به گزارش سایت خبری پرسون، احسان هوشمند نوشت: اعتراضهای آبی در خوزستان از سال 1379 در شهرهای آبادان و خرمشهر خود را نشان داد و پس از 21 سال بر ابعاد آن در سطحی گستردهتر افزوده شده است. وضعیت خوزستان نشان میدهد که گرههایی ساختاری و سردرگم، مدار توسعه کشور و نیز حکمرانی استانی را با مانع و چالش روبهرو کرده است.
در خوزستان افزون بر مسائل جاری، نحوه اداره شرکتهای بزرگ صنعتی، پتروشیمی، نفتی، منطقه آزاد و ویژه، کشت و صنعت، بندری و دیگر مؤسسات اقتصادی نیز بر سیاهه مسائل استان افزوده است. چرا تا صدای اعتراضی در خوزستان بلند نشود یا اتفاقی ناخوشایند بروز نکند و مشکل و بحرانی روی ندهد، توجه مسئولان کشوری به پدیدههای مرتبط با زندگی و سرنوشت هموطنان در دستور کار قرار نمیگیرد؟ مگر در ساختار اداره کشور، سازوکارهایی برای اطلاع مسئولان کشوری از مسائل کشور پیشبینی نشده است؟ مگر بخشی از وظایف نظارتی، قانونی و اداری همچون نمایندگان مجلس، نمایندگان شوراها، واحدهای بازرسی و نظارت و دستگاههای امنیتی و انتظامی، دستگاههای علمی، دانشگاهی و مطالعاتی، واحدهای تحقیقاتی نهادها، ادارات و سازمانها و دیگر سازمانهایی که بخش درخور توجهی از بودجه کشور را به خود اختصاص دادهاند، برای این مهم نیست؟ آیا این نهادها، سازمانها و دستگاهها نیز در همان چرخه و مدار سردرگم گرفتارند؟
1- خوزستان همچون دیگر نقاط کشور با مسئلهای به نام «شایستگی مدیران» مواجه است. درحالیکه در کشور انتخاب مدیران نه بر اساس ملاکهای مدیریتی، شایستگی، تخصص، دانش، تجربه و شاخصهای قابل ارزیابی بلکه معمولا براساس روابط سیاسی، باندی، محلی، بومی، قومی-قبیلگی و طایفهگرایی گزینش میشوند، در نتیجه این دست از مدیران نهتنها آوردهای توسعهای برای کشور به میراث نمیگذارند، بلکه کشور را با بحرانها و مسائل تازهای روبهرو میکنند. در پژوهشی که سه سال قبل در خوزستان صورت گرفت، مشخص شد از میان فرمانداران 27گانه این استان، فقط دو نفر از دانشگاههای دولتی فارغالتحصیل شدهاند! قدرت چانهزنی و اعمال نفوذ شخصیتهای عالیرتبه کشوری که خوزستانی هستند، در انتخاب مدیران نیز ابعادی دیگر از مسائل این استان را نمایان میکند.
گروهی از خوزستانیها در ساختار کلان کشوری در مجمع تشخیص مصلحت، شورای عالی امنیت ملی، بنیادها، مراکز نظارتی و دیگر نهادهای دولتی و حاکمیتی حضور دارند و هریک دارای عقبهای در ساختار اداری خوزستان هستند که موجب بروز ناهماهنگی و تشدید انتخاب مدیران براساس وابستگی باندی و محفلی شده است. اعمال فشار نمایندگان مجلس نیز بر این مدار سردرگم افزوده است. در این شرایط، محلیاندیشی، محلیگرایی و بخشینگری جانشین ملیاندیشی، مصالح عمومی و منافع ملی شده و هزینههای زیادی بر خوزستان و کشور وارد میکند. انتخاب مدیران ناکارآمد نتیجه چنین فرایندی است.
2- دوگانه مدیریت ملی و استانی از دیگر آسیبهای جدی در ساختار مدیریتی استان خوزستان است. بخشی از مدیران نفتی، پتروشیمی، صنایع بزرگ برق، آب و فولاد، مناطق آزاد و ویژه و کشت و صنعت، فعالیتهای خود را در ناهماهنگی نسبی با مدیریت استانی پیش میبرند. ضمن آنکه در ساختار مدیریت استانی نیز ناهماهنگی ناشی از بخشینگری نمایان است. نتیجه آنکه بخشینگری، محلیگرایی، طایفه و قومگرایی، باندگرایی و فساد موجب میشود آسیبهای جبرانناپذیری بر روند توسعه استان وارد شود.
3- بیتوجهی و کمتوجهی مزمن به تصمیمات کارشناسی و دانشپایه و آمایش سرزمین از آفتهای عمومی نظام مدیریتی کشوری است. این شاخص در خوزستان خود را در طرحهایی مانند ساخت سد گتوند نمایان کرده است. نمونههای دیگری از این شاخص را در فاضلاب اهواز میتوان دید. اختصاص وام بانک جهانی با رقمی دهها میلیون دلاری و بنا بر قولی حدود 149 میلیون دلاری برای سیستم فاضلاب اهواز، کجا و چگونه هزینه شد؟ پس از اجرای طرحهای فاضلاب، از چند نقطه فاضلاب اهواز وارد رود کارون میشود؟ دلیل برگشت فاضلاب به منازل مردم پس از هر بارندگی چیست؟ وضعیت منطقه آزاد تجاری–صنعتی اروند نیز از این قاعده مبرا نیست! شرکتهای کشت و صنعت، فولاد و حتی بندر امام خمینی نیز طبق همین قاعده با مسائل بزرگی روبهرو هستند.
4- نهادهای ناظر و نظارتی نیز با همین شاخصها دستوپنجه نرم میکنند. تاکنون نهادهای نظارتی کسی را برای طراحی، مکانیابی، ساخت و اجرای پروژه گتوند مورد مؤاخذه قرار دادهاند؟ آیا برخوردی شایسته با مقصران احتمالی اعم از اشخاص حقیقی و حقوقی مقصر در طراحی و ساخت سد گتوند صورت گرفته است؟ آیا درباره نقش مدیران و نیروهای سیاسی در ناآرامیهای مربوط به تقسیمات کشوری شهرهای دزفول و اندیمشک که به کشته و زخمیشدن دهها نفر منجر شد، با مقصران برخورد لازم صورت گرفت؟ آیا نسبت به جبران خسارات واردشده و میلیاردی به دانشگاه جندیشاپور اهواز اقدام شد؟ چرا نهادهای نظارتی وظیفه خود را به نحو مطلوب تعقیب نکردهاند؟ طرحهای عمرانی خوزستان از ابتدای دهه 40 خورشیدی با فساد همزاد بودهاند.
بنا بر روایت جعفر شریفامامی، وزیر وقت صنایع و نخستوزیر پیشین، فساد در طرحهای عمرانی خوزستان به زندانیشدن و بازداشت ابتهاج منجر شد. فساد در طرحهای بزرگ آبی، صنعتی و سازهای پدیدهای درخور توجه ویژه در ایران معاصر است. این مهم یعنی ابعاد فساد در طرحهای عمرانی بزرگ و کوچک، خود نیازمند سرفصل تحلیلی مستقلی است.
5- آسیبهای وارد بر نظام رسانهای کشور بهویژه صداوسیما نیز در این پازل ایفاگر نقش است. اگر صداوسیما بهجای ایفاگری نقش جاده یکطرفه، میزبان صداهای منتقد و مخالف بود، اگر صداوسیما آینه تمامنمای افکار عمومی بود، قطعا این ارگان مؤثر میتوانست ایفاگر نقش سازندهای در روند اطلاعرسانی حرفهای و بازبینی و نقد طرحهای عمرانی و توسعهای باشد و عرصه را به رقبای برونمرزی نسپارد و... .
6- در این شرایط، تقویت مشارکت عمومی و فعالیت نهادهای واسط میتوانست بخشی از کاستیهای موجود را برطرف کند، اما غیبت نهادهای مردمنهاد و احزاب سیاسی و تنگشدن عرصه فعالیت این نهادهای واسط نیز مزید بر مسائل موجود شده و جامعه تودهای بهراحتی تحت تأثیر صداها و امواج رسانهای دیگر با انگیزههای متفاوتی قرار میگیرد. در خبرها آمده بود رئیسجمهور منتخب وعده انتخاب استاندار ویژه و تشکیل شورای راهبردی خوزستان را طرح کرده است؛ این اقدام در شرایطی میتواند مفید به فایده باشد که شورای یادشده متشکل از متخصصان، دلسوزان و کارشناسان باتجربه ملی و استانی با سلیقههای مختلف و گوناگون باشد، بازوی مطالعاتی داشته باشد، ابزار رسانهای قدرتمندی همچون صداوسیما در همراهی با این اقدام باشد، نهادهای مدنی و احزاب سیاسی به یاری فراخوانده شوند، فعالیت مستمر و منظمی پیشبینی شود و برنامه کاری روشنی تعریف شود. خوزستان با مسائل بزرگی روبهرو است و مدیریت این شرایط، همّتی ملی همراه با کار کارشناسیشده و دانشبنیان میطلبد.
توجه: مطلب مندرج صرفا دیدگاه نویسنده است و رسانه پرسون در قبال آن هیچ موضعی ندارد.
منبع: شرق