گرمابه سنتی باب همایون از معدود گرمابههایی است که هنوز با همان شکل و ظاهر قدیمی توانسته به فعالیت خود ادامه دهد. برای وارد شدن به این حمام سنتی کافی است به نگاه کردن به تابلوهای کوچکی از چهرههای سرشناس که روی دیوار نصب شده، چند پله را به سمت پایین زیر پا بگذارید و در آلومنیومی حمام را باز کنید. از همان دم، آنچنان بخار و گرمایی به صورتت هجوم میآورد که کلا فضای پشت سر را فراموش می کنید و محو زیبایی و المانهای قدیمی پیش رو میشوید. از صابون قفسههای چوبی که با صابون مراغه و برگردان یا گیسه و لیف آراسته شده تا کمدهای چوبی با آینههای لوزی که روی هر کدام یک نمره خورده و آن حوض کوچک چندضلعی با کاشیهای فیروزهای و فواره. خاندان امانیها نزدیک به ۲قرن است که مالک حمام باب همایون هستند.
امانی، گرمابه دار این حمام درباره هویت تاریخی آن میگوید: «این حمام برای شاهزادهها قرق میشد. حمام از یک روز قبل برای ورود آماده و آب تمیز در خزینه ریخته میشد. تا وقتی شاهزادهها و نوکرانشان از حمام نمیرفتند، کسی اجازه نداشت وارد شود. معمولاً حمام طول میکشید و خیلیها منتظر میماندند تا بعد از تمامشدن حمام شاهزادهها و رفتن آنها، به حمام وارد شوند.»
به اعتقاد نصرالله حدادی، تهرانشناس، ساخت گرمابه باب همایون را به آغامحمدخان قاجار نسبت میدهند. هر چند در این سخن باید اندکی تردید کرد. کاخ گلستان و خیابان باب همایون در زمان آغامحمدخان، هنوز جایی جدا از زندگی تودههای مردم نشده بود که نیاز به گرمابه و سازههایی جداگانه برای درباریان داشته باشد. شاید گرمابه را همزمان با گسترش کاخ و خیابانهای پیرامونش، ساخته باشند. گرمابه باب همایون در سالیان پس از آن، بهویژه در دورهی پهلویها، از کاربرد انحصاریاش دور شد و جایی برای دیگر مردم، بهویژه بازاریان شد. اندک اندک نیز محلی برای بازاریانی شد که افزون بر شستوشو، داد و ستدهای بازاری خود را هم «جوش» میدادند. مردم کوچه و بازار نیز به این گرمابه میآمدند.
گرمابه باب همایون یادگارهای تاریخی چندی با خود دارد. سالخوردگان، جهان پهلوان تختی را به یاد میآورند که گاهی برای حمام کردن به این گرمابه میآمد. لوکیشن یا جای فیلمبرداری برخی از فیلمهای دهههای پنجاه خورشیدی نیز در این گرمابه بوده است. در حافظه سینماروهای دهههای پیش، بخشهای (سکانسهای) بسیاری هست که در گرمابه باب همایون گرفته شده است.
این گرمابه تاریخی بیش از یک هزار متر مربع مساحت دارد. آب مورد نیاز آن از کاریزی (قناتی) به نام «قنات حاج علیرضا» برآورده میشد. این کاریز یکی از کاریزهای بزرگ محله اودلاجان بود که نهتنها آنجا را، بلکه همه محله چال میدان را آب میداد. حاج علیرضا فرزند صدراعظم نامدار و شوربخت آغامحمدخان و فتحعلی شاه قاجار بود که سرنوشت دردناکی یافت و جان بر سر ماجراجوییهایش گذاشت. آب جاری این کاریز، از بهترین و گواراترین آبهای شهر تهران شناخته میشد.
هنوز تابلوی نرخ کیسه کشی و مشت و مال آن دوران روی دیوار جا خوش کرده است. هزینههایی که با قیمت این روزها هوش از سرتان میبرد، از آن نوشته چنین برمیآید که در دهه بیست و سی خورشیدی، هزینه کیسه و صابون با قطیفه برای یک نفر ۳ریال بود. همین خدمت برای دو نفر ۵ریال و برای ۳نفر ۶ریال محاسبه میشد. هزینه صابون تنها با قطیفه برای یک نفر ۲ریال، برای ۲نفر ۳ریال و برای۳ نفر ۴ریال بود. شستوشو با قطیفه هم یک ریال بود. این نرخها برای استفاده یک ساعت از حمام بود و اگر بیشتر میشد، مشتری باید هزینه بالاتری پرداخت میکرد.
در گذشته برای گرم نگهداشتن گرمابه و روشن کردن مشعل آن، از چوب و هیزم استفاده میشد. سالهای پس از آن، نفت سیاه جای چوب را گرفت. کوره کف گرمابه در زیرزمین است. برای رفتن به آنجا باید ۸۰ پله را پایین رفت. کار روشن کردن مشعلها و مراقبت از کوره بر دوش کارگری است که به او «موتور سوزن» میگویند!
حمام قدیمی و کهن باب همایون این روزها برای اینکه بتواند همسو با روزگار پیش برود در ساز و کارش تغییراتی ایجاد کرده تا مخاطبان بیشتری جذب کند و توریست پذیر باشد. به همین خاطر خزینه قدیمی این حمام با زیبایی هرچه تمامتر به جکوزی تبدیل و آن فضای داخلی هم بروز شده، اما کیسه کشی، مشت مال و آداب قدیم گرمابه، جزئی فراموش نشدنی از این حمام قجری است.