به گزارش سایت خبری پرسون، شفیعی مینویسد:
در دو بخش قبلی از نتیجه عینی و عملی شرکتهای پیمانکاری به شکل مستند نوشتم. در این بخش بیشتر به پیامدهای سوء این شرکتها در تضییع حقوق کارگران میپردازم.
این شرکتها با هیچ منطق عدالتمحور نمیسازد.
نمادی از استثمار و تضییع حقوق بخش عمدهای از شرافتمندترین نیروی کار جامعه و در عین حال محرومترین قشر است.
این شرکتها چند عوارض دارند از جمله؛
تضییع حقوق کارگران
لگدمال کردن شرافت و جایگاه انسانی کارگران
بسیاری از این کارگران برای آنکه لقمه نانی به دست آورند و حداقل حقوقی بگیرند مجبورند تن به هر گونه بهرهکشی بدهند. عدم پرداخت حقوق به موقع آنها علاوه بر مشکلات اقتصادی، مشکلات زیاد روحی و روانی برای آنها و حتی خانوادههایشان به بار میآورد.
تأسیس این شرکتها زاییده تفکر لیبرال غربی است و با عدالت اجتماعی اسلام فرسخها فاصله دارد.
با این وجود باید نقدی جدی به دولتهای حاکم وارد کرد که چرا علیرغم شعار عدالتورزی و دفاع از حقوق کارگران به این وعدهها در طول چهار دهه اخیر عمل نکردند.
اوایل پیروزی انقلاب اسلامی زمانی که گروههای مارکسیستی با تبلیغات زیاد، خود را حامی کارگران میدانستند، نیروهای انقلابی نیز با ذکر روایات و مستنداتی، حمایت اسلام از حقوق کارگران را تبلیغ میکردند.
فضایی که ترسیم میشد این بود که از نظر اسلام، کارگر بالاترین جایگاه انسانی را در میان اقشار مختلف دارد. این مسئله آن قدر دارای اهمیت است که پیامبر اسلام (ص) دست پینه بسته کارگر را میبوسد. آن روزها این جمله در قالبهای مختلف هنری به شدت تبلیغ میشد. فضایی آرمانی ایجاد میشد که کارگر در نظام جمهوری اسلامی بالاترین احترام و حرمت را دارد.
در رابطه با حقوق کارگران و پرداخت به موقع حقوق آنها، از حساسیت اسلام به استناد سخن پیامبر خدا صلوات الله علیه و آله میگفتیم که حقوق کارگر را قبل از آنکه عرقش خشک شود بپردازید. نامگذاری یازدهم اردیبهشت به نام روز کارگر هم برگرفته از آرمانهایی بود که برای حفظ جایگاه و شأن و حقوق کارگر در نظام جمهوری اسلامی به دنبال آن بودیم.
تبلیغات زیادی میکردیم که کارگر در نظام جمهوری اسلامی هیچ مشکلی نخواهد داشت و در پرتو وضع قوانین مترقی اجازه نخواهیم داد که کارفرماهای زورگو به استثمار کارگران بپردازند.
امروز با نگاهی کوتاه به جایگاه و حقوق کارگران درمییابیم که نه تنها به این شعارها عمل نشد بلکه هر بار که دولتی با نگاه لیبرالی و سرمایهداری بر سر کار میآمد حقوق کارگران را بیش از پیش تضییع میکرد.
امروز کمترین حقوق که زیر خط فقر است به کارگران تعلق میگیرد.
امروز کارگرانی که تحت استثمار شرکتهای پیمانکاری هستند نه تنها حقوقشان ماهانه پرداخت نمیشود، که گاه چندین ماه به تأخیر میافتد. آن قدر این ظلم مضاعف وجود دارد که کارگران برای دریافت حقوق قانونی خود مجبور به تجمع و تحصن میشوند. آنگاه همین کارگران را دستگیر میکنند و به عنوان مجرم اخراج یا تهدید به اخراج میکنند.
این در حالی است که مدیران این شرکتهای پیمانکاری در رفاه غوطهورند و در سفرهای خارجی به تجدید قوا و آرامش اعصاب مشغولند.
امروز در شرکتهای صنعتی مثل پارس جنوبی شأن و حرمت کدام کارگر حفظ میشود؟
خیلی صریح بگویم ساختار شرکتهای نفتی بر مبنای تفکر سرمایهداری و انگلیسی شکل گرفته و در چهل سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز کسی نتوانست این ساختار را تغییر دهد.
نگاه متولیان شرکتهای نفتی نگاهی کاملا دوگانه است: نگاه مهربانانه و همهجانبه به مجموعه درونی یعنی داخل فنس - بخوانید دیوار حائل - و نگاهی سرشار از نامهربانی و تبعیض به مردم بیرون از فنس.
بنگرید به بومیهایی که سالها در مناطق نفتخیز دود پالایشگاهها را خوردند. در آبادان، در آغاجاری، در ماهشهر، در خارگ و بالاخره در عسلویه. گاه نگاه به گونهای است که گویا بومیها از خارج آمده و در پشت فنسها ماوی گزیدهاند. کمترین خدمات به آنها ارائه میشود.
اختلاف امکاناتی که بین کارگران دونپایه و کارمندان و متخصصان وجود دارد آن قدر زیاد است که گویا عدهای به طور خاص و ویژه آفریده شدهاند و عدهای دیگر برده که با امکانات بخور و نمیر باید به زندگی خود ادامه بدهند!
نمیخواهم سیاهنمایی کنم؛ ولی نباید در برابر ظلم و بیعدالتی نیز ساکت ماند.
ریشه این بیعدالتی و ستمی که در حق این کارگران میشود چیست؟
بدون تردید ساختار نظام جمهوری اسلامی نه تنها چنین رویکردی ندارد بلکه اگر به درستی قوانین و مقررات آن رعایت شود کارگران میتوانند در موقعیتی شرافتمندانه زندگی کنند.
آنچه این فجایع را در حق کارگران رقم میزند سایه شوم تفکر لیبرالی و نگاه غربگرایانه است که از دولت هاشمی رفسنجانی به بعد بر کشور سایه افکند و در دولتهای خاتمی و روحانی بر طبل آن هر چه بیشتر کوبیده شد.
در دولتهای نهم و دهم نیز عزم جدی برای حل مشکلات کارگران و از بین بردن تبعیض مشاهده نشد.
نباید پذیرفت که کارگر در نظام جمهوری اسلامی احساس حقارت کند. نباید اجازه داد که کارگر با چهرهای افسرده و دستانی خالی در مقابل خانواده خود ظاهر شود. گاه این قدر وضعیت بد میشود که کارگر از اینکه در برابر خانواده قرار بگیرد احساس خجالت میکند.
خداوند انسان را گرامی داشته است. در بهترین ساختار او را آفریده است. او را اشرف مخلوقات قرار داده است. از خلقت او به فرشتگان افتخار میکند و او را خلیفه خود در زمین قرار میدهد. آنگاه در نظامی که حمایت از مستضعفین شعار اصلی آن است شأن و جایگاه او نادیده گرفته شود.
دولتها در جمهوری اسلامی باید در رفتار خود نسبت به کارگران تجدید نظر کنند.
این مطالبهای است که از دولت رئیسی میشود. اگر دولتی لیبرالی و مرعوب غرب حاکم بود شاید این نوشته موضوعیتی نداشت، چون به دولتی که تفکر کارگزارانش بر تفکر سکولار غربی استوار باشد نمیتوان امیدی بست که به فکر حق کارگران باشد؛ اما در دولتی مثل دولت رئیسی دفاع جدی از حقوق و کرامت کارگران امری واجب و ضروری است. نمیتوان از دولت کرامت سخن گفت و حق کارگران را نادیده گرفت.
نویسنده:نصرالله شفیعی
توجه: مطلب مندرج صرفا دیدگاه نویسنده است و رسانه پرسون در قبال آن هیچ موضعی ندارد.