پرسون- تأثیر مهم و عمیق برق در زندگی روزانه ما بر هیچ فردی پوشیده نیست پس چرا در چند سال گذشته صنعت برق به فکر تجهیز و راه انداز ی نیروگاه جدید نبوده است. آیا رشد جمعیت و درخواست برای بازارهای رمز ارز و... را ندیدند.
نبود برق به اندازه کافی مشترکان بخش کشاورزی و صنعت را نیز تحت تأثیر قرار داده و هزینههایی را به آنها تحمیل میکند که در نهایت پیامدهای منفی آن به کل اقتصاد کشور وارد میشود.
همه متخصصین می داند با وجود رمز ارزها و مزارع تولید آن تاثیر آنچنانی در مقدار مصرف برق ندارد و یا گرمای زود هنگام. آن هم در شرایط کنونی که بیشتر اماکن به دلیل شیوع کرونا تعطیل است پس چه اتفاقی افتاده که کشور دچار این بی عدالتی و کمبود شده است؟
یکی از دلایل می تواند آینده نگر نبودن دولت باشد که نیاز ساخت نیروگاه جدید با ظرفیت ۵ هزار مگاوات را در دستور کار نگذاشته و وقت خود را به مسائل بیهوده از قبیل برجام گذاشته است.
هر چند توجیه دولت اینگونه است که برای ساخت نیروگاه نیاز به سرمایهگذاری چهار تا پنج میلیارد دلاری است و باز هم دلیل عدم اقدام را تحریم ها بیان می کند. در حالی که اینگونه هم تصور کنیم دولت می توانست با استفاده از ظرفیتهای قانونی مانند ماده ۱۲ قانون رفع موانع تولید با صرفهجویی حدود ۱۰ هزار مگاواتی، پاسخگوی بخشی از تقاضای برق بدون نیاز به احداث نیروگاه جدید باشد.
تغییرات آبوهوایی را هم می توان بهعنوان یکی دیگر از دلایل خاموشی ها دانست که باز هم عدم توانمندی دولت را می رساند.زیرا دولت می توانست با تبلیغات رسانه برای استفاده از لامپ کم مصرف ال ای دی و نیز تولید دستگاه های سرمایشی نوین و در اختیار مردم قرار دادن آن به صورت اقساطی از هدر رفت انرژی جلوگیری کند.
همچنین، کمبارشی و کاهش حدود ۵۰ درصدی ذخایر سدها نیز می تواند گوشه ای از این اتفاق ناگوار قطع برق باشد. حال مسائل مقطعی که موجب قطعی برق در روزهای اخیر شدهاند را بررسی کردیم. مسائل ریشهای که شرایط کنونی را بهوجود آوردهاند چه مواردی هستند و چگونه میتوان دلیل ناترازی اقتصاد صنعت برق را تحلیل کرد؟
توسعه شبکه انتقال و توزیع نیز در کنار گسترش نیروگاهها دارای اهمیت است و ضرورت دارد به تناسب توسعه شبکه تولید، توسعه شبکه انتقال و توزیع را نیز داشته باشیم تا با پدیده «برق حبس شده» مواجه نشویم. اکنون پدیده برق حبس شده در کشور وجود دارد؛ یعنی که در برخی از استانها برق تولید شده امکان انتقال پیدا نمیکند و در اختیار شبکه قرار نمیگیرد.
پیشنهاد، حل مساله بهصورت ریشهای و اصلاح ساختار اقتصاد برق است. قیمتهای دستوری در طرح تثبیت قیمتها و پس از آن اجازه افزایش قیمت حاملهای انرژی، حداقل نامتناسب با نرخ تورم، دلیل ارزانی قیمت برق است و کشور ماارزانترین نرخهای برق را در سطح جهان دارد و یارانه جدی که در این صنعت وجود دارد، اختلاف بین منابع و مصارف را رقم زده است که نظام جمهوری اسلامی ایران باید تعرفهبندی پلکانی برای مصرف کم، مصرف متوسط و پرمصرف انجام دهد به طوری که با واقعیت همخوانی داشته باشد و با طبقهبندی مشترکان، میتوان به عدالت تعرفهگذاری دست یابیم. استفاده از ظرفیت انرژیهای تجدیدپذیر، ارتقای بهرهوری نیروگاهها، تبدیل نیروگاههای از سوخت گازی به سیکل ترکیبی می تواند ایران را از شرایط سخت خارج کند.
و اما راهکار سریع: کشورهایی که در همسایگی شمالی ما قرار دارند در زمستان، اوج مصرف برق را بهدلیل استفاده از لوازم گرمایشی دارند. بنابراین در تابستان یعنی در زمانی که در پیک مصرف قرار ندارند میتوانیم واردات برق را از آنها داشته باشیم و در زمستان صدور برق را به این کشورها انجام دهیم. این تعامل سازنده می تواند ایران را هم اکنون نجات دهد.
در آخر با همه مسائلی که مطرح شد فکر نمی کنم مسئله برق و خاموشی ها ارتباطی به نبود برق کافی باشد بلکه مشکل صادرات بیش از حد برق است و جنبه دیگر فشار بر مردم را دارد. همچنان که نیروگاه هایی که گفته می شود از سیکل توزیع برق خارج شده می توانست با سرعت زیاد به چرخه توزیع برق بازگردد.
نویسنده: محسن بازرگان کارشناس ارشد معماری