قولش مناتی نداره!
پول رایج، «تومان»، در دوره قاجار چنان بیاعتبار شده بود که هرکس قولی میداد و بدعهدی میکرد به او میگفتند: "قول و حرفش مناتی ندارد" و معیار و ملاکِ اعتبار منات، روسها بود. به لیره انگلیسی میگفتند: "اشرفی"؛ سکهای که در دوران شاه عباس بزرگ رایج بود و از طلا و نقره در ضرابخانه شاهی ضرب شده و کاملا دادوستد با دیگر دولِ خارجی با وجه رایج ایرانی صورت میگرفت و براثر بیکفایتی شاهان قاجار، لیره نامش شده بود: اشرفی!
یه پول سیاه نمیارزه!
تا قبل از رواجِ اسکناس فقط سکههای مضروب رواج داشتند و از چهار فلزِ "طلا و نقره" به مثابه پول سفید و "مِس و نیکل" به نام "پول سیاه" استفاده میشد. این امر که امروز گاهی میشنویم: "به یه پولِ سیاه هم نمیارزه" کنایه از بی ارزش بودن جنس یا کالا و نشئت گرفته از آن است که مس و نیکل بر اثر مرور زمان، سیاه میشدند و اطلاقِ کلمه"پولِ سیاه" از همین جا آمده است.
سکههای دوران قاجار اکثرا به نام شاهان قجری بود و مشهورترین آنها "غاز" بود که مربوط به دوران محمدشاه بود و از آنجا که این پادشاه خیلی باکفایت بود و "غزوه"های بسیاری با روسها نموده بود! سکه رایجِ زمان او را "غاز یا غازی" به معنای جنگجو نامگذاری کرده بودند.
شندرغاز نمیارزه!
این سکهها، به دلیل قلب و تقلبی که در عیار آنها به عمل میآمد در دوران ناصرالدین شاه، چنان بیارزش شد که "از سکه افتاد" و موردِ دادوستد قرار نمیگرفت و برای تعیین عیارِ آن کناره این مسکوکات را با دندان گاز گرفته و مُضرس -شِندِر- میکردند و کنایه "به شندرِ غاز نمیارزه" از همین عمل واردِ زبان عامه ما شد! کاری که قهرمانان روی سکوی قهرمانی بعد از دریافت مدال انجام میدهند بدون این که بدانند چرا این کار را میکنند!