خرید تضمینی آینده توسط ثروتمندان!

در میان خبرهای داغ سیاسی و انواع رخدادهای داخلی و خارجی که اغلب توجه‌ها را به خود جلب می‌کند وامهات مسائل را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد.
تصویر خرید تضمینی آینده توسط ثروتمندان!

به گزارش سایت خبری پرسون، جعفر گلابی در یادداشتی نوشت: در میان خبرهای داغ سیاسی و انواع رخدادهای داخلی و خارجی که اغلب توجه‌ها را به خود جلب می‌کند وامهات مسائل را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد، اوضاع معیشتی اقشار متوسط و محروم جامعه همچنان رو به نزول است، چنانچه گویی هر شرایطی پیش بیاید این روند شوم و دردناک محتوم و غیرقابل اجتناب است و راهی جز تسلیم در مقابل آن وجود ندارد! در کف شیر نر خونخواره‌ای/غیر تسلیم و رضا کو چاره‌ای! این در حالی است که مسوولان بزرگ و کوچک هم به موضوع اذعان دارند و وعده‌های اصلی‌شان روی رفع محرومیت‌ها و تبعیض‌ها استوار بوده و هست.

افزون بر مسوولان، دانشمندان و علما و سیاسیون و نخبگان و تریبون‌داران با انواع گرایش‌های سیاسی بر این فاجعه تاکید دارند و دیده نشده است که کسی منکر وضع نابسامان اقتصادی باشد و خم شدن بیش از پیش کمر تهیدستان را انکار کند. در واقع در جنگی که فقط صدای توپ و تفنگ از آن به گوش نمی‌رسد فقرا روز به روز مواضع اندک خود را ازدست می‌دهند و اغنیا با سرعت و قدرت از زوایایی که کمتر مورد توجه است پیش می‌روند و قطبی شدن جامعه شکلی ترسناک به خود می‌گیرد. هفته پیش که آمار پذیرفته‌شدگان کنکور سراسری منتشر شد دوباره این واقعیت تلخ موردتوجه ویژه قرار گرفت که ثروتمندان بیش از گذشته در حال خریدن تضمینی آینده هستند و بینوایان کورسوی امید خود به آینده را از هم‌‌اکنون از دست می‌دهند.

اینکه از میان داوطلبان برتر کنکور فقط 2 نفر در مدارس دولتی و نیمه دولتی درس خوانده اند و 38درصد از همین برندگان از تهران هستند، اینکه ۸۱درصد رتبه‌های زیر ۳ هزار دهک هشت تا ۱۰ هستند، اینکه ۱۹درصد رتبه‌های زیر ۳ هزار هم برای هفت دهک بعدی است و ۴۸درصد از رتبه‌های زیر ۳ هزار فقط دهک ۱۰ هستند و... سمت و سوی فاصله طبقاتی آینده را به خوبی نشان می‌دهد.

این خسارت و بی‌عدالتی مستمر متاسفانه همه ساله ابعاد عمیق‌تر و گسترده‌تری به خود می‌گیرد و گویا ارکان و موثران جامعه بدان رضایت ضمنی پیدا کرده‌اند و اگر سروصدایی بلند می‌شود بیشتر به کار تبلیغات می‌آید! جالب است همان کسی که از این شکاف طبقاتی در نظام آموزشی گلایه می‌کند. هنگامی که مورد سوال قرار می‌گیرد به صراحت می‌گوید: من پول دارم لذا فرزندم را در مدارس غیرانتفاعی ثبت‌نام می‌کنم! و چه بسیارند منتقدان وضع موجود که همین منطق را دارند و به آن عملی می‌کنند.

اگر بپذیریم که بسیاری از منتقدان و معترضان به انواع شکاف‌های طبقاتی به واسطه موقعیت‌های سیاسی یا وجهات دیرینه حمایت از فرودستان جامعه این واقعیت تلخ را مورد توجه قرار می‌دهند و خود درد محرومان ندارند امیدها برای تصحیح روند قطبی شدن جامعه ضعیف‌تر می‌شود و هیچ افق روشنی برای عادلانه‌تر شدن توزیع انواع امکانات کشور برای همه اقشار اجتماع مشهود نیست.

روشنفکران کشور ما از دیرباز معروف و مشهور به فاصله داشتن با بطن جامعه خصوصا بی‌نوایان بوده‌اند و دغدغه قابل‌توجهی در این ارتباط از خود نشان نداده و نمی‌دهند، انواع مبارزان دیروز با گرایش‌های مختلف سیاسی و جهان‌بینی که امروزه یا مسوولند یا مسوول بوده‌اند یا اپوزیسیون شده‌اند اغلب دچار رفاه بالا و حتی سرمایه‌های کلان شده‌اند و دیگر مثل گذشته آرمان حمایت از خلق مستضعف را حتی به بیان نمی‌آورند چه رسد به اینکه دغدغه اصلی خود را بر آن استوار کنند و مطالبه جدی و عملی‌شان عدالت اقتصادی باشد. امروز مبارزان قدیمی در خانه‌های بالای شهر سکنا دارند و تنها چهار هزار آقازاده در خارج از کشور دیوار میان پدران‌شان با محرومان را قطورتر می‌کند. جالب اینکه در این فقره تفاوت چندانی میان اصلاح‌طلبان و اصولگرایان وجود ندارد! معدود چهره‌هایی که در این ارتباط از خود فعالیت و تمرکز نشان می‌دهند به عوامگرایی شهره‌اند و در زمان مسوولیت ایشان بود که رانت‌خواری‌ها و ناکارآمدی‌ها و بی‌برنامگی‌ها فاصله‌های طبقاتی را عمق بخشید و بسیاری از روندهای ناصواب کنونی از همان دوران سرچشمه می‌گیرد.

با این اوصاف به نظر می‌رسد در شرایط کنونی، درست در زمانی که تهیدستان جامعه یکی از سخت‌ترین شرایط خود را سپری می‌کنند جمعیت بی‌شمارشان در سپهر سیاسی کشور نماینده‌ای برای بیان عمق دردهای‌شان ندارد و اساسا فلسفه حمایت از فرودستان دچار خلأ ایدئولوژیک شده است. روزگاری از حسینیه ارشاد فریادهای دکتر علی شریعتی حتی درد بردگان مصری و کارگران چینی را الهام‌بخش همه آرمان‌خواهان می‌کرد، ابوذر را به نماد حمایت از تهیدستان تبدیل کرده بود و علامه‌ای چون محمدرضا حکیمی از عمق کتاب و سنت و سیره پیامبر مصادیق روشن و ملموس قیام به قسط را بیرون می‌کشید، در آن زمان رقابت میان مبارزان بر سر بیشتر و بهتر دفاع کردن از مستضعفان بود ولی امروز کدام شخصیت مستقل و عالم و دانشمند را می‌شناسیم که تئوری‌پرداز حمایت از تهیدستان باشد؟ به نظر می‌رسد اپوزیسیون خارج‌نشین که بعضا وامدار بیگانگانند متوجه چنین خلأیی شده‌اند و در اوج رفاه و امنیت و درحالی که اساسا گروه خونی‌شان به حمایت از محرومان نمی‌خورد داعیه‌دار کارگران و معلمان و حاشیه‌نشین‌ها شده‌اند!

کسی مدعی احیای روش‌ها و موقعیت‌ها و فکرها و تئوری‌های 50 سال پیش نیست ولی رها شدن جمعیت عظیمی از مردم در رنج روزافزون اقتصادی خطایی راهبردی و تاریخی از سوی همه جریان‌های سیاسی است و این معنا با چند بیانیه و مصاحبه و انتقاد از ناکارآمدی دولت که در زمان آقای روحانی از سوی اصولگرایان صورت می‌گرفت و در زمان کنونی از سوی اصلاح‌طلبان انجام می‌شود آرمان بزرگ محرومان حتی جریان نمی‌یابد و هواخواه پیدا نمی‌کند چه رسد به اینکه به تحقق نزدیک شود.

منبع: روزنامه اعتماد

409769