به گزارش سایت خبری پرسون، جعفر گلابی روزنامهنگار نوشت: اگرچنین است و واقعیتهای موجود برآن صحه میگذارد عاقلانه و آینده اندیشانه و اقناعآفرین آن بود که رسانه ملی به جای مواجهه کلیشهای و یکجانبه، با دعوت ازصاحبنظران با دیدگاههای متفاوت موضوع را به بحث بگذارد تاهم ابعاد مختلف ماجرا روشن شود و هم عیبها و نقصها و خطاها و جفاها آشکار شوند و مردم قضاوت کنند و از این رهگذر امیدوار شوند که زخمها و دردهایشان مورد توجه هست.
در زمانی که کوچکترین حوادث دنیا با سرعت به سمع و نظر جهانیان میرسد و مردم درشهرها و روستاهای دورو نزدیک انواع تحلیلها را میشنوند و شبکهها و کانالهای متعدد فارسی زبان از هفتهها پیش روی حوادث آبان 98 تمرکز کم سابقهای کردهاند، نهایت انفعال و سهل انگاری وگسست از جامعه است که درکشور خودمان به اشارهها و شعارهای رسمی و یکجانبه اکتفا شود و میدان را به رسانههایی بدهند که رسما متعلق به دولتهای بیگانهاند و منافع ایشان راپیگیری میکنند.
چه اشکالی داشت که صداوسیما هم از جامعه شناسان با دیدگاههای متفاوت و هم از سیاسیون و احزاب اصولگرا و اصلاحطلب و حتی امضا کنندگان نامه 77 نفره دعوت بهعمل میآورد تا به صورت شفاف ابعادماجرا شکافته شود؟ چنین رفتاری حاکی ازعقلانیت و شجاعت و رسیدگی اصولی به دردهای جامعه و برگرداندن نگاهها به درون است. شاید در این صورت به این نقطه امید آفرین میرسیدیم که خطاکاران در هر سوی ماجرا بودهاند اعتراف و اعتذار خود را ابراز میکردند. مگر میشود درآن حادثه بزرگ و تکان دهنده همه معصومانه رفتارکرده باشند و فقط تقصیرها متوجه چند جوانی باشد که احیانا آتشی برپا کردهاند؟ مگر برخی از مسوولان به دلجویی سراغ بعضی از خانوادههای جانباختگان نرفتند ؟ همین اقدام میتوانست در ابعادی بزرگتر و نافذتر و مسوولانهتر و جدیتر دنبال شود و آن زخم حداقل تا حدودی التیام پیدا کند.
به هر حال نسبت به آن حادثه غمانگیز نظرهای مختلف و متضادی وجود دارد، برخی معتقدند اعتراض خشمآلود به سهمیه بندی بنزین دارای زمینههای سیاسی و اقتصادی و اجتماعی متعددی بود و حتی اگر در جریان گرانشدن بنزین بروز پیدا نمیکرد ممکن بوده و هست که بر سر هر موضوع دیگر ظهور کند و تنها درصورت حل مشکلات زمینهای و اساسی امکان وقوع آن از بین میرود.
عدهای کل ماجرا و تندشدن اعتراضات را به نفوذ و تحریکات بیگانگان و عواملشان نسبت میدهند و نظام را ناچار به برخورد با اعتراضات میدانند. برخی اهمیت چندانی به موضوع نمیدهند و ادعا دارند که این گونه حوادث دربسیاری ازکشورها اتفاق میافتد و نگرانساز نیست و گروهی اعتقاد دارندکه وقوع اغتشاشات گسترده طی کمتر از دوسال خبر از نارضایتیهای ریشه دار میدهد و باید به صورتی عمیق و مسوولانه به آنها نگریست و با درک مشکلات مردم و تواضع در مقابل آنها و عمل به اراده ملت جلوی تکرار آن را در ابعاد یا وجوه مختلف گرفت.
مسلما در هر یک ازنظرات فوق و آراء دیگرحداقل بخشی از واقعیت وجود دارد که با بحث و تضارب فکرها دستیابی به یک بینش ملی و درمانگر امکانپذیر میشود. مهم این است که متعهدان به کشور و همه خیرخواهان ملت از وقوع آن حادثه دلی پر خون دارند و هر کس به روش خود تلاش میکند که دیگر در هیچ شرایطی کشور شاهد رنج اغتشاش و درگیری نشود، هیچ خونی به زمین ریخته نشود و هیچ خانوادهای عزیزخود را ازدست ندهد. تشنج و ناآرامی و درگیری سم مهلک برای کشور است و برای همه حاضران در صحنه داخلی بازی تلخ باخت- باخت و برای بیگانگان و ایران ستیزان و رقیبان منطقهای بازی شیرین برد- برد است.
اوضاع کلی کشور خوب نیست و انبوه مشکلات و رنج کم سابقهای که مردم خصوصا تهیدستان میکشند نیاز به احساس مسوولیت همه دلسوزان و رفتار عقلایی را بیش از پیش طلب میکند. مسلما هیچ راه حل یکشبهای وجود ندارد که حجم عظیم نابسامانیها رابرطرف سازد، ما درپیچ سخت تاریخی قرار گرفتهایم و به صبری سخت و تلخ و طولانی با حداکثر وسواس و دقت و تدبیر نیازمند شدهایم.
راهی جز اصلاح مستمر و واقعبینانه و شجاعانه امور و تفاهم عمیق ملی جلوی پایمان نیست. جامعه آگاه از کنار مسائل عبور نمیکند به خیال اینکه فراموش شوند، آنها را مرتبا یادآور میشود و در حلشان کوشش بی دریغ میکند.
توجه: مطلب مندرج صرفا دیدگاه نویسنده است و رسانه پرسون در قبال آن هیچ موضعی ندارد.
منبع: اعتماد