی است و ضرورت دارد که سیاست‌گذاران با دقت بیشتری به نظرات و هشدارهای متخصصان اقتصادی گوش دهند تا از بروز بحران‌های مشابه در آینده جلوگیری شود.

حال باید از باندهایی که در پی مخالف نشان دادن علی مدنی‌زاده نسبت به بورس هستند این سوال را پرسید که آیا شما که در آن زمان این نامه را نادیده گرفتید دشمن مردم و بورس هستید یا آن 25 اقتصاددان؟

اینکه وزارت اقتصاد را از یک فرد نخبه و با رزومه دور کنیم چه عایدی برای مخالفان وی خواهد داشت؟

منبع: اقتصاد مدیا

942713

سازمان آگهی های پرسون