در عوض, پزشکان سعی خواهند کرد تا زنان افسرده را براساس هر گونه تغییرات فیزیکی که منجر به افسردگی می شود, درمان کنند.
علاوه بر تغییرات هورمونی منحصر به فرد, افسردگی می تواند با همان شرایط, ژن ها, شرایط پزشکی, داروها و ویژگی های شخصیتی که باعث افسردگی در مردان می شود, تحریک شود.
چگونه افسردگی بر زنان تاثیر می گذارد؟
افسردگی فقط یک دوره کوتاه نیست که در آن احساس ناراحتی کنید ، این یک اختلال خلقی جدی است که می تواند زندگی روزمره شما را تحت تاثیر قرار دهد و تشخیص یا درمانش همیشه آسان نیست.
ممکن است حتی نفهمید که افسردگی دارید، تا زمانی که علائم را برای مدت طولانی تجربه کنید ؛ اگرچه ممکن است برای هر کسی اتفاق بیفتد, اما زنان تقریباً دو برابر از مردان افسردگی را تجربه می کنند و زنان افسردگی را به صورت های متفاوتی تجربه می کنند.
برخی از علائم رایج افسردگی زنان عبارتند از:
- لذت نبردن از سرگرمی ها و علایق رایجی که یک بار داشتند و یا از این فعالیت ها راضی نیستند
- قادر نبودن به تمرکز طولانی مدت
- کاهش اشتها به طور مرتب
- از دست دادن غیرعادی وزن در یک زمان
- احساس ضعف یا ناتوانی
- احساس گناه
- احساس اینکه ارزشی ندارند و یا خوب نیستند
- مضطرب و عصبانی بودن
- از دست دادن احساس امید برای آینده
- بدون علت خاصی گریه کردن
- عدم توانایی خواب در شب ها
- داشتن نوسانات روحی دراماتیک
- داشتن افکاری درباره مرگ
تفاوت بین افسردگی مردان و زنان چیست؟
هم مردان و هم زنان افسردگی می گیرند. برخی از این تفاوت ها ناشی از تفاوت های هورمونی بین مردان و زنان است. زنان در طول تاریخ تغییرات هورمونی چشمگیری را تجربه می کنند:
_قاعدگی
_بارداری
_زایمان
_یائسگی
تفاوت های دیگری نیز می تواند توسط هنجارهای اجتماعی مختلف برای مردان و زنان ایجاد شود. در مکان هایی مانند ایالات متحده, انتظار می رود که مردان سخت باشند و همیشه نمی دانند چه احساسی دارند.
از طرف دیگر, انتظار می رود که زنان علناً ابراز احساسات کنند که چنانچه در این بخش می خوانید این تمایل می تواند هم مردان و هم زنان را به بیان احساسات خود از افسردگی براساس آنچه که باور دارند، از نظر اجتماعی برای آن ها قابل قبول است را بگویند.
مردان برای ابراز احساساتشان ممکن است اینگونه عمل کنند:
_نشان دادن عصبانیت
_مردم را سرزنش می کنند
_دعوا کردن
_عادات مخرب مانند نوشیدن
زنان ممکن است:
_نشان دادن ناراحتی
_خودشان را سرزنش می کنند
_به عادات ناسالم مانند خوردن احساسی تبدیل شوند
با این حال, هر کسی افسردگی را متفاوت تجربه می کند, بنابراین ممکن است متوجه شوید که علائم شما در یک دسته قرار نمیگیرند. هم زنان و هم مردان احساس افسردگی خود را به گونه ای متفاوت بیان کنند که به عقیده آن ها درست ترین کار همان است.
چه چیزی می تواند موجب افسردگی در زنان شود؟
عوامل زیادی می توانند باعث افسردگی در زنان شوند. علاوه بر عوامل زیستی و روان شناختی، زنان به دلیل اتفاق های مهم زندگیشان مانند بارداری و زایمان، افسرده می شوند.
برخی از رایج ترین دلایل افسردگی زنان عبارتند از:
سندرم پیش از قاعدگی (PMS) قبل از پریودی:
اما مشخص نیست که دقیقا چه چیزی موجب افسردگی PMS می شود. تصور می شود که تغییر در هورمون های شما می تواند مواد شیمیایی مانند سروتونین را تحت تاثیر قرار دهد که به حالتتان کمک می کند.
علائم PMS معمولاً موقتی هستند. آن ها شامل احساس پف کردگی و سردرد هستند و احساس می کنید که پستان هایتان نرم و حساس است. افسردگی و اضطراب گاهی علائم PMS می باشد.
افسردگی همیشه نشانه PMS نیست. اما در برخی موارد، علائم PMS مانند اضطراب و تنش می تواند شدید باشد. در این مرحله، PMS می تواند به عنوان اختلال قبل از قاعدگی ناهنجار (PMDD) طبقه بندی شود. PMDD نوعی افسردگی در نظر گرفته می شود.
دانستن زمانی که شما معمولاً پریود می شوید، می تواند کمک کند تا تشخیص دهید که آیا PMS یا PMS می تواند به نشانه های افسردگی شما کمک کند یا خیر. می توانید تاریخ را روی تقویم علامت گذاری کنید.
افسردگی پریناتال در زنان:
این نوع افسردگی زمانی اتفاق می افتد که شما باردار هستید یا درست بعد از بچه دار شدن هستید. افسردگی بعد از زایمان معمولاً بعد از زایمان نامیده می شود. وقتی که باردار هستید و یا بعد از زایمان، هورمون های بدن شما به طور غیرقابل باوری ای تغییر می کنند.
این می تواند باعث تغییر حالت روحی شما برای تغییر و یا ایجاد علائم افسردگی شود.
این علائم عبارتند از :
- مشکل در خوابیدن
- افکار خودکشی
- و یا احساس عدم قادر بودن برای مراقبت از خودتان یا نوزادتان
- چیزهایی که در زندگی شما اتفاق می افتد، مانند مسائل مربوط به رابطه، سقط جنین، یا احساس حمایت از طرف دوستان یا خانواده، می تواند باعث شود که در طی این زمان احساس افسردگی بیشتری بکنید.
افسردگی یائسگی در زنان:
این نوع افسردگی زمانی اتفاق می افتد که شما یائسه شده اید. تغییرات هورمونی وقتی اتفاق می افتند که شما وارد مرحله پیش از یائسگی و در نهایت یائسگی می شوید. در نتیجه ممکن است که علائم افسردگی را در این زمان تجربه کنید.
رویدادهای زندگی در طی یائسگی مانند مسائل مربوط به روابط، استرس در محل کار و یا خانه و داشتن افسردگی پس از زایمان، همگی می توانند خطر ابتلا به علائم افسردگی در دوران بارداری را افزایش دهند.
دلایل عمومی افسردگی زنان:
افسردگی نیز ممکن است ناشی از نگرانی های گسترده ای باشد که می تواند بر همه زن ها تاثیر بگذارد.
دلایل دقیق افسردگی به خوبی شناخته شده نیستند، اما احتمالات مشترک، عبارتند از:
- اختلال افسردگی شدید با الگوی فصلی که پیش از این به عنوان اختلال عاطفی فصلی شناخته می شد، در هنگام تغییر فصل اتفاق می افتد و در طول زمستان بسیار رایج است.
- عدم تعادل در مواد شیمیایی مغز و یا هورمون ها مثل سروتونین یا انتقال دهنده های عصبی.
- مشکلات تیروئیدی که باعث ایجاد تغییراتی در هورمون ها می شود
تاریخچه خانوادگی افسردگی زنان
اتفاقات مربوط به زندگی، از جمله مرگ یک عزیز یا یک رابطه صمیمانه، آزار جسمی، ذهنی یا احساسی توسط دوستان، خانواده و یا شریک صمیمی و بیماری بلند مدت که شما را از انجام تکالیف روزمره و یا قادر به کار یا رفتن به مدرسه باز می دارد.
زنان با وجود اعضای خانواده که مبتلا به این اختلال هستند، احتمال بیشتری دارند که هرماه قبل دوران قاعدگی افسرده شوند، که نشان می دهد ژن ها می توانند نقشی را ایفا کنند. PMDD، مانند دیگر اختلالات روحی، ممکن است ناشی از یک مشکل در شیمی مغز باشد.
هورمون های نوسان ناشی از تخمک گذاری به نظر می رسد که این شرایط را تحریک می کنند.
برای تشخیص اختلال در این بیماری، یک زن باید حداقل پنج علامت PMDD بعد از قاعدگی هر ماه داشته باشد. او همچنین باید هفت تا ده روز سلامت خوبی داشته باشد، که در آن هیچ یک از این نشانه ها در هر چرخه قاعدگی وجود ندارند.
نشانه ها عبارتند از:
- عدم علاقه به فعالیت های رایج، مانند سرگرمی ها
- میانه رو بودن در احساسات شدید تنش و اضطراب
- دگرگونی در خلق و خو، مانند احساساتی که بیش از حد حساس است
- میانه رو بودن در احساسات شدید ناامیدی یا افسردگی
- علائم بدنی، مانند افزایش وزن، درد مفاصل و یا درد ماهیچه و یا سردرد
- تغییرات در الگوهای خواب مانند خوابیدن بیش از حد یا کم
- تغییرات در عادات غذایی و یا نیاز شدید به غذا
- مشکلات تمرکز
- انرژی کم
- عصبانیت و تحریک پذیری غیر معمول
- احساس شکست
زنانی که باور دارند ممکن است PMDD داشته باشند، باید با متخصص زنان و احتمالاً یک متخصص سلامت روانی ملاقات کنند. از آن زن بخواهید که حداقل دو ماه قبل از تلاش برای درمان، یک دفترچه روزانه برای وضعیت روانی خود داشته باشد.
با این حال، علائم شدید ممکن است منجر به مداخله فوری شوند. زنانی که وارد درمان می شوند می توانند از داروهای ضد افسردگی و نیز درست کردن تغییرات رفتاری و غذایی استفاده کنند.
بیماران باید مصرف کافئین، الکل و نمک را متوقف کنند. آن ها همچنین باید میزان مصرف شکر خود را کاهش داده و مقدار بیشتری کربوهیدرات بخورند. ورزش منظم و استفاده از تکنیک های تمدد اعصاب نیز توصیه می شود.
درمان افسردگی زنان در زمان بارداری:
زنانی که افسردگی دارند، باید در صورت باردار بودن یا برنامه ریزی برای باردار شدن، تغییر طرح درمانی خود را انجام دهند. اگر یک زن مبتلا به افسردگی خفیف باشد، پزشک او اغلب توصیه می کند که افسردگی خود را تنها از طریق درمان مناسب کنترل کند.
بیماران مبتلا به افسردگی شدید ممکن است نیاز داشته باشند که دارو مصرف کنند، اما می توانند به یک ضد افسردگی ایمن، تعویض کنند. زنانی که سابقه افسردگی شدیدی دارند نیز باید در مورد افسردگی پس از زایمان با پزشک صحبت کنند.
بعضی اوقات یک پزشک ممکن است به زن توصیه کند که در ماه آخر بارداری استفاده از داروهای ضد افسردگی را آغاز کند. این اقدام احتیاطی می تواند مانع از گسترش افسردگی پس از زایمان شود.
هیچ مطالعه ای بر روی اثرات داروهای ضد افسردگی بر زنان باردار به دلیل نگرانی های اخلاقی وجود ندارد. با این حال، تولید کنندگان دارویی فهرستی از زنانی را دارند که مصرفشان در هنگام بارداری مشکلی ایجاد نمی کند.
این اطلاعات به پزشکان در تشخیص خطرات احتمالی جنین در هنگام تعیین اینکه آیا داروهای ضد افسردگی ضروری هستند یا خیر، کمک می کند.
افسردگی زنان پس از زایمان:
اغلب برای تازه مادران مدت کوتاهی زمان می برد که نشانه های افسردگی, تحریک پذیری یا اضطراب ایجاد شود. این نوسانات روحی به عنوان افسردگی پس از زایمان شناخته می شوند.
این افسردگی پس از سومین یا چهارمین روز پس از زایمان شروع می شود, اما علائم باید پس از روز زایمان متوقف شود. زنانی که دو هفته در معرض خطر ابتلا به افسردگی پس از زایمان قرار دارند، باید به مشکلشان رسیدگی شود.
افسردگی اساسی پس از زایمان یک اختلال خلقی جدی است که برای اکثریت افراد حداکثر به مدت دو هفته باعث افسردگی می شود. برخی از زنان مبتلا به افسردگی اساسی پس از زایمان احساس خستگی, گناه, بی خوابی و افکار خود کشی را تجربه می کنند.
موارد بسیار شدید می توانند باعث وهم یا توهم شوند, که در موارد نادر ممکن است منجر به آزار یک زن شود. افسردگی اساسی پس از زایمان توسط تغییراتی در شیمی مغز بدن ایجاد می شود و یک بیماری بیولوژیکی محسوب می شود.
بعد از تولد میزان پروژسترون و استروژن در بدن زنان کاهش می یابد، که ممکن است موجب افسردگی شود. گاهی اوقات کم کاری غده تیروئید می تواند سبب افسردگی شدید پس از زایمان شود, اما به راحتی درمان میشود.
همین شرایط در درجه اول ناشی از تغییرات هورمونی در درمان و گاهی اوقات ناشی از دارو است. با این حال زنان شیرده باید درباره استفاده از داروهای ضد افسردگی با پزشک خود مشورت کنند.
افسردگی ناشی از یائسگی:
در حالی که بیشتر زنان دچار تغییراتی در حالت روحی, گرگرفتگی و بی خوابی در دوران یائسگی می شوند, اما این علائم می تواند به افسردگی اساسی نیز منجر شود.
محققان بر این باورند که تغییر در هورمون ها می تواند منجر به افسردگی اساسی به ویژه در زنانی شود که در گذشته دچار افسردگی بودند یا اعضای خانواده شان دچار افسردگی هستند.
زنان مبتلا به افسردگی اساسی یک یا دو علامت اولیه دارند. آن ها می توانند برای بیشتر روز حالت افسردگی را داشته باشند, یا ممکن است علاقه به فعالیت های باارزش را از دست بدهند.
علاوه بر این, زنان نیز می توانند این موارد را تجربه کنند:
- فقدان انرژی یا خستگی
- افکار خودکشی یا مرگ
- تغییرات در الگوهای خواب
- فقدان تمرکز
- افکار مداوم بی ارزش بودن
- بی قراری
برای افسردگی شدید اساسی, پزشکان علاوه بر روان درمانی, درمان افسردگی و هورمون درمانی را توصیه می کنند. اگر علایم افسردگی اساسی ملایم تر باشد و زنان هنوز در حال گذار به یائسگی هستند, ممکن است یک پزشک تنها درمان هورمونی را توصیه کند, به خصوص اگر زن قبلاً دچار افسردگی نشده باشد. بسیاری از پزشکان معتقدند که داروهای ضد افسردگی مفیدتر از هورمون درمانی هستند.
در برخی موارد, هورمون درمانی به راحتی علایم یائسگی را تسکین می دهد. در این موارد, هورمون درمانی ممکن است تغییر کرده یا متوقف شود. داروهای ضد افسردگی نیز ممکن است تجویز شوند. در تمام موارد, روان درمانی, به ویژه درمان بین فردی و یا درمان شناختی - رفتاری توصیه می شود.