از حمله زامبی ها خبر دارید؟ / کودکان و نوجوانان شکار اصلی زامبی‌ها

دیروز با ترند شدن آهنگ «نرو سمیه...» بر سر زبان‌ها افتاده بود و امروز با ویرال شدن موزیک ویدئو «خاله لیلا...» و استفاده تبلیغاتی از نام و پوستر یکی از فیلم‌های سینمایی روز، به شهرت رسیده است.
تصویر از حمله زامبی ها خبر دارید؟ / کودکان و نوجوانان شکار اصلی زامبی‌ها

به گزارش سایت خبری پرسون، فرقی نمی‌کند هدف‌گذاری از تولید و پخش این نوع از موسیقی بی‌محتوا با اشعار ضداخلاقی چه باشد؛ جذب میلیونی مخاطب، کسب سود و ثروت‌های آنچنانی، راه‌اندازی سایت‌های شرط‌بندی و قمار، رواج پنهان بی‌فرهنگی و یا ایجاد مکاتبی به اصطلاح هنری با عناوین منتهی به پسوند همانندساز و درگیرکننده «ایسم» مانند ساسی‌مانکنیسم و تتلوئیسم که بسیاری‌شان مدعی جریان‌سازی و جنبش‌آفرینی‌ با پایه‌ ایدئولوژی هستند. مهم جامعه هدف است که خواسته یا ناخواسته به نام شنیدن موسیقی مدرن، کامِ تجاوز، ابتذال و انحرافِ فرهنگی را شیرین می‌کنند!

فرم و محتوا در خدمتِ ابتذال

«داود طالقانی»، پژوهشگر و منتقد رسانه از دلایل علاقه‌مندی برخی کودکان و نوجوانان به موسیقی‌های بی‌محتوا و ترند شده در فضای مجازی می‌گوید: «اگر بخواهیم از منظرگاه رسانه چرایی تاثیرگذاری قطعه موسیقی‌ها و ترانه‌های وایرال شده در فضای رسانه‌های دیجیتال و مجازی را سبب‌شناسی کنیم باید از ۲ مولفه مهم نام ببریم. یکی از این مولفه‌ها، ویژگیِ طرب‌ناک و شورانگیز بودن این قطعات و تِرَک‌هاست که هر روز و هر ساعت در فضای رسانه‌های پرطرفدارِ دیجیتال دست به دست می‌شود. ویژگیِ جذابی که این افرادِ به اصطلاح خواننده مانند ساسی مانکن یا تتلو، داک‌دان یا برخی خوانندگان سبک هیپ‌هاپ درصدد سواستفاده از آن هستند. آهنگ‌هایی با فرم، قالب و ساختارِ نشاط‌آفرین و شادی‌آور که نیاز نسل امروز با توجه به مقتضیاتِ عصر مدرن است. به عبارتی دیگر، ریتم شش و هشتِ این نوع از موسیقی و آهنگ‌ها را طوری طراحی می‌کنند و می‌سازند که مناسب سلیقه و جنسِ مجالس و دورهمی‌های مختلف گروه سنی کودک، نوجوان و جوان باشند. سلیقه و جنسی که در واقع پیشتر از طریق همین رسانه‌های دیجیتال و مجازی، ایجاد شده است و به صورت مُد در حال فراگیر شدن و پاندمیِ فرهنگی‌ست. مولفه دیگر، محتوا و مضمون این نوع موسیقی و ترانه‌هاست؛ محتوا و مضمونی برگرفته از تِرندهای روزِ رسانه‌ها و فرهنگ مجازی ناشی از آنهاست. این سبک از محتوا و معنا را از شوخی‌ها، اخبار و یا اتفاقات جاری که به هر دلیلی پربازدید و مخاطب هستند، می‌گیرند؛ محتوا و مضامینی بعضا نامناسب و غیرفرهنگی. خروجی ترکیب مولفه‌های فُرم و محتوا با این ویژگی‌ها که بیان شد، چیزی بهتر از موسیقی ساسی و یا ترانه‌های مستهجن چند خواننده‌نمای دیگر که نیست که متاسفانه نه فقط گروه سنی کودک و نوجوان که همه گروه‌ها و اقشار جامعه را تحت تاثیر قرار می‌دهد.»

این شکاف، جولانگاه است

طالقانی با تاکید بر نامناسب شمردن محتوای برخی موسیقی و ویدئو آهنگ‌های پربازدید در اغلبِ فرهنگ‌ها و نظام‌های ارزشی نهادینه شده در کشورهای مختلف ادامه می‌دهد: «بر خلاف بسیاری از افراد که تصور می‌کنند این سبک از موسیقی چند صباحی ترند و وایرال می‌شود و بعد هم خیلی زود از وادیِ فراموشی سر درمی‌آورند، منتقدان بسیاری عقیده دارند آثار و پیامدهای گسترش در فرآیندهای تولید و پخش موسیقی و ویدیو آهنگ‌ها با محتوای نامناسب و غیراخلاقی، فراتر از چند صباح و چند نفر است. آثار موسیقی ساسی مانکنیسم و تتلوئیسم، گسترده و جهان‌شمول است و البته بحران‌زاست. نخستین اثر و پیامد آن، عادی‌سازی و تطهیرِ ضدارزش‌های فرهنگی و اخلاقی و نیز رواج پورنوگرافیک در همه عرصه‌ها است. یعنی با مضامین و اشعار هرزه‌نگارانه سعی در رواج فساد و انحراف دارند.» این منتقد رسانه در ادامه به بیان راهکارهایی برای مواجه با موسیقی غیرفرهنگی اشاره می‌کند و می‌گوید: «شکاف فرهنگ عمومی (فرهنگِ عموم جامعه) و فرهنگ رسمی (فرهنگی که از طریق رسانه‌های رسمی و دولتی ارائه و نمایش داده می‌شود) باید برطرف شود. شکافی که این روزها به جولانگاهِ فرهنگِ ساختگیِ رسانه‌های دیجیتال و فضای مجازی در همه عرصه‌ها از فرهنگِ شنیداری و بصری گرفته تا ارزش‌های بومی و مذهبی، تبدیل شده است! از سوی دیگر، نهادهای آموزشی و تربیتی مانند خانواده، مدرسه و مراکز عالی باید در کنار سرفصل‌های آموزشی خود که بسیارشان وجهی از دیجیتال و فناوری دارند به آموزشِ علم و دانشِ شیوه‌نامه‌های استفاده درست و انتقادی از آن وجوه دیجیتالی و فناوری را نیز بپردازند. همچنین متولیان و مراجع مسئول نیز باید با درنظر گرفتن سلایق و عقاید آحاد جامعه که در دنیای مدرن، متفاوت از گذشته مجالِ بروز یافته، در راستای الگوسازی و ارائه محصولات فرهنگ شنیداری غنی و پرمخاطب گام بردارند.»

تاراجِ فرهنگ شنیداری

فرهنگ جوامع دارای ابعاد گوناگون است که با در کنار هم قرار گرفتن هر یک از آن ابعاد به مثابه پازل‌های کوچک یا بزرگ، می‌توان به نقشه اصالت و اعتبار آن فرهنگ‌ها پی برد. «صادق اسماعیلی»، جامعه‌شناس در این باره می‌گوید: «بُعدی از فرهنگ جوامع، فرهنگِ شنیداری و برگرفته از موسیقی و آوازهای بومی و کلاسیک جامعه است. موسیقی و نواهایی در سبک‌های مختلف که هر یک علاوه بر ویژگی سرگرم کنندگی از ارزش‌های افزوده‌ای مانند معنا و درون‌مایه‌ برخوردار هستند. بسیاری از ما با برخی صداها، دَم‌ها و انواع موسیقی که در دوران کودکی شنیده‌ایم، خاطره داریم. با همین مقدمه کوتاه می‌توان نتیجه گرفت موسیقی به عنوان بخشی از نظام فرهنگی جامعه دارای ارزش و امتیازِ اثرگذاری است و این میان تولید و پخشِ موسیقی تخصصی و مبتنی بر محتوای معتبر، متناسب با ویژگی‌های زیستی و رفتاری گروه‌ سنی کودک و نوجوانان بیش از هر گروه سنی دیگر از اهمیت و ضرورت فوق‌العاده برخوردار است. چرا که پایه‌های شکل‌گیری شخصیت افراد در این دروان مهم پی‌ریزی می‌شود. بنابراین لازم است برای حفظ هویت و فرهنگ شنیداری جامعه که خوشبختانه پیشینه آن در کشور ما، غنی و افتخارآفرین است و نیز جلوگیری از ایجاد تغییرات انحرافی در ذائقه شنیداری عموم و تاراج این بخش از فرهنگ، به برنامه‌ریزی، قانون‌گذاری و پشتیبانی مادی و معنوی کمیت و کیفیت فعالیت تولیدکنندگان و هنرمندان این عرصه بپردازیم.»

ابزار تکنولوژی یا دانش استفاده از آن ابزار؟

اسماعیلی می‌افزاید: «در گذار جهانی شدن نباید از صادرات و وارداتِ خرده فرهنگ‌ها غافل شد و با برخوردهای غیرکارشناسانه و قهری به رواج زیرزمینی آنها دامن زد. اگر امروز شاهد هستیم که برخی دانش‌آموزان دبستانی و نوجوانان هنوز به بلوغ نرسیده، اشعارِ مخربِ موسیقی و موزیک ویدئوهای بی‌محتوا را بیش از آموزه‌های درسی‌شان، حفظ هستند یا مدام در چالش‌های تولید دابسمش‌هایی به سبک همان موسیقی‌ها شرکت می‌کنند، به سبب نادیده گرفتن قدرت ابزار ارتباط جمعی و رسانه‌های سایبری است. قدرت این ابزار و رسانه‌ها در رزق و برق و جذاب‌های گرافیکی‌شان نهفته است. قدرتی که هویت و فرهنگ کودکان و نوجوانان را نشانه گرفته تا بی دردسر و با صرف کمترین هزینه‌ها، به صف و سپاهِ مقلدان و طرفدارانِ کور خود، بیفزاید تا بزنگاه‌های سیاسی و اجتماعی از آنها بهره‌کشی کنند.» وی، آموزش سواد رسانه را موثرین راهکار مواجه و مقابله درست با انواع محصولات بی‌محتوا و انحرافیِ فرهنگی می‌داند و درباره آن این چنین توضیح می‌دهد: «اینکه ما مجهز به هوشمندترین ابزار تکنولوژی محور باشیم، به اندازه دارا بودن فرهنگ و سواد استفاده درست و سازنده از آن ابزار مهم نیست. مصرف‌کنندگان رسانه‌های دیجیتال باید از علمِ تحلیل و ارزیابی محصولات این نوع از رسانه‌های مدرن آگاه باشند تا از اهدافِ پنهان تولیدکنندگان مغرض و یا حتی بیمارِ آن در امان بمانند.»

عادت به ضداخلاقیات

کلیشه‌ای‌ترین اثر گوش سپردن به موسیقی با محتوای غیرفرهنگی این است که قبحِ ضداخلاق، ضدارزش، ضدفرهنگ و خلاف بودن از میان می‌رود و مجموع قبیحات آن به عادت‌های فردی و جمعی کودکان و نوجوانان به عنوان پذیراترین گروه سنی تبدیل می‌شود. «شیرین توانا»، روانشناس ضمن بیان این مطلب، می‌گوید: «تفاوت و خلافِ امورِ جاری بودن، از مهمترین دلایل گرایش کودکان و نوجوانان به موسیقی‌هایی با فضای فانتزی و محتواهای هنجارشکنانه است. اگر رویه تربیتی و آموزشی این گروه سنی به درستی پیش نرود همین ویژگی‌های تفاوت و خلاف بودن، آنها را به راحتی جذب می‌کند. چرا که در سایه رویه‌های تربیتی و و آموزشی خود با مبانی فرهنگی و ارزشی به تعریف درست و روشنی از سلیقه و علاقه مطلوب نرسیده‌اند.»

مصداق تجاوز فکری و فرهنگی است

توانا با تاکید بر مصداق تجاوز فکری و فرهنگی بودن تولید و پخش موسیقی بی‌محتوا، ادامه می‌دهد: «کودک با ضمیر و لوحی آماده، پذیرای یادگیری و آموزش است. آموزش نیز از خانه و خانواده آغاز می‌شود. پس لازم است والدین با دقت، آگاهی و حساسیت بیشتر و مسئولانه‌تری نسبت به ارائه و آموزشِ داده‌های محتوایی در هر زمینه به فرزندانشان، عمل کنند. موسیقیِ غالب در خانه در نهایت به سلیقه موسیقیایی کودک و نوجوان تبدیل خواهد شد. سلیقه‌ای که در معمولی‌ترین حالت ممکن، در دوران جوانی و بزرگسالی آنها نیز امتداد خواهد یافت و چه بسا، پیامدهایی از آن نوع سلیقه، زندگی فردی و اجتماعی آنها را تحت تاثیر پیامدهای مثبت و منفی قرار دهد. این میان نباید به بهانه سرگرمی، ایجاد نشاط و یا بی‌اثر بودن موسیقی‌های ترند شده، کودکان و نوجوانانی را که هنوز به درک درست، رشد کافی و بلوغ فکری، هویتی و جنسیتی لازم نرسیده‌اند در معرض شنیدن موسیقی و موزیک‌های ضداخلاقی با اشعارِ تحریک آمیز قرار داد. اشعاری که فرآیند بلوغ جنسیتی را دچار اختلال می‌کنند و شهوت و هوس را در اولویت فکری و رفتاری جای می‌دهند. این آثار در بلند مدت به سستی بنیان خانواده‌ و روابط دوستانه، تغییر نگرش افراد و حرکت منتهی به مسایل صرفا جنسی می‌انجامد. متولیان فرهنگی باید با تخصص و استمرار به تولید موسیقی با توجه به اصول انطباقیِ نظام فرهنگی جامعه و معیارهای به روز شده در ساختارِ سلیقه عمومی بپردازند.»

منبع: همشهری آنلاین

561006

سازمان آگهی های پرسون