فشارهای داخلی و خارجی برای ناکام گذاشتن مذاکرات با ایجاد هر نوع سنگاندازی اعم از علت مذاکره، چرایی مذاکره، شکل مذاکره، نمایندگان مذاکرهکننده و.... تا شرایط سخت اقتصادی و اجتماعی موجود درکشور منجر به ایجاد «بیم» شده، خصوصا اینکه طرف مذاکره یکبار توافقنامه برجام را کنار گذاشته و از آن خارج شده است.
یک امام جمعه [علم الهدی] سه سال پیش در زمانی که نزدیکانش در ریاستجمهوری بود درباره مذاکرات هستهای چنین گفت: «در رأس تیم مذاکرات قهرمان ایرانی، یک جوان متدین نمازشبخوان قرار دارد.»ولی او اکنون که به هر دلیلی آنان در مسند قدرت نیستند درباره گفتوگوهای در حال اجرا، چنین میگوید: «خلاف غرور ملی است. بیتوجهی به تکلیف شرعی و دینی است که باعث گرفتاری ما در محاصره دشمن خواهد شد.»
قائمپناه، معاون اجرایی رئیسجمهور، اخیراً با لحنی امیدوارکننده و البته کلیگرا از «مذاکرات برد-برد با حفظ منافع ملی» سخن گفته و وعده داده است که این مذاکرات «در اسرع وقت» به پایان میرسد و «گشایشهای گستردهای» برای فعالان اقتصادی بهدنبال خواهد داشت.
پاسخ به این پرسش که رهبری درباره مذاکره با آمریکا چگونه تصمیم میگیرند، مستلزم درک دقیق از منظومه فکری رهبر انقلاب در حوزه سیاست خارجی به خصوص در نسبت با مسئله مذاکره و مواجهه با آمریکاست و این که دلیل مذاکره با آمریکا چیست؟
در پی برگزاری مذاکرات اخیر جمهوری اسلامی ایران با برخی کشورهای غربی در عمان، ابو الاء الولائی، دبیرکل کتائب سیدالشهداء عراق، با انتشار پیامی در شبکه اجتماعی ایکس، از عملکرد مقتدرانه تهران در این گفتوگوها تقدیر کرد.
محمود واعظی رئیس دفتر رئیس دولت درمورد مذاکرات بین ایران و آمریکا در عمان، گفت: با توجه به اهمیت زیاد نتیجه مذاکرات و تاثیر آن در منطقه و کشور علاوه بر موافقان، دشمنانی وجود دارند که ضروری است در راستای خنثیسازی توطئههای آنها تدبیر شود.
سخنگوی وزارت امور خارجه گفت: مذاکره میان ایران و آمریکا بصورت مستقیم صورت نمیگیرد چرا که مفید نیست. انتخاب این مذاکره که شیوه نامتعارفی نیست، مبتنی بر تجارب ثابت شده قبلی است. اگر میخواهیم مذاکره موثر باشد و در یک تعامل دیپلماتیک جدیت داریم باید روشی را انتخاب کنیم که نسبت به موثر بودن آن اطمینان داشته باشیم.
معاون وزیر امور خارجه انگلیس ضمن استقبال از مذاکرات ایران و ایالات متحده تصریح کرد که این گفتوگوها نخستین گام مهم برای دستیابی به راهحل دیپلماتیک در موضوع هستهای ایران است.
همسویی و گفتمان و نگرانیهای مشترک برخی از مخالفان مذاکرات با نگرانی صهیونیستها عجیب و البته قابل تأمل است! اغلب این مخالفان و نه همه آنها صلاحیت هیچگونه اظهارنظر سیاسی را ندارند، چراکه حرفی برای گفتن ندارند و تنها دغدغهشان این است که هر حرکتی را که در راستای امنیت و آسایش اقتصادی آحاد مردم میبینند، به پروژهای تبدیل کنند که فقط منجر به شهرت کاذب شود و نه محبوبیت!
مذاکراتِ ایران و آمریکا اولویت نخستِ مردم است حتی مخالفانِ مذاکرات. حتی آنان که انگار نه جان که ایمان خود را هم پای کار میآورند تا به سرانجام نرسد این مذاکرات.
حسن هانی زاده تحلیلگر مسائل بین الملل در یادداشتی نوشت:
آنچه که اخیرا در مذاکرات غیرمستقیم هیات های ایرانی و آمریکایی در مسقط روی داد، نشان می دهد که این مذاکرات اگر تحت تاثیر دخالت طرف های دیگر قرار نگیرد به سمت و سوی مثبتی حرکت خواهد کرد.
داخلی های تندرو نه فقط می خواهند از منزلت مذاکرات بکاهند، بلکه لازم می دانند در آن مداخلات نامشروع کنند. ورود آنها در هر معامله و مذاکره ای، یا به بن بست کشیده یا به فسادهای بزرگ یا به تحریم مردم و تهدید وطن انجامیده است. با اینها باید چه کار کرد؟
واکنش انتقادی به روند شروع مذاکرات میان ایران و آمریکا امری غیرقابلپیشبینی نبود، در میان منتقدان، چهرهها و تفکراتی وجود داشتند که با استدلال غلط یا درست، مذاکره با آمریکا را افتادن در مسیری میدانستند که انتهای آن بنبست است.