به گزارش سایت خبری پرسون، آخرین باری که یک چهره با عنوان «موتلفه» در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کرد باز میگردد به انتخابات ریاست جمهوری ۹۶ که سید مصطفی آقا میرسلیم درنهایت با ۴۷۸هزار و ۲۶۷ رای به کار خود پایان داد و اما موتلفه در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ نیز نامزدهایی داشت از جمله آقامیرسلیم که انصراف و عدمِ انصرافِ وی به نفعِ سید ابراهیم رئیسی، به کشمکشی کوتاه میان این چهرهی کاملاً آشنا و حزب موتلفه بدل شد و در نهایت نامزدی از موتلفه در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ شرکت نکرد.
سیدمصطفی آقامیرسلیم که در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۶، اندکی کمتر از ۵۰۰هزار رای یعنی؛ چند دهم درصد بیشتر از یک درصدِ آرا را به خود اختصاص داده بود این بار و در اسفندِ۹۸، بهعنوان چهرهای موتلفهای راهی انتخابات مجلس یازدهم شد و توانست برخلاف ریاست جمهوری، با کسبِ ۸۹۲ هزار و ۳۱۸ رای پس از قالیباف، به عنوان نفر دوم راهی بهارستان شود، دوم شدنی که تا مدتها، کانون اخبار و اختلافات بود.
میرسلیم که ظاهراً میانهی خوبی با قالیباف ندارد بارها علیه رئیس فعلی مجلس یازدهم، مصاحبههایی تند و افشاگرانه داشت و اما به یکباره و درست شبیه الیاس نادران و علی خضریان، مصاحبهها و اعتراضهای تند و تیز او نیز علیه محمدباقرقالیباف به بایگانیهای سیاسی سپرده شد. چرا و چگونگیِ این فروکش کردنها نیازی به واکاوی و روشنگری ندارد که اساساً دعواهای اصولگرایان با اصولگرایان خیلی مهم نیست و آن چه میتواند مدتها ادامه پیدا کند و حتی به جاهای خیلی باریک بکشد؛ دعوایی است که یک سوی آن اصلاح طلبان، اعتدالگرایان یا میانه روها باشد.
از اردیبهشت ۱۴۰۰ تا آذر ۱۴۰۰، موتلفه را چه میشود؟!
اسدالله بادامچیان، دبیرکل موتلفهی اسلامی، اردیبهشت ۱۴۰۰ و در روزگارانی که بازار گسیلِ نامزد برای نشستن بر صندلیِ «حسن روحانی»، داغِ داغ بود در مصاحبهای میگوید: «البته روشن است که حزب یک نامزد نهایی خواهد داشت چون انتخابات، شورایی نیست و نمیتوان یک شورا معرفی کرد. بنابراین یک گزینه توسط حزب موتلفه معرفی شود و از بین این افراد بیشترین توجه به کسی خواهد بود که توسط شورای نگهبان تایید شود؛ اما تا کنون این پنج گزینه مطرح شدهاند.»
اسدالله بادامچیان، این بار در مصاحبهای دیگر - شش ماه پس از اردیبهشت ۱۴۰۰ - دست روی موردی عجیب و قابل تامل میگذارد که میتواند بسیاری از فرضیه ها، گمانهها و حتی ادعاها علیه «شورای نگهبان» را به میانهی بازار سیاست بکشاند.
اسدالله بادامچیان در سیزدهمین مجمع عمومی حزب موتلفه اسلامی، که با حضور شخصیتهای برجسته اصولگرا در محل سالن همایشهای دارالولایه منطقه جمکران قم برگزار شد، اظهار میدارد: «دوم انتخابات مجلس یازدهم بود که بازهم موتلفه با هدف وحدت اصولگرایی وارد شد؛ عضو شورای ائتلاف شد و از استانها خواسته شد افراد واجد شرایطشان با ۹شاخص معرفی کنند که انجام شد و این در یک مجموعه مجلد برای ۳۱ استان ثبت و ضبط شده است؛ با شورای نگهبان در مورد افرادی که از سوی ما کاندیدا بودند و احراز صلاحیت نشده بودند صحبت شد؛ تشکر ویژه دارم که فرمودند آن که موتلفه معرفی کند صلاحیتش برای ما احراز شده است؛ و به حمدالله بخش عمدهای از افراد مورد نظر ما احراز صلاحیت شدند؛ و در نهایت از اعضای حزب موتلفه، ۲۷نفر را برای انتخابات مجلس در تهران معرفی کردیم، اما در ساز و کار وحدت اصولگرایی، ۳نفر از آنان در فهرست نهایی اصولگرایی قرار گرفتند و رای بسیار خوبی آوردند.»
از اردیبهشت ۱۴۰۰ تا آذر ۱۴۰۰، چه اتفاقی میافتد که در یکی، موتلفه دغدغهی تایید صلاحیت دارد و در دیگری نه؟! اساساً بیان چنین مباحثی به جز تراشیدن حواشیِ بیفایده برای شورای نگهبان، چه کارکردی برای فضای سیاسی و ملتهب داخلی دارد؟!
پاسخ شورای نگهبان روشن است اما...
اساساً نمیدانیم شورای نگهبان نسبت به اظهارات اسدالله بادامچیان واکنشی نشان خواهد داد یا نه اما، به خودیِ خود واکنشهای احتمالی شورای نگهبان نسبت به چنین ادعای گزافی، از روز نیز روشنتر است که: «ملاک شورای نگهبان مُرِّ قانون است»، «برای شورای نگهبان احزاب و اشخاص هیچ تفاوت و برتری ندارند» و... آن چه در ته نشینِ این ادعای مشخصاً نادرست، حرفهایی از گذشته روی میز خواهد آمد که بسیاری از احتمالات را میتواند به دنبال داشته باشد.
اصلاحاتی بودن یعنی رد صلاحیت؟!
آن طور که اسدالله بادامچیان از «شورای نگهبان» سخن میگوید: «فرمودند» لابد منظور و مقصود آن است که در جمعی حاضر بودهاند و برخی از اعضای شورای نگهبان - از یک نفر بیشتر - به دبیرکل موتلفه اطمینان خاطر دادهاند که هرکه با کارت و عکس موتلفهای بودن راهی شورای نگهبان شود قطعا تایید صلاحیت خواهد شد حتی اگر هیچ گاه موتلفهای نبوده باشد و مصلحتی خود را موتلفهای معرفی کرده باشد.
طی تمامی سالهایی که دعوای احزابِ عمدتاً اصلاح طلب با شورای نگهبان به مقولهی تایید و رد صلاحیتها ختم میشد، از جملهی مباحثی که شورای نگهبان هرگز آن را نپذیرفت اما عملاً اتفاق افتاد آن که، اصلاح طلبها برای تایید صلاحیت گرفتن از شورای نگهبان به اصطلاح به نفس نفس نیز افتادهاند و اما شورای نگهبان همواره این اتفاق را کاملا اتفاقی دانسته و در مقام پاسخگویی به این مقوله پرداخته که رد صلاحیتِ گسترده بیمعنا است این از عدمِدقتِ اصلاحطلبها است که گزینههایی معرفی میکنند - حتی به عمد - تا رد صلاحیت شوند و علیهِ شورای نگهبان جوسازی کنند.
بدون آن که به سخنانِ اخیر بادامچیان توجهی نشان دهیم و یا به اعتراض همیشگیِ اصلاح طلبها بپردازیم، نزدِ افکارِ عمومی، گرفتنِ تایید صلاحیت از شورای نگهبان برای اصولگراها یک پروسهی ساده و بیدردسر و برای اصلاح طلب ها، اعتدالگراها و حتی میانه رو ها، پروسهای دردآور، عجیب، بینتیجه و در نهایت تلخ بوده است کما این که بسیاری از فعالانِ اصلاحات در مصاحبه ها، تحلیلها و ادعاهای مطرح شده به این مقوله توجه داشتهاند که؛ خیالِ اصولگراها از شورای نگهبان کاملاً راحت است.
تنگناهایی که اصلاح طلبان را نزد مردم بیاعتبار کرد!
مجلس دهم به عنوان یکی از تلخترین مجالسی که اصلاح طلبان به دلیلِ همین سختگیریهای احتمالی و تنگناها، در رد شدنِ از فیلترهای شورای نگهبان، تن به گزینههایی دادند که هیچ نسبتی با اصلاح طلبان نداشتند و در برهههایی حتی علیه اصلاح طلبان رفتار کردند و تصمیم گرفتند و همین مسئله باعث شد در عرصهی سیاسی و نزد افکار عموم سوالات بسیاری به وجود آید از جمله این که؛ چگونه میشود یکصد و اندی نماینده با استفاده از شناسنامهی اصلاحطلبی وارد مجلس بشوند اما برای مثلا انتخاب رئیس مجلس، نامزد اصلاحطلبها به زور حائز یکصد رای شود و باقی ماجرا...
ما نیز همچون شورای محترم نگهبان این ادعای اسدالله بادامچیان را حتی نزدیک به واقع نمیدانیم اما افکار عمومی طبیعتاً به پاسخهایی که نیاز داشته، دست پیدا کرده و زدودنِ برخی تردیدها به این آسانی میسر و ممکن نخواهد بود.
هم از انتخابات مجلس یازدهم یک سال و چندماه گذشته و هم از انتخابات ریاست جمهوری چندماه، حال گفتنِ این حرفها آن هم حرفهایی که میتواند گذشتهی خوابیده و آرام را بیدار کند چه تاثیر و ثمرهای دارد باید از بادامچیان پرسید که دبیرکلی حزبی بر عهده دارد که حتی اگر از نظر شورای نگهبان، موتلفهای بودن مساوی و مترادف تایید صلاحیت باشد بازهم تاثیر و جایگاهی در بازیهای سیاسی و صندلیهای تعیین کننده نداشته گو این که شاخصترین چهرهی موتلفه یعنی سیدمصطفی آقامیرسلیم که روزگاری برای قالیباف، شاخ و شانهها میکشید به آسانی طریقه سکوت را برگزید و نمایندهی خوب و آرام مجلس بودن تا معلوم شود ادعاهای بادامچیان صرفاً برای بازارگرمی اما از نوعِ هزینهزا برای شورای نگهبان است.
منبع: آفتاب یزد