به گزارش سایت خبری پرسون، اخیرا جریانی شکل گرفته و فعالان سیاسی اصولگرا و اصلاح طلب در خصوص تسلط طالبان بر افغانستان و شکل گیری نیروی مقاومت در پنجشیر با یکدیگر بحثهایی داشتهاند. اصولگرایان در واکنش به صحبتهای اصلاح طلبان در رابطه با افغانستان میگویند که آنها به این کشور بروند و در جنگ علیه طالبان شرکت کنند.
در این گزارش نظرات متفاوت این دو جریان فکری را بخوانید.
حسین شریعتمداری، فعال سیاسی اصولگرا و مدیر مسئول روزنامه کیهان در این باره نوشت : "یک تیپ از مدعیان اصلاحات تشکیل شود و مدعیان اصلاحات جهت اعزام به افغانستان در آن ثبتنام کرده و برای مبارزه به پنجشیر و یا هر نقطه دیگر افغانستان اعزام شوند. نام « تیپ اصلاحاتیون» هم اسم با مسمایی برای این تیپ است. اگر در ادعای خود صادق هستید، بسمالله، بفرمائید در این تیپ ثبتنام کنید!"
ذوالنوری از نمایندگان تندرو مجلس نیز با کنایه به اصلاح طلبان گفته که برای کار جهادی به افغانستان بروند و به دردی بخورند. وی در گفت و گویی گفته است که "اگر اصلاحطلبان برای موضوع افغانستان احساس تکلیف میکنند بسمالله، به عنوان نماینده جمهوری اسلامی ایران به افغانستان بروند و نشان دهند که به دردی میخورند و فقط شعار نمیدهند و اگر کسی هم مانعشان شد بنده موانع را از سر راهشان برمیدارم. اگر کسی به آقایان اصلاحطلب گفت ممکن نیست و از رفتنشان به افغانستان جلوگیری کرد بنده به عنوان نماینده مجلس قول میدهم که دستگاههای ذیربط را متقاعد کنم که زمینه را برای رفتن آقایان اصلاحطلب به افغانستان باز کنند و مانعی برای رفتنشان وجود نداشته باشد."
یک نماینده دیگر نیز اصلاح طالبان را به شرکت در جنگ در افغانستان دعوت کرده است "کوثری، نماینده مردم تهران در مجلس گفته است که "اگر اصلاح طلبان دلشان برای مردم افغانستان میسوزد به این کشور سفر کنند و در میدان جنگ حاضر شوند و به کسی هم کاری نداشته باشند که البته باید بگویم آنها نه مرد جنگ هستند و نه مردم سختی کشیدن و نه اینکه دلشان برای کسی میسوزد. مگر افغان ها و پاکستانیها که در سوریه جلوی داعش جنگیدند در کشور خود سازمانی داشتند؟ تنها چیزی که برای اصلاح طلبان مهم است مخالفت با تصمیمات نظام است. فکر میکنند که مردم نیت آنها را نمیدانند."
سید محمدعلی ابطحی، فعال سیاسی اصلاح طلب میگوید: "کسی نمی گوید به دفاع از احمد مسعود و پنجشیر باید وارد جنگ شد. جنگ جز برای دفاع از مرزهای کشور جایز نیست. اما آنها را نباید تنها گذاشت. هم برای مهار طالبان۱ و هم برای دفاع ازجامعه مدنی و همزبانان و هم برای تقویت سیاست خارجی. ضمنا حتی از لشکرسایبری و حقوق بگیران و تئوریسین های خشونت هم می خواهم مطلب را بخوانند بعد کامنت های یک شکل بفرستند. آنها هم باید توجه کنند امیرالمومنین در افغانستان تقابل با اصل ولایت فقیه است. خیلی برای دفاع از طالبان هول نشوند."
احمد زیدآبادی، فعال سیاسی اصلاح طلب نیز در واکنش به صحبتهای مدیر مسئول کیهان با عنوان" تو چنان که مینمایی هستی؟" نوشت :"یادم میآید در جریان جنگ سی و سه روزۀ لبنان که مسئولان روزنامۀ کیهان از پشت میزهایشان در تهران با نشر مطالب تحریکآمیز بر آتش منازعه در آن کشور بنزین میریختند و لبنانیها را به ادامۀ جنگ تا آخرین قطرۀ خون خود ترغیب میکردند، من در یکی از نوشتههایم خطاب به آنها نوشتم: خب اگر جنگِ لبنان تا این اندازه برایتان شیرین و لذتبخش و نعمت و مایۀ مباهات است، چرا پشتِ میزهایتان در تهران میخکوب شدهاید و بیدرنگ راهی جبهۀ نبرد با اسرائیل در جنوب لبنان نمیشوید؟ اگر چنارهای خیابان ولیعصر از جایشان تکان خوردند، آنها هم از جایشان تکان خوردند! به هر حال، خود در جای امن نشستن و دیگران را به جانفشانی فراخواندن، ناپسند است. حال طرف میخواهد اصلاحطلب باشد یا مدیر مسئول کیهان و یا هر فرد دیگری در هر گوشۀ دنیا"
محمد خاتمی، رئیس دولت اصلاحات نیز نسبت به وقایع افغانستان واکنش نشان داده و بیانیهای صادر کرده است. در قسمتی از این بخش که به موضوع این گزارش مرتبط است، آمده است که" هیچ نیروی خارجی نباید در امور داخلی افغانستان دخالت کند. آنچه فوریت دارد حمایت از مقاومت جانانه، شجاعانه و فداکارانه ملت افغانستان است که طلیعه آن را در پنجشیرِ همیشه مقاوم و در حضور حق طلبانه و مترقیانه و پرخطر زنان و مردان و در کلام و سخن بسیاری از خیرخواهان مردم، روشنفکران، علما و اصحاب دانش و فرهنگ و رسانه در درون و بیرون افغانستان می شنویم و می بینیم. آنچه امروز بر افغانستان میگذرد، میتواند مسأله آینده همه باشد؛ مسأله پیچیده و حاد طالبانیگری مسأله جهان انسانی، جهان اخلاقی، جهان مذهبی، جهان فرهنگی و جهان سیاسی امروز و آینده است."
آذر منصوری، قائم مقام دبیرکل حزب اتحاد ایران اسلامی نیز در واکنش به صحبتهای شریعتمداری نوشت: "کیهانیان حق دارند به اصلاحطلبان حمله کنند. چه راهی بهتر از این برای فرار از تناقضی که در آن گرفتار شدهاند. ما راهکارمان دیپلماسی است، شما راهکارتان برای کمک به مردم مظلوم افغانستان چیست؟ تطهیر طالبان و به رسمیت شناختن امارت اسلامی"
همچنین احمد زید آبادی طی یادداشتی به جنگ و جدال اصولگرایان و اصلاح طلبان پرداخته که در پایان آن را میخوانید. "انگار زمینههای کلکل سیاسی در ایران کم بود که موضوع افغانستان هم به آن اضافه شد! برخی هواداران جناحهای سیاسی و کنشگران فضای مجازی در کشورمان در مورد بحران افغانستان به نحوی اظهارنظر میکنند که پنداری این بحران برای سرگرمی ما پدید آمده است!
ماجرای برآمدن دوبارۀ طالبان در کشور همسایه، جدیتر از آن است که ملعبۀ کلکلهای روزمرۀ ما قرار گیرد. این ماجرا نیاز به ژرف کاوی، تحلیل و ارائۀ پیشنهادهای مشخص و عملی دارد و گرنه با بزرگ یا کوچک جلوه دادن فلان رفتار روزمرۀ طالبان و منازعۀ لفظی بر سر آن، فقط اسباب سرگرمی یا اعصاب خردی خود را فراهم میکنیم.
اگر رویاپردازی جای سیاست عملی را بگیرد و مجادلات سیاسی به همین منوال بین ما ایرانیان تداوم یابد، بعید میدانم آیندۀ ما خیلی هم درخشانتر از افغانستان باشد که لازم آید برای کشور همسایه این همه دست و پا بسوزانیم!"
در همین شرایط بحرانی افغانستان، طالبان و مخالفانشان، ملایمتر و مدنیتر از ما ایرانیان با هم حرف میزنند. صحبتهای روزانۀ آنها را دنبال کنید و بعد متوجه شوید که ما کجای کاریم!"