به گزارش سایت خبری پُرسون، عشرت کراری روزنامه نگار کشورمان در یادداشتی همزمان با آغاز مذاکرات ایران و آمریکا نوشت: شمارش معکوس برای رهآورد مذاکره در شنبهای سرنوشتساز در عمان، میان «عباس عراقچی» دیپلمات کارکشته و وزیر امور خارجه ایران و نیز «استیون ویتکاف» نماینده دونالد ترامپ در خاورمیانه، آغاز شده است.
مقاومت ایران در امر مذاکره، در بردارندهی یک عقبنشستِ استراتژیک از سوی طرف آمریکایی بود که البته نمیشود آن را قطع و یقین برنامهشفاف ترامپ با آن مختصات شخصیتی مشخص، قلمداد کرد؛ منتها هر چه که هست این انعطاف، پس از آن مواضع مستبدانه را میشود به فال نیک گرفت.
اصولا گفتوگو میان هر ۲ طرفی، با هدف دستیابی به نتیجهای رضایتبخش و منفعتی دوسویه است؛ بنابراین امیدواریم شنبه، تهدید و اعمال فشار مجدد در کار نباشد؛ بلکه تبادل خواستهها، بر مبنای درخواستهای دوجانبه با احترام کامل پیش رود.
آنچه که مسلم است چنانچه در این مذاکرات چندلایه، خواستههای معقول و مبتنی بر منطق مطرح شود، گفتوگوها به نتایج درخشانی منجر خواهد شد، اما اگر واشنگتن در عمان همچنان بخواهد از احترام عدول کند و بر خواستههایی مستبدانه و یکسویه اصرار کند، بیشک این بار هم مذاکره به جایی نخواهد رسید؛ اتفاقی که در راستای التهاب جامعه، نقشی منفی خواهد داشت.
آیا سیاست ایران، کشوری که تحت شدیدترین تحریمها قرار داشته و دارد؛ در برابر آمریکا کشوری که با جابهجایی هر رئیسجمهور، مدل جدیدی از فشارها را بر ایران اعمال کرد، چگونه خواهد بود؟! که اگر فرایند امتیازخواهی و امتیازدهی با درایت جلو رود، این داستان فرساینده بالاخره جمع خواهد شد.
این قسمت از تاریخ غرورآفرین کشور، برای مردم آزاده و باغیرت ایران که با تحمل اینهمه ظلم تحریم و تحمیل جنگهای سخت و نرم برای سیطرهی قدرتها بر منابع مادی و معنوی کشور، امید بستهاند به نگاه شرافتمندانه و مدبرانه رهبری فرزانه؛ دارد به جاهایی میرسد که شاید بسیاری دلشان نمیخواست و نمیخواهد.
این که دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا با آن مختصات شخصیتی(که بر کمتر کسی پوشیده است) با حساسیت و تمرکز روی مذاکره با ایران (که واضح است برایش چقدر اهمیت دارد)، اینبار بهشکل مکتوب خواستار گفتوگو میشود؛ مسالهای نیست که بهسادگی از کنارش گذر کرد و جای تامل بسیار دارد.
آمریکا و جهان نشان دادند که محتاج این تعامل با ایران هستند؛ مذاکراتی که برای آنها بسیار با اهمیت و تعیینکننده است؛ همانطور که ملت ایران به هزار دلیل، خواهان این گفتوگوها و پایان تحریمها هستند.
دلایلی از جمله:
۱.فرصتهای اقتصادی منحصربهفرد ایران در زمینه انرژی از جمله: نفت، گاز، منابع معدنی و بازار ایران
۲.کریدورهای مهم تجاری شمال به جنوب و همچنین شرق به غرب
۳.موقعیت خاص ژئو پلیتیک ایران بهعنوان کانون جاذبه دیپلماسی جهانی
۴.ضعفهای اقتصاد امریکا از یکسو و فرصت هزار میلیاردی سرمایهگذاری اینکشور در ایران، از جمله مهمترین مباحثی است که میتواند مسیر مذاکرات را به سمت توافقی برد_برد هدایت کند.
اینبار کشور در این مقطع بهشدت سرنوشتساز، امید بسته است به گفتمان منطقگرای عراقچی، وزیر امور خارجه کشورمان؛ نماینده نظام باید از آنچه تاکنون برایش بهای سنگینی پرداخت شده، به شایستگی دفاع و بر اساس رضایتمندی کل جامعه گفتوگو کند؛ هنر عراقچی در مذاکرات عمان؛ با پسزمینهی اطلاع او از ناپایداریهای اقتصادی، بیثباتیهای پولی و ناترازیهای بیشمار اجتماعی، بهنمایش درخواهد آمد.
او حتما با اشراف بهاینکه کاسبان تحریم یک اقلیت ناچیزِ برنده هستند اما ملت ایران یک اجتماعِ عظیمِ متضرر؛ بیشک از تمام ظرفیت و پتانسیل سیاسی سالهای کاری خود بهره خواهد گرفت تا ایندفعه، با تاکتیک نهایی، مذاکره به شکلی دلخواه برای ایران و مردم منتظرش پیش رود.
نتیجه این مذاکره قریبالوقوع که از همین حالا بر اقتصاد ایران و جهان سایهای سترگ افکنده، باید به مطلوبترین شکل ممکن، به رضایتمندی جامعه منجر شود تا کمی از رنج اینهمه سال استقامت کمرشکن، جبران شود.
این مذاکرات شاید تعیینکنندهترین اتفاقی است که قرار است در جهان امروز بیفتد؛ باید دید سیاستی _که تمام زندگی یک ملت را به بازی گرفت_ تغییر جهت خوهد داد یا خیر.
منبع: تفکر