به گزارش سایت خبری پرسون، در شرایطی، 18 مهر امسال طرح اعطای تابعیت به اتباع خارجی در مجلس اعلام وصول شد، که طرح قبلی برای اخذ تابعیت اتباع خارجی با 250 هزار یورو سرمایهگذاری و مجوز اقامت پنج ساله در ایران که دو سال پیش در هیات دولت به تصویب رسید با شکست کامل مواجه شد و بنا به اظهار نظر مسئولان حتی یک نفر هم برای این موضوع مراجعه نکرده است.
در این بین ظاهرا برخی از مسئولان نگاه یا اطلاعی از مرزهای کشور (مخصوصا مرزهای شرقی کشور) ندارند که روزانه هزاران نفر و از طریق قاچاقچیان انسان که به شکل وسیعی در مرزها ساماندهی شدهاند، وارد ایران میشوند و در مدت 24 ساعت مسکن و 48 ساعت کار آنها در ایران در قبال پول به قاچاقچیان در شهرهای کشور فراهم است. با این حال طرح اعطای تابعیت توسط 37 نماینده در سوم آذر امسال در دستور کار کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی قرار گرفت و در مقدمه آن ذکر شده «با توجه به بحران جمعیت و ایجاد مشوق برای افرادی که مسلما به جمهوری اسلامی خدمت کردهاند و میتوانند خدمت خود را به جمهوری اسلامی به عنوان تبعه ایرانی ادامه دهند باید ایجاد شود تا از خدمت و برکات این دوستان بهتر استفاده شود.»
همانطور که پیش بینی میشد و بارها نیز این موضوع مورد بررسی قرار گرفت، نمایندگان مجلس سعی دارند که با مشوقهای اقتصادی (که البته در واقعیت حضور ابتاع برای فرزندآوری و افزایش جمعیت در ایران است) از بحران جمعیتی که مردم ایران به دلیل مشکلات اقتصادی و تحریمها با آن دست و پنجه نرم میکنند و علاقهای به فرزندآوری ندارند، رهایی پیدا کنند. اما سوال اینجاست که این طرح تا چه اندازه کارشناسی شده و براساس تجارب گذشته و نگاه به منافع ملی در آینده تدوین شده است؟ همانطور که در ماده واحده این طرح ذکر شده: نظر به شرایط خاص کشور و نیاز به تسهیل سرمایه گذاری خارجی و استفاده از ظرفیت اتباع خارجی، خصوصا مهاجران، در بهبود شرایط اقتصادی، دولت موظف است به افراد دارای شرایط ذیل، اقامت بلندمدت و یا تابعیت جمهوری اسلامی اعطا نماید. «مهاجرین یا اتباع خارجی که حداقل به میزان مشخص شده در دستورالعمل اجرایی این قانون در کشور سرمایه گذاری نمایند.»
«مهاجرین یا اتباع خارجی که نسبت به صادرات حداقل میزان کالاهای ایرانی مشخص شده در دستورالعمل اجرایی این قانون، به کشور خود یا کشور ثالث مبادرت ورزند.» در تبصره این طرح نیز ذکر شده: «دستورالعمل اجرایی این قانون حداکثر ظرف مدت سه ماه از زمان ابلاغ، توسط وزارت صنعت، معدن و تجارت تهیه خواهد شد و هر ساله به روزرسانی میگردد.»
تابعیت اعانهای در مقابل فرار مغزها
در این رابطه یک عضو سابق کمیسیون امنیت ملی مجلس و کارشناس مسائل بین المللی معتقد است که اینگونه طرحها، بیش از اینکه کارشناسی شده باشد، احساسی هستند و به نقاط ضعف کشور ما در پذیرش اتباع بیگانه اشاره دارد، اتباعی که هماکنون بیش از 3 میلیون نفر از آنها در ایران زندگی میکنند و بیش از اینکه برای مصالح و منافع ملی موثر باشند، به گسترش فقر و آسیبهای اجتماعی دامن زندهاند. هرچند که نمیتوان از برخی خدمات و زحمات تعدادی از آنها برای ایران غافل ماند.
با این حال حشمت ا... فلاحت پیشه میگوید: سنت اعطای تابعیت در دنیای امروز براساس استفاده گزینشی از اتباع دیگر کشورها، جهت رفع خلاءهای توسعهای در حوزههای مختلف کشورها شکل میگیرد. در حال حاضر سنت اعطای تابعیت در کشورهایی نظیر آمریکا، آلمان، فرانسه و... در قالب حق مالکیت فکری است که در ایران به عنوان «فرار مغزها» شناخته میشود. در دنیای امروز که عصر فکر نوین و اطلاعات است، کشورها به افرادی تابعیت میدهند که پیشرو در پیشرفت کشورهای میزبان باشند.
دولت فدرال آمریکا بهطور سالیانه 100 میلیارد دلار برای جذب نخبگان در سراسر جهان در حوزههای علمی، فناوری و بعضا در حوزههای اجتماعی و سیاسی هزینه میکند، اما در ایران نوع اعطای تابعیتی که اهدا میشود اعانهای است، یعنی همانطور که کمیته امداد امام خمینی (ره) بهرغم اینکه مردم کشور خودمان در فقر به سر میبرند، ولی در کشورهای دیگر شعبه دارد و به مردم آن کشورهای دیگر کمک میکند، در حالیکه وظیفه دولت ایران نیست که نگاه اعانهای به اتباع دیگر کشورها داشته باشد. یا اینکه برخی افراد که در بحرانهای منطقهای حضور دارند و وارد جنگهای منطقهای شدند، خیلیها باور دارند که این افراد به همراه خانوادهشان میتوانند حق تابعیت ایرانی بگیرند و سعی میکنند این موضوع را در قالب راهبرد نظامی آمریکا تعریف کنند.
در آمریکا کسانی که 5 سال بهطور خدمت پیمانی در ارتش این کشور خدمت کنند، میتوانند در مسیر اخذ تابعیت آمریکا قرار بگیرند و این موضوع در کشور ما نیز وجود دارد، ولی ما به این موضوع توجهی نداریم که سیاستهای آمریکا همواره مداخله در امور کشورهای دیگر بوده و بابت این امر پول هنگفتی دریافت میکند. مثلا در اوکیناوای ژاپن 48 هزار سرباز آمریکایی حضور دارند و هزینههای آنها بهطور مساوی توسط دولت ژاپن و آمریکا پرداخت میشد که از زمان ترامپ، دولت آمریکا تصمیم گرفت نظامیان آمریکا که در هر کشوری حضور دارند، دولت آن کشور موظف است که هزینه آنها را پرداخت کند. اما ما شاهد هستیم که مثلا در کشور سوریه، هزینههایی که ایران در بحران این کشور کرد، هیچکدام بازگشتی نداشت، بلکه بر اساس آمارهای رسمی، کشورهای حتی رغیب ایران، اقتصاد سوریه را در دست گرفتند.
بازگشت به ایران در مدت 24 ساعت
وی به طرح اخیر مجلس نیز اشاره دارد و معتقد است که طرح مجلس یک طرح احساسی و در قالب منافع ملی اصلا قابل ارزیابی نیست و نه تنها خدمتی به توسعه کشور نمیکند بلکه امکان بحرانسازی در آینده نیز دارد و در ادامه میافزاید: بهعنوان مثال همانطور که بارها از مراکز بزرگی که بهعنوان اقامتگاههای بازگشت اتباع بیگانه در مرزها وجود دارد، بازدید داشتم، در روز چندین هزار نفر اتباع همسایگان شرقی ایران به کشورهای خود بازگشت داده میشوند. من در گفتوگوهایی که با این افراد داشتم شاهد بودم که آنها برای سومین و چهارمین بار به کشور خود باز میگردند و دوباره خیلی سریع به ایران برمیگردند و مطمئن بودند که نهایت موفق خواهند شد که در ایران میمانند.
جالب اینجاست که از زمان ورودشان به مرز در مدت 24 ساعت محل اقامت و بعد از 48 ساعت محل کار آنها در ایران وجود دارد. با این توصیف من باور دارم دوستانی که این طرحهای احساسی را میدهند، زیاد دغدغه این امر را نداشته باشند، چون سازمانی از سالها پیش شکل گرفته که بعد از 48 ساعت اتباع بیگانه را در ایران صاحب شغل میکند!.
تهدید امنیتی از اتباعی که نمیشناسیم
عضو سابق کمیسیون امنیت ملی مجلس در ادامه گفتههایش خاطرنشان میکند: در طول 20 سال گذشته، دولتهای مختلف، وزرای کشور را مامور کردند که طرحی را برای ساماندهی و پایان حضور اتباع بیگانه در کشور اجرایی کنند. هدف این بود که سالیانه حضور اتباع بیگانه در ایران کاهش پیدا کند، ولی همین حالا دستکم سه میلیون نفر اتباع بیگانه در ایران حضور دارند که از یارانه ایرانیها استفاده میکنند و فرصتهای شغلی را ربودهاند. در کنار این امر به معضلات اجتماعی دامن زدهاند. از 20 سال گذشته روز به روز بر تعداد آنها افزوده شده و چنین جمعیتی که حتی از تعداد و مکان بسیاری از آنها اطلاع دقیقی نداریم، حتما میتواند یک تهدید امنیتی برای آینده باشد.
آنها در کوچکترین شرایط نابسامانی، تنها جمعیتی هستند که بهراحتی قابلیت سازماندهی دارند، چون اینگونه جمعیتهای سازماندهی شده که در دل کشور اسکان و اشتغال دارند، بهراحتی میتوانند هر کاری بکنند. با این حال من باور دارم که اتباع کشورهای همسایه به توسعه ایران خدمت کردهاند، ولی در دنیا یک ساماندهی برای حضور اتباع بیگانه وجود دارد که این سامان با توجه به ملاحظات اقتصادی، امنیتی، اجتماعی و فرهنگی شکل میگیرد. بیسامانترین حضور اتباع بیگانه را در منطقه ایران دارد.
استفاده از تجارب سوئیس و انگلستان
در دنیای امروز موضوع جمعیت به عنوان یک شاخص توسعه در هزاره جدید به حساب میآید، اما با تمام این تفاصیل و بنا به گزارشهای صندوق عمران ملل متحد که گزارشهای توسعهای سالیانه بر اساس استانداردهای روز دنیا مطرح میکند، بحث افزایش کیفی جمعیت مطرح است، نه افزایش کمی جمعیت. با این حال فلاحت پیشه باور دارد: «وقتی نارضایتی گسترده نسبت به عدم نقش دولت به اتباع ایرانی وجود دارد، چگونه دولت میتوان یک کمیت دیگری را به کشور تحمیل کرد و علاوه بر اینکه مشکلات تعهدات نسبت به مردم ایران بیشتر میشود؟.
موضوع تغییر ساختار جمعیتی مربوط به نسلهای آینده کشور است که افراد در شرایط کنونی تحت هر عنوان با نگاه امنیتی، اجازه ندارند خلوص جمعیت ایرانی را برهم بزنند، برای اینکه احساسات فعلی آنها تامین شود. اینگونه طرحها بدون مطالعه تجربه کشورهای اروپایی است. بهعنوان مثال در کشوری مانند سوئیس بهسختی میتوان 10 تا 20 درصد از جمعیت که اصالتا سوئیسی هستند، یافت و این امر این سبب یک بحران فرهنگی در کشورهایی نظیر سوئیس شده است.
کشوری مانند انگلستان حتی مجبور شد طرح «برگزیت» را انجام دهد تا از شش میلیون اتباعی که در این قالب به کشور آمدهاند، خلاص شود. اما طرحهای فعلی ما نه تجارب گذشته را در نظر میگیرد و نه حقوق آینده برای آنها مهم است. تجربه هم نشان داده که این طرحها در صورت عملیاتی شدن آسیبهای خود را به منافع ملی کشور میزنند ولی سودی برای کشور نخواهند داشت.
منبع: آرمان ملی