سیاست و آینده ورزش ایران

عباس عبدی نوشت: اسراییل در ورزش چندان قوی نیست ولی برای ایجاد مشکل با ایران حتی حاضر هستند از ورزشکاران دو تابعیتی استفاده کنند تا برای ورزشکاران ایران مشکل ایجاد کنند.
تصویر سیاست و آینده ورزش ایران

به گزارش سایت خبری پرسون، عباس عبدی در روزنامه اعتماد نوشت: تعلیق حضور تیم‌های فوتبال ایرانی در مسابقات باشگاه‌های آسیا، بخش کوچکی از بحرانی است که در انتظار ورزش ایران است. این بخش حتی کوچک‌تر از بخش پیدای کوه یخی است که درون اقیانوس غوطه‌ور است. این بحران از جنس مشکل فوتبال نیست، ولی فوتبال را هم تحت تأثیر قرار خواهد داد.

در حقیقت هر دو مشکل ناشی از نگاه ما به مقررات و نظام بین‌الملل است. ورزش‌ها تحت نظر فدراسیون‌های ورزشی جهانی و مستقل از دولت‌ها هستند. با دخالت دولت‌ها، ورزش آن کشور را تعلیق می‌کنند. فدراسیون‌های جهانی می‌کوشند مستقل از دولت‌ها باشند و از سیاست پرهیز کنند و همه اعضای فدراسیون خود را در ذیل اعضای شناخته شده سازمان ملل متحد به رسمیت می‌شناسند.

اجرای هر دو گزاره درباره ورزش (استقلال از دولت و پرهیز از سیاست) در ایران با چالش مواجه است. البته گزاره اول به صورت دیگری حل می‌شود، زیرا بعید است در ایران کسی بتواند مستقل از حکومت عهده‌دار مسوولیت یک فدراسیون شود.

بنابراین به لحاظ صوری فدراسیون‌ها مستقل هستند و به لحاظ واقعی چنین استقلالی محل سوال است. ولی در موضوع شناسایی همه اعضای فدراسیون‌ها مشکل جدی‌تر است، زیرا به‌طور نانوشته و غیررسمی ورزشکاران ایرانی با ورزشکاران اسراییلی مسابقه نمی‌دهند و این اتفاق تاکنون و طی ۴۲ سال اخیر ده‌ها بار رخ داده است. البته این تصمیم بیش از آنکه از جانب ورزشکاران باشد، تصمیم مدیریت ورزش است و تاکنون عوارض زیادی داشته و حتی چند ورزشکار ایرانی به همین دلیل ترک تابعیت کرده‌اند.

مهم‌ترین نمونه‌اش علی‌ر‌ضا فیروزجا شطرنج‌باز جوان ایرانی است که به همین علت تغییر تابعیت داد، زیرا برای رسیدن به مقام‌های بالا چاره‌ای جز بازی با حریف اسراییلی نداشت. البته اسراییل در ورزش چندان قوی نیست ولی برای ایجاد مشکل با ایران حتی حاضر هستند از ورزشکاران دو تابعیتی استفاده کنند تا برای ورزشکاران ایران مشکل ایجاد کنند.

بدترین بخش این مساله عدم بیان صادقانه ماجرا است. به‌طور معمول توجیهات غیرواقعی می‌آورند یا اقدام به باخت می‌کنند تا مبادا با ورزشکار اسراییلی مواجه شوند. این اتفاق برای ورزش‌های گروهی کمتر رخ داده است ولی در آینده، رخ دادن آن چندان دور از انتظار نیست. چگونه؟

اسراییل در منطقه آسیاست. طبعا ورزش آن نیز باید در فدراسیون‌های آسیایی عضو باشد ولی در دهه ۷۰ قرن بیستم و با حمایت اعراب و کشور‌های اسلامی اسراییل عملا مجبور شد که تغییر فدراسیون دهد و به‌طور مشخص فوتبال آن به یوفا پیوست. ضعف فوتبال این کشور در اروپا روشن است در حالی که در آسیا قهرمان شده بود یا به فینال می‌رسید. اکنون و با بهبود روابط اعراب و اسراییل اقداماتی برای تغییر حوزه ورزشی اسراییل در دستور کار است و بعید نیست که طی یکی، دو سال آینده به آسیا بیاید. این اتفاق معادل حذف کلی ورزش ایران از فدراسیون‌های آسیایی و جهانی خواهد بود.

مساله مهم‌تر دیگری هم که مطرح است، تاثیر این امر بر اقتصاد و اشتغال ورزش است. در همین چند ماه گذشته برای پرهیز از این رودررویی ورزشی برخی از تیم‌های ورزشی به مسابقات جهانی اعزام نشده‌اند، مسابقات اسپانیا و امارات از این جمله‌اند. شاید راحت باشد که بگوییم ورزشکاران اعزام نشوند، ولی مساله این است که بسیاری از ورزشکاران دنبال کسب مدال و ورود به اقتصاد ورزش و گذران زندگی از این راه هستند و لغو اعزام تیم‌ها، کل این فرآیند را مختل می‌کند. اقتصاد ورزش ابعاد بزرگی دارد، هم‌اکنون حدود ۸/۳ میلیون نفر بیمه ورزش هستند که به نوعی فعالیت حرفه‌ای در این حوزه دارند، پیش از کرونا به ۶ میلیون نفر هم رسیده بود. شاید صد هزار نفر در ورزش‌های رزمی فعال هستند و حدود هزار نفر اعضای تیم‌های ملی هستند که همه نسبت به آینده خود نگران هستند.

از سوی دیگر حوزه ورزش بسیار گسترده و پیشرفته شده است. موفقیت‌های ورزشی به نوعی هویت‌بخش و امیددهنده به جوانان است. علی‌رغم همه محدودیت‌ها، ورزش زنان تحول چشمگیری یافته است. آخرین آن‌ها ورود یک دختر جوان به بخش جوانان مسابقات تنیس ملبورن است که برای اولین‌بار رخ می‌دهد، یا پیش‌تر در هاکی روی یخ زنان شاهد اتفاقات مهمی بودیم.

ورزش معلولین اهمیت ویژه‌ای در افزایش اعتماد به نفس جامعه ایرانی دارد که در سطح جهانی نیز جایگاه ارزشمندی دارند. والیبال ایران یک جهش بزرگ داشته است. ظرفیت فوتبال بسیار بیش از این است که می‌بینیم. هنگامی که در شمشیربازی، ورزش‌های رزمی، بوکس و از همه مهم‌تر کشتی و وزنه‌برداری این اندازه پیشرفت داریم، به وجود آمدن چنان وضعی می‌تواند موجب سرخوردگی بزرگی برای جوانان و ورزشکاران و اقتصاد ورزش شود. پناهندگی‌های ورزشکاران سیاسی نیست بلکه اقتصادی و حرفه‌ای است.

راه‌حل چیست؟ قطعا ماجرا پیچیده است و نمی‌توان در یک جمله نظر داد. آنچه که قطعی است اینکه مقامات رسمی باید در این زمینه موضع روشن داشته و جامعه و مردم را نسبت به مساله و آینده ورزش کشور آگاه کرده و همراهی عمومی را نیز کسب کنند. این یادداشت فقط یک یادآوری و تذکر است که باید درباره آن فکر کرد.

380405

سازمان آگهی های پرسون