بحران جدید در روابط ایران و آمریکا

نشریه "اکونومیست" در گزارشی ضمن پرداختن به تحولات جاری در مورد معادله هسته‌ای ایران، از پدیدار‌شدنِ بحرانی جدید در روابط ایران و آمریکا خبر داده است. بحرانی که تا حد زیادی در عدم توافق ایران و آمریکا جهت احیای مذاکرات برجامی و افزایش احتمالی تنش‌ها در آینده نزدیک ریشه دارد.
تصویر بحران جدید در روابط ایران و آمریکا

به گزارش سایت خبری پرسون، نشریه اکونومیست در این رابطه می‌نویسد: «"نیکلاس سارکوزی" رئیس جمهور سابق فرانسه در اظهار نظری در سال ۲۰۰۷ گفت: "دیپلماسیِ سخت گیرانه در قبال ایران، بهترین راه جهت جلوگیری از وقوع یک فاجعه و درگیری در آینده است". با این حال، جو بایدن رئیس جمهور آمریکا با بی اعتنایی به این مساله، در تلاش است تا مذاکرات هسته‌ای با تهران را از سرگیرد و زمینه را برای احیای توافق برجام (همان توافقی که باراک اوباما رئیس جمهورِ دموکرات آمریکا آن را امضا کرد و سه سال بعد دونالد ترامپ از آن خارج شد) فراهم کند.

با این حال، ایران نیز در جبهه مقابل، رویکرد سخت گیرانه‌ای را اتخاذ کرده است. تهران در جریان شش دور مذاکرات وین، از انجام گفتگو‌های مستقیم با آمریکا خودداری کرده است. دولت جدید ایران نیز تحت ریاست جمهوری "ابراهیم رئیسی"، تاکنون به روند مذاکرات وین بازنگشته و دلیل اصلی این مساله را نیز تغییر و تحولات در امر انتقال قدرت و کسب آمادگی لازم جهت حضوری موثر در چهارچوب مذاکرات هسته‌ای عنوان کرده است. در این راستا، مقام‌های ایرانی اعلام کرده اند که گفتگو‌های هسته‌ای می‌توانند در ماه نوامبر سال جاری میلادی از سرگرفته شوند.

ایران در شرایط کنونی سطح غنی سازی اورانیوم خود را به بیش از ۶۰ درصد رسانده است. در این چهارچوب، ایران از سانتریفیوژ‌های پیشرفته‌ای نیز (IR۹) استفاده کرده است. در عین حال، ایران تولید اورانیومِ فلزی را نیز آغاز کرده و در مسیر بازرسی‌های بازرسان آزژانس بین المللی انرژی اتمی نیز در پاسخ به رویه‌های طرف‌های غربی، موانع و محدودیت‌هایی را ایجاد کرده است. جدای از همه این ها، توان هسته‌ای ایران در شرایط کنونی، به مراتب بیشتر از زمانی است که توافق برجام منعقد شد. توافقی که در نوع خود محدودیت‌های قابل ملاحظه‌ای را بر توانمندی‌های هسته‌ای ایران لحاظ می‌کرد.

در این راستا، در میان افرادی که مسائل مرتبط با روابط ایران و آمریکا را دنبال می‌کنند، نوعی حس تقابل و رویارویی میان تهران و واشنگتن ایجاد شده است. آنتونی بلینکن وزیر خارجه آمریکا در این زمینه می‌گوید: "آمریکا خود را برای گزینه‌های جایگزینِ مذاکره آماده می‌کند تا بتواند از این طریق جلوی پیشرفت‌های هسته‌ای ایران را بگیرد".

در این رابطه، نفتالی بنت نخست وزیر اسرائیل رویکردی صریح‌تر اتخاذ می‌کند. وی می‌گوید: "برنامه هسته‌ای ایران به نقطه حساسی رسیده است. در این رابطه صبر و شکیبایی ما نیز محدود شده است". در این چهارچوب شاهدیم که مقام‌های رژیم اسرائیل نیز به صورت تقریبا آشکار از اقدامات خود در زمینه ترور دانشمندان هسته‌ای ایران و همچنین خرابکاری در تاسیسات اتمی این کشور پرده برداری می‌کنند. به عنوان مثال "آویو کوخاوی" فرمانده ارتش اسرائیل گفته است: "عملیات‌ها جهت نابودسازیِ توانمندی‌های ایران همچنان ادامه می‌یابند". در این راستا شاهدیم که مساله هسته‌ای ایران همواره یکی از مهمترین محور‌های رایزنی‌های مقام‌های آمریکایی و اسرائیلی و همچنین دیگر مقام‌های منطقه‌ای بوده است.

البته که بحران جاری و نوظهور در روابط ایران و آمریکا، از همان روزی که دونالد ترامپ از توافق برجام خارج شد، قابل پیش بینی بود (ترامپ توافق برجام را بدترین توافق در کل تاریخ آمریکا خوانده بود). ترامپ ضمن خارج کردنِ آمریکا از توافق برجام، سیلی از تحریم‌ها را علیه ایران عملیاتی کرد با این حال این رویکرد ترامپ در مجبور کردن ایران جهت پذیرش شروط آمریکا و حاضر شدن بر سر میز مذاکره جهت انعقاد توافقی جدیدتر، شکست خورد. در نقطه مقابل: ایران به نحو قابل ملاحظه‌ای توانمندی‌های هسته‌ای خود را گسترش داد، بیش از پیش از نظر موشکی تقویت شد، و تا حد زیادی از نیرو‌های نیابتی خود در اقصی نقاط خاورمیانه نیز حمایت کرد.

بایدن در دوران کارزار تبلیغاتی خود در بحبوحه انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ آمریکا، وعده داد که آمریکا را بار دیگر به چهارچوب توافق برجام بازگرداند. با این حال وی وقتی به قدرت رسید، همچنان ساختار تحریم‌های دولت ترامپ علیه ایران را حفظ کرد و امید داشت که از این طریق، بتواند ابزار چانه زنی و اهرم فشار مناسبی را در برابر ایران داشته باشد.

از نظر ایران، آمریکا ثابت کرده که غیرقابل اعتماد است. از سویی مزایای اقتصادی توافق برجام نیز برای ایران به شدت ناچیز بوده و تهران بر این باور است که سخت‌ترین فشار‌های اقتصادی و تحریمی آمریکا را در نتیجه توافق برجام متحمل شده است. تحریم‌های مذکور وقتی با بحران شیوع ویروس کرونا و همچنین کاهش قابل توجه قیمت نفت همراه شدند، تا حد زیادی اقتصاد ایران را با چالش و بحران رو به رو ساختند. اقتصاد ایران در سال‌های ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹، به ترتیب ۶ و ۷ درصد کوچکتر شده است. ریال ایران نیز از سال ۲۰۱۷، ۸۵ درصد از ارزش خود را از دست داده و تورم سالیانه نیز اخیرا از مرز ۴۵ درصد گذشته است.

با این همه، اکنون اقتصاد ایران تا حدی در حال بهبود یافتن است. صندوق بین المللی پول در ماه آپریل تخمین زده که این اقتصاد تا ۳ درصد در سال جاری میلادی رشد خواهد کرد. باید توجه داشت که این تخمین قبل از افزایشِ اخیر قیمت نفت ارائه شده است. چین در شرایط فعلی بزرگترین خریدار نفت ایران است و ایران را نیز در ابتکار مشهور خود یعنی "یک کمربند، یک جاده" ادغام کرده است. روسیه نیز رایزنی‌های زیادی را انجام داده تا ایران را در "گروه تجاری اوراسیا" ادغام کند.

از حیث منطقه‌ای نیز ایران قوی‌تر از قبل شده است. اکنون دولت بشار اسد در سوریه به لطف حمایت‌های ایران تقویت شده و دیگر متحدان آن (ایران) در عراق و یمن نیز قدرت گرفته اند. در افغانستان، آمریکایی‌ها مجبور به ترک این کشور شده اند (کشوری که در همسایگی ایران است) و طالبان بار دیگر قدرت گرفته است. کشور‌های عربِ حاشیه خلیج فارس نیز تلاش‌های زیادی انجام می‌دهند تا روابط خود را با ایران ترمیم کنند.

کشور‌های غربی و مخصوصا آمریکا بیش از همه از این هراس دارند که توافق برجام، توافقی است که نقطه پایان دارد (پس از ۱۵ سال، محدودیت‌ها علیه ایران به کل لغو می‌شوند). این مساله در نوع خود موجب ایجاد مخالفت‌های فراوان علیه برجام در داخل حزب جمهوری خواه و همچنین بخش‌هایی از حزب دموکرات شده است.

دولت بایدن در ابتدای حضور خود در قدرت، تاکید داشت که به دنبال دستیابی به یک توافق قوی‌تر و گسترده‌تر با ایران است. این در حالی است که ایران در واکنش به این مساله تاکید داشته که مذاکره فقط محدود به مسائل هسته‌ای خواهد بود و دولت آمریکا در قدم اول به نشانه حسن نیت بایستی تمامی تحریم‌های دوره ترامپ علیه ایران را لغو کند.

البته که آنچه آمریکا از ایران طلب می‌کند، بسیار بعید است رنگ واقعیت را به خود بگیرد. شاید یکی از محتمل‌ترین گزینه‌ها این باشد که ایران و آمریکا به صورت همزمان به توافق برجام و محدودیت‌های آن بازگردند. با این حال، ناظران و تحلیلگران بر این باورند که ایران در شرایط کنونی به سطحی از دانش هسته‌ای دست پیدا کرده که به راحتی نمی‌خواهد از آن چشم پوشی کند.

از طرفی باید توجه داشت اگرچه دولت بایدن به دنبال این نیست که هرگونه توافقی با ایران را به تصویب کنگره آمریکا برساند، با این حال، نمایندگان تندرو کنگره آمریکا به دنبال راه حلی هستند تا بایدن را مجبور به این مساله کنند. بایدن در این رابطه امید دارد که مخالفان توافق با ایران، به این مساله توجه کنند که عدم توافق با تهران می‌تواند تبعات فاجعه باری را برای آمریکا داشته باشد. از این رو، آن‌ها نیز باید از یکچنین توافقی حمایت کنند.

در اسرائیل نیز در دولت نفتالی بنت، تا حدی با مساله مذاکره با ایران، حمایت وجود دارد. برخی مقام‌های اسرائیلی در توافق برجام مزیت‌هایی را مشاهده می‌کنند. با این حال برخی مقام‌های اسرائیلی نیز به صورت پنهانی از نبود یک طرح جایگزینِ موثر نظامی علی ایران به شدت انتقاد می‌کنند. در این میان، برخی مقام‌های اسرائیلی از راهبرد "مرگ با هزاران جراحت" حمایت می‌کنند و خواستار انجام اقدامات متعدد نظامی و دیپلماتیک علیه ایران و پیشروی‌های هسته‌ای این کشور (بدون انجام یک حمله هوایی آشکار نظامی به تاسیسات اتمی ایران) هستند.

در این راستا، "جیم ریش" یک سناتور جمهوریخواه آمریکایی به بایدن هشدار می‌دهد که در صورت انعقاد یک توافق با ایران، به احتمال فراوان رئیس جمهورِ جمهوریخواه آینده آمریکا، از آن بار دیگر خارج خواهد شد. وی معتقد است که دولت بایدن باید فشار‌های اقتصادی بر ایران را شـدید کند و خود را برای بدترین سناریو آماده سازد».

منبع: فرارو

366983