«پرسون» با نگاهی به صحبت های استاندار خوزستان در شبکه ملی، بررسی می کند؛

واگیر داشتن جوابگویی های عجیب و غریب در مسئولان

استان خوزستان گذشته از گره خوردنش به جان و ناموسمان، دفاع مقدس و فداکاری های این منطقه در آن دوره هجوم دشمن به میهن، مشکل بزرگی به نام کم آبی یا بی آبی دارد. بله درست است. آب همان که مایه حیات است. وقتی خوزستان آب نداشته باشد تمام ایران آب ندارد. آب خوزستان به استان هایی همچون یزد، اصفهان، چهارمحال و بختیاری می رود، برحسب منابع عظیم آبی که در منطقه جنوب کشور وجود داشته است. اما حال نتیجه سالها مدیریت و البته این نوع مدیرانی که سبب می شود فداکاری و برنامه ریزی های مدیرانی در همین منطقه جنوب، پامال شود تنها پاسخگویی از سر عصبانیت و التهاب است.

تصویر واگیر داشتن جوابگویی های عجیب و غریب در مسئولان

این فیلم را تماشا کنید.

بیش از 703 روستا در استان بزرگ خوزستان تنش آبی دارند. آن هم در استانی که یک سوم منابع آب سطحی جاری کشورمان را در دل خود جای داده است و برایمان از گذشتگان به یادگار مانده است. یادگاری که امروز چیز قابل ملاحظه ای از آن را باقی نگذاشته ایم.

خوزستان پرآب ترین استان ایران که 8 درصد منابع آب کشور برای آشامیدن از آب این استان مصرف می شود خودش در تشنگیست.

حال به صحبت های استاندار خوزستان توجه کنید. می گوید قبل از تنش ها، منظورش از تنش ها، این روزهای اخیر است که در بسیاری از نقاط خوزستان مردم از بی آبی خسته شده اند. شاید بی آبی برای آن که در تهران، گیلان و کردستان و بقیه استان هایمان است معنی رایج خود را داشته باشد. یعنی در زمان هایی یا در فصولی از سال شما کم آبی را تجربه می کنید. اما در خوزستان که بخشی از بزرگترین جلگه ایران، یعنی جلگه خوزستان است و بزرگترین آبریزها و رودخانه های کشور در آن واقع شده اند معنی دیگری می دهد. مردمش، همیشه بحران آب را به همراه داشتند. برعکس آوازه بلند خوزستان، این استان بدجوری در دام مشکلات خرد و کلان گیر کرده است. مخصوصا بحران کم آبی در این منطقه که نه به تابستان و گرما محدود می شود و نه در زمستان و سرما. همیشه در گیر آب هستند. وقتی هم که چکه های آب از شیر بیرون می افتد را می بینی، به همه چیز می ماند جز آب.

مشکلاتشان گرما و سرما نمی شناسد. در فصل سرما اگر باران ببارد، آب و فاضلاب با هم مخلوط شده و جان مردم را به خطر می اندازد، در تابستان هم مشکل آب مشکل همیشگی آنها بوده است. چند سالیست که مشکل ریزگردها هم بدان اضافه شده است.

اینها مشکلاتی مسری اند. شهر به شهر و استان به استان در حال ضعیف کردن استان های ماست. در این بین مدیرانی لایقند که حل مشکل کنند تا ایجاد مشکل!

اگر فکر می کنید مدیران ما کاری نکرده اند، اینطور نیست. راه های بسیاری در این استان از دهه های گذشته برای مشکل کم آبی، تجربه شده است. اما امروز برخی از همان راه حل ها همچون سدسازی های بزرگ در خوزستان، خودش دلیلی بر کم آبی این منطقه شده است. اما وجود اکثریت مدیران بحران گریز در این استان، سبب کم نشدن مشکلات که نه بلکه بزرگتر و رها شدنشان شدند. گذر زمان هم سبب تبدلشان به بحرانی عظیم شده است که هم خوزستان و هم دیگر استانها را در خود رنج می دهد.

بی مدیریتی و مدیریت ناموفق استاندارها و برخی دیگر از مدیران سایر حوزه ها ، ین استان پرآب را در مجموعه ای از مشکلات گیر انداخته است. مردمان صبور خوزستانی که از اقوام مختلف گرد هم زندگی می کنند را خسته کرده است.

نکته ای که در این گزارش علاوه بر مشکل آب در این استان، دغدغه ماست، نحوه پاسخگویی بخشی از مدیران جامعه است که در زمان بحران ها نمی توانند کنترل وجهه خود را به عنوان یک مسئول حفظ نمایند. حالا سوال اینست این افراد چگونه زمان بحران می توانند به دل مشکلات رفته و با همراه کردن سایر مردم منطقه، بر مشکل موردنظر فائق بیایند؟

ما در سایت «پرسون»، بارها در مورد نحوه رابطه و کنش و واکنش مسئولان کشورمان نوشته ایم. مسئولانی که با کوچکترین نقطه مخالفت با خویش و یا اهداف خود، عصبانی می شوند و خودشان را جز به دولت مطبوع خود، به هیچکس وامدار نمی دانند. در حالی که این مسئولان وامدار مردم هستند. مردمی که خستگیها و مشکلات بر دوش آنهاست. آن هم در گرمای شدید جنوب کشور.

خوزستان همیشه بخشیده است! اگر زاینده رود آب دارد، از آبیست که از خوزستان به سویش می رود. چهارمحال وبختیاری و یزد هم همینطور. اگر خوزستان آب نداشته باشد بسیاری از صنایع سنگین و استراتژیک کشور به زمین می خورند. مثلا آبی که فولاد مبارکه اصفهان استفاده می کند بخشی از استان خوزستان انتقال می یابد یا آب شرب مردمان یزد. این ها گوشه ای کوچک از بخشایش خوزستان بوده است. از اینروست که این حجم از گرفتاری های این مردمان دلاور، عذاب آورست.

خوزستان همیشه بخشیده است. اما مشکلاتش لحظه ای کم نشده. مشکلات مردم غیزانیه را که بارها و بارها برای بی آبی شان ناله سر داده اند را می دانید. از پروژه به زمین مانده ای که هر روز معطل یک چیز است.

مشکلات استان خوزستان یک شبه به وجود نیامده است. یک شبه هم تمام نمی شود. سالهای درازی که مدیران بر پشت میزهای خود در حال رسم پروژه های گوناگون بودند چنین روزی را حدس می زدند. اما عدم مدیریت موفق در حوزه آب، در حوزه کشاورزی، در حوزه صنعت و ... نتوانسته از مشکلات این استان کم نماید. حال مدیری را زمان پاسخگویی در رسانه رسمی کشور شاهدیم، که می خواهد یک تنه بتازد. آمارهای خودش را ارائه دهد.

هورالعظیم را دیده اید. چه بر سر هورالعظیم می آید؟ وقتی از مدیران محیط زیستی مان جویای این روند می شویم به ما می گویند: «طبیعی است. همه جای دنیا این اتفاق می افتد»

این مدیران را می توان دانه های نامرغوبی در میان دانه های مرغوب دانست. مدیرانی که در زمان به دست داشتن مسئولیت نه جوابگویی درستی دارند و نه کار مشخصی در حوزه مربوطه خود انجام می دهند. می آیند و می روند. از این استان به استانی دیگر. از این میز به میزی دیگر.

جای تعجب دارد! استاندار خوزستان می خواهد از دولت دفاع کند. همه دولت ها نتایج عملکردشان گواه پیروزیشان خواهد بود. نه تعریف وتمجید. آن زمان که مردم بیایند و بگویند از اینکه مشکل چند ساله مان را رفع کردید. نه اینکه مشکلی به مشکلات گذشته مان افزودید.

حال ببینید که در زمان پاسخگویی چگونه پاسخ می دهند؟ به راستی مسئولیت آنقدر فراغ خاطر دارد که یک مسئول از مسئولیتی که به آن محول شود جا خالی کند؟ آیا سنگینی واژه مسئولیت و مسئول، احساس می شود؟

استان خوزستان گذشته از گره خوردنش به جان و مال و ناموسمان، دفاع مقدس و فداکاری های این منطقه در آن دوره هجوم دشمن به میهن، مشکل بزرگی به نام کم آبی یا بی آبی دارد. بله درست است. آب همان که مایه حیات است. وقتی خوزستان آب نداشته باشد تمام ایران آب ندارد. آب خوزستان به استان هایی همچون یزد، اصفهان، چهارمحال و بختیاری می رود، برحسب منابع عظیم آبی که در منطقه جنوب کشور وجود داشته است. اما حال نتیجه سالها مدیریت و البته این نوع مدیرانی که سبب می شود فداکاری و برنامه ریزی های مدیرانی در همین منطقه جنوب، پامال شود.

عملکرد یک یا چند مسئول پراهمیت است از آن رو که می تواند بر نحوه نگرش هموطنانمان بر مدیران جامعه اثر بگذارد. منفی یا مثبت! این سنگین ترین و مهم ترین باریست که یک مدیر باید حس کرده و از آن رو کارش را به نحوه صیح و گویا انجام دهد.

مشکلات را نه میتوان در یک روز و نه می توان به دست یک مسئول رفع کرد. اما کوچکترین حقی که بر دوش مسئولین کشورمان است پاسخگویی درست بدون ریا و تملق، بی افراط و تفریط در هر زمانی می باشد. آیا زمانی که به یک مسئول مسئولیتی را محول می شود مشکلات استان یا حوزه مطبوعش معرفی می شود؟ آیا در پایان مسئولیت هم کارنامه مدیریتی اش ارزیابی می گردد؟ قول هایی را که داده، کارهایی که قرار بود به سرانجام برساند و نتوانست. یا اینکه برعکس. توانست به بهترین شکل، مشکل حوزه خود را رفع نماید. لزوم انجام دقیق این ارزیابی هاست. اگر تا دیروز این کار نشده است، از امروز از تک تک مدیران و مسئولان ریز و کلان بنگرید که زیر چتر مسئولیتی چه کردند! ارزیابی از مسئولی که وامدار مردم است.

324667