به گزارش سایت خبری پرسون، نعمت احمدی حقوقدان نوشت: تولیدکنندگان آن، چه کسانی میباشند و بخشهایی که متوقف شدند، آیا مربوط به بخش خصوصی بودند یا اینکه دولت و نهادها و سازمانها در تولید رمزارز دخالت دارند. خاموشیها از حد معمول فراتر رفتند. میزان مصرف با توجه به آمارهای موجود از دو ماه پیش بیشتر نیست و هوا هم رو به خنکی میرود اما خاموشیها گستره بیشتری پیدا کرده است. در بعضی از مناطق مثلا شهرهای کوچک خاموشی در دو نوبت در روز صورت میگیرد. چون فریاد مردم این مناطق به جایی نمیرسد اما خساراتی که وارد میآورد، چه تفاوتی با شهرهای بزرگ دارد.
پیداست قضیه رمزارزها کماکان درد بیدرمانی است که گریبان مردم را در فصل گرما گرفته. نمیدانم درآمد ناشی از تولید رمزارز چقدر است که حاضر میشوند خسارات ناشی از خاموشی برق را که به همه مردم تحمیل میشود، ادامه دهند. مثلا در بخش کشاورزی که امنیت غذایی مردم به آن وابسته است، خاموشیها به مرحلهای رسیده است که کار تولید را فیالواقع به همراه خشکسالی آسیبپذیرتر کرده است. یکی از موکلینم که صاحب کارخانه بزرگی با هزار و پانصد کارگر است، میگفت که دیگر توان اداره کارخانهاش را با این انبوه کارگر ندارد. شیفت کاری تعریف شده است، نمیتوانم ساعات شیفت کاری را به ساعت خاموشی برق وصل کنم چون ساعت کار از یک زمان معین شروع میشود به یک زمانی ختم میشود.
حال حد فاصل ابتدا به انتهای شروع به کار اگر خاموشی صورت بگیرد، این کارخانه است که متوقف میماند. در بخشهایی مثل سیمان دیدیم که چه اتفاقی در این صنعت افتاد وعملا به همراه برنامه عدهای سودجو قیمت سیمان به چند برابر رسید و بسیاری از کارهای تولیدی که به سیمان ربط داشتند، متوقف شدند. علاوه بر تولید رمزارز که به باورم نیازی به دستور رئیسجمهور جدید دارد که برای جلوگیری از ضرر بیشتر وارد آمده به همه بخشهای تولیدی کشور، رمزارز از برنامه تولید خارج شود تا بتوان به وضع موجود سروسامانی داد. برای نمونه فصل برداشت پسته در بسیاری از باغات کشور شروع شده است.
فرآوری پسته نیاز به گردش چرخ ترمینالهای فرآوری پسته دارد که با برق کار میکند. هزاران تن پسته پشت ترمینالها دپو میشوند تا دوباره برق وصل گردد. قارچ افلاتوکسین که حربه برندهای است دست رقبای بازار پسته ایران با انباشت پستههای تازه، در پشت ترمینالهای فرآوری تولید میشود. کافی است نخستین محموله پسته صادراتی برگشت بخورد. دیگر نمیتوان این بازار پررقیب در دنیای متلاطم ایام کرونا را به تعادل رساند. مهمتر از آن تولید صیفیجات در این گرمای تابستان نیاز به آب و آبیاری مکرر دارد. درحالی که مدار آب چاههای اشتراکی یا چاههایی که مالک شخصی دارند، با توجه به خاموشی برق به هم خوردهاند.
وضعیتی که در کشتزارهای کشور نسبت به محصولات جالیزی حاکم است، قصه پرغصهای است که به مثابه ضربالمثل معروف «جوجه را آخر پائیز میشمارند»، جوجه مزارع فعلی کشور هماکنون در حال شمارش است و ضرر آن، علاوه بر جیب کشاورز به سفره مردم هم رسیده است. نمیدانم مسئولان دولتی خصوصا در بخش صنعت برق در ساختمانهای اداری چه میکنند؟ سوختن پمپها، ماشینآلات صنعتی، کارگاههای تولیدی، آیا کافی نیست این همه ضرری که به همه مردم در بخشهای مختلف وارد میشود در قبال کوتاهی دولت به جیب مردم تحمیل شود. در ملاقاتی که هیات دولت با مقام معظم رهبری داشتند، رهبری به صراحت از آسیب دیدن اعتماد عمومی به نظام یاد کردند. این آسیبدیدگی برمیگردد به مواردی از این دست؛ وقتی کشاورز نمیتواند چرخ زندگی خود را بچرخاند. وقتی صنعتگر و صاحب کارگاه تولیدی ساعتها به علت بیبرقی قادر به ادامه کار نیست.
وقتی برنامه بیمارستانها به هم میخورد و زمانی که کسی پاسخگوی این مطالب نیست و نگاه جملگی به تولید رمزارز آنهم به وسیله نهادها و سازمانهایی است که لابد دستور رئیسجمهور سابق مبنی بر عدم تولید رمزارز تا پایان شهریورماه را نایده گرفتهاند. طبیعی است که باور عمومی به نظام آسیب میبیند. بیایید مصرف سال 98، 99 و 1400 را در کفه ترازو بگذارید. زمانی که هنوز تولید رمزارز با مصرف برق وحشتناک خود وارد ادبیات مصرفی ما نشده بود و مزارع رمزارزی همانند مزارع رفسنجان که برادران چینی گرداننده آن میباشند، از پرده برون نیفتاده بود. چرا خاموشی نداشتیم و چرا ظرف این مدت مسئله خاموشیها به دغدغه بزرگ مردم و زندگی یومیه آنان تبدیل شده است؟
سال زراعی 1400-1399 سیاهترین سال زراعی است که به خاطر قطعی برق امنیت غذایی مردم را نشانه گرفته است. من نمیدانم وزیر نیرو که هنوز دم از صادرات برق به کشورهای همسایه میزند و حاضر است رقیب بندر چابهار ایران یعنی بندر گواتر پاکستان را کماکان پررونق نماید اما چابهار و دیگر مناطق در خاموشیهای مکرر کلافه شوند، چه پاسخی به درخواستهای امثال منِ کارآفرین دارد که فقط دستمان به آسمان است و یاوری جز خداوند نداریم. اما آه خسارتدیدگان هم میتواند موثر باشد. بیش از این آزارمان ندهید، بیش از این با سرمایههای ملی در بیبرنامگی بازی نکنید و ضریب تحمل مردم را در نظر داشته باشید که اگر کاسه صبر آنان لبریز شود...
توجه: مطلب مندرج صرفا دیدگاه نویسنده است و رسانه پرسون در قبال آن هیچ موضعی ندارد.
منبع: آرمان ملی