به گزارش سایت خبری پرسون، از سوی دیگر انتخاب فردی به جای محمدجواد ظریف، که در طول هشت سال گذشته به یک چهره بینالمللی تبدیل شده است، برای رئیسی سخت خواهد بود و هر کسی به جای وی انتخاب شود توسط افکار عمومی با ظریف مقایسه میشود. ب
به همین دلیل و برای تحلیل و بررسی بایدها و نبایدهای سیاست خارجی در دولت آینده با فریدون مجلسی، تحلیلگر روابط خارجی گفتوگویی شده است.
وی عنوان کرده است: «گروهی که امروز در ایران به قدرت رسیده است نابودی اسرائیل را یکی از محوریترین مسائل سیاست خارجی خود میدانند. این در حالی است که نابودی اسرائیل نیز بدونجنگ امکانپذیر نخواهد بود. به نظر میرسد یک جنگ نهانی در پشت ذهن این افراد وجود دارد و رویکردی که در آینده در پیش خواهند گرفت در این زمینه خواهد بود. هنگامی که رئیسجمهور جدید ایران عنوان میکند حاضر نیست با بایدن دیدار کند و با این کشور مذاکره نخواهد کرد به دلیل این است که آمریکا حامی بقای اسرائیل است. این حمایت رویکردی است که در مقابل دولت جدید ایران قرار دارد».
در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
رئیس جمهور منتخب مردم در اولین نشست خبری خود به مسائل مهمی در زمینه سیاست خارجی اشاره کردهاند که مهمترین آن محدود نشدن سیاست خارجی به برجام و تعامل با کشورهای جهان بوده است. ارزیابی شما از دیدگاه آقای رئیسی در زمینه سیاست خارجی چیست؟
دیدگاههای افراد مختلف درباره سیاست خارجی متفاوت است. همانگونه که دولت آقای روحانی دیدگاه متفاوتی نسبت به سیاست خارجی داشتهاند این وضعیت برای دولت آقای رئیسی نیز وجود دارد. از دیدگاه بنده که بدون تعصب به مسائل سیاست خارجی توجه میکنم، مذاکره میتواند در راستای منافع ملی باشد. این در حالی است که در برخی مقاطع مذاکره میتواند تحتالشعاع مسائل دیگری قرار بگیرد تا با دیدگاه رئیسجمهور جدید بیشتر همخوانی داشته باشد. به عنوان نمونه از دیدگاه این افراد مذاکره با آمریکا ممنوع و حرام تلقی میشود. به نظر میرسد این رویکردی است که دولت آینده در پیش خواهد گرفت و با این نگاه به رابطه با آمریکا توجه خواهد کرد. باید منتظر ماند و دید دولت جدیدی که در ایران روی کار میآید چه دیدگاهی نسبت به موضوعات ایران در عرصه سیاست خارجی و به خصوص آمریکا خواهد داشت. در اینجا این سوال مهم مورد توجه است که آیا آمریکا مورد تحریم ایران است و ایران علیه آمریکا تحریم اعمال کرده یا حالت عکس آن وجود دارد و آمریکا علیه ایران تحریم اعمال کرده است.
آیا ایران به رفع تحریم توسط آمریکا نیاز دارد یا اینکه ایران به رفع تحریمهای آمریکا نیاز دارد؟
اگرچه ایران نیاز به رفع تحریمهای آمریکا دارد باید این نکته را بپذیریم که این رویکرد بدونپیششرط نخواهد بود و طرف مقابل شروطی خواهد داشت. اگر ما به دنبال مذاکره نباشیم به معنای این است که تمایل داریم همچنان در حالت تحریم باقی بمانیم. شاید عدهای گمان کنند ما به تحریمها عادت کردهایم و بهتر است در همین وضعیت باقی بمانیم؛ دیدگاهی که صحیح نیست و پیامدهایی برای کشور به همراه خواهد داشت.
اگر این رویکرد ادامه پیدا کند و عادت به تحریم همچنان ادامه داشته باشد، چه اتفاقی رخ خواهد داد؟
در چنین شرایطی کشورهای منطقه از ما جلو خواهند زد و توسعه بیشتری پیدا میکنند و ما در همین وضعیت درجا خواهیم زد. شهری مانند مسقط پایتخت عمان زمانی مانند روستاهای ایران بود. این در حالی است که در شرایط کنونی این شهر پیشرفت زیادی کرده و از بسیاری از شهرهای ما توسعه بیشتری یافته است. کشورهایی مانند عراق در آینده از ما تبعیت نخواهند کرد و از ما جلو خواهند زد. این وضعیت درباره افغانستان نیز وجود دارد. افغانستان میتواند به وضعیت کشور خود سامان بدهد و با پایان مناقشات در این کشور میتوان در آینده افغانستان را نیز کشوری در نظر گرفت که در مسیر توسعه قرار داشته باشد.
این وضعیت درباره جمهوری آذربایجان نیز وجود دارد. جمهوری آذربایجان نیز امروز برای ایرانیانی که در ترکیه و گرجستان خانه میخرند جاذبههای زیادی دارد و میتوان شرایطی را پیشبینی کرد که در آینده برخی از ایرانیان در این کشور خانه بخرند. بدونتردید این مسائل در زمینه امنیت و مصالح ملی به سود ایران نخواهد بود. کسانی که به مصالح و منافع ملی فکر میکنند باید این شرایط را درک کنند؛ مگر اینکه شرایط دیگری به وجود آید که این مسائل قابلدرک نباشد. رفع مشکلات، دیدار با اشخاص و تجارت با دیگران به سود کشور خواهد بود.
آیا این احتمال وجود دارد که یکدستشدن قدرت در ایران باعث تصمیمگیریهای مهمی در زمینه سیاست خارجی شود؟
گروهی که امروز به قدرت رسیده است نابودی اسرائیل را یکی از محوریترین مسائل سیاست خارجی خود میداند. هنگامی که رئیسجمهور جدید ایران عنوان میکند حاضر نیست با بایدن دیدار کند به دلیل این است که آمریکا حامی بقای اسرائیل است. این حمایت رویکردی است که در مقابل دولت جدید ایران قرار دارد. به همین دلیل نیز ایران باید متحد دیگری برای خود پیدا کند. عراق کشوری است که در خصومت ایران با اسرائیل از ایران تبعیت لازم نخواهد کرد. گروههایی که ممکن است در این زمینه با ایران همکاری کنند حزبا... لبنان، حماس و حوثیهای یمن خواهند بود. به همین دلیل ایران در این زمینه متحد قدرتمندی باید داشته باشد و به همین دلیل این رویکرد ممکن است هزینههایی ایجاد کند.
آیا آقای رئیسی روند مذاکرات ایران و کشورهای غربی را تغییر خواهد داد یا این روند را تغییر خواهد داد؟
مذاکره با غرب تصمیمی است کــه از طرف حاکمیت سیاسی گرفته شده و رئیس دولت تنها اجراکننده ایــن تصمیم است. شرایط به شکــلی اســـت که نه رئیسجمهور کنونی یــعنی آقای روحانی در این زمینه دخالت میکند و نه رئیسجمهور آینده چنین اجازهای خواهد داشت. اگر تصمیم حاکمیت ادامه مذاکره، تعامل با کشورهای جهان و کاهش تنشها باشد باید این رویکرد در دستور کار دولت جدید نیز قرار بگیرد، در غیر این صورت اگر تنشزایی، انزوا و عدمتمایل به ارتباط با کشورهای جهان در دستور کار قرار داشته باشد رئیسجمهور بعدی نمیتواند شرایط را تغییر بدهد و باید در همین مسیر حرکت کند. ایران کشوری است که از نظر انزوای بینالمللی مانند کرهشمالی نخواهد بود اما این نکته را نیز باید در نظر داشته باشیم که از نظر روابط تجاری با جهان و توسعه نیز مانند کرهجنوبی نیستیم.
یــکی از مهمترین دغدغههای دولت آینده تشکیل تیم سیاست خارجی دولت است. این در حالی است که گمانهزنیهای زیادی در این زمینه صورت میگیرد و افراد مختلفی برای تصدی وزارت امور خارجه مطرح میشوند. به نظر شما آقای رئیسی برای انتخاب تیم سیاست خارجی خود چه رویکردی را در پیش خواهند گرفت؟
انتخاب تیم سیاست خارجی دولت آینده در مرحله نخست به استراتژی این دولت در زمینه سیاست خارجی و منطقهای بازمیگردد. اگر دولت آینده قصد داشته باشد با کشورهای جهان و منطقه روابط مسالمتآمیزی داشته باشد، رویکرد تعاملی را در دستور کار خود قرار خواهد داد. در غیر این صورت اگر قرار باشد تنشهای منطقهای و بینالمللی افزایش داشته باشد از کسانی در تیم وزارت خارجه استفاده خواهد شد که در راستای همین رویکرد اقدام کنند. دولتی که قصد نداشته باشد با کشورهای جهان تعامل داشته باشد از کسانی در سیاست خارجی خود استفاده میکند که دارای چنین نگرشی هستند. از سوی دیگر باید منتظر ماند و دید تصمیم حاکمیت در این زمینه چه خواهد بود. در شرایط کنونی متحدان ایران در منطقه مانند حزبا...، حماس و حوثیهای یمن هستند.
این اتحاد نیز سیاسی نیست؛ بلکه بیشتر نظامی و امنیتی است. در زمینه مسائل منطقهای نیز مهمترین چالش ایران کشور عربستان خواهد بود. این در حالی است که عربستان از جنبههای زیادی تابع نظرات آمریکا است. به همین دلیل رویکرد آمریکا و بهخصوص برجام را دنبال خواهد کرد تا به یک نتیجه قابلقبول دست پیدا کند. از سوی دیگر عربستان تا حدودی در مقابل ایران از خود انعطاف نشان خواهد داد. با این وجود انعطاف بیشتر این کشور بستگی به رویکرد متحدان این کشور، که در رأس آنها آمریکا قرار دارد، خواهد داشت. این در حالی است که مناقشات ایران و اسرائیل نیز در این زمینه حائز اهمیت است. اگر تقابل امروز ایران و اسرائیل در آینده نیز ادامه داشته باشد که به نظر میرسد این اتفاق خواهد افتاد، نمیتوان انتظار تغییر جدی در رویکرد مسائل منطقهای داشت؛ بلکه این رویکرد در آینده نیز ادامه خواهد داشت.
آقای رئیسی در اولین نشست خبری خود عنوان کردهاند موضوع سفره مردم را از برجام جدا خواهند کرد. آیا چنین امکانی برای دولت جدید وجود خواهد داشت؟
واقعیت این است که رویکرد ایران در عرصه بینالمللی سبب به وجود آمدن وضعیت اقتصادی نامناسب برای مردم شده است. بسیاری از سیاستهایی که در گذشته در عرصه بینالمللی اتخاذ میشد، در این زمینه تأثیرگذار بوده است. در نتیجه بین رویکرد ایران در عرصه بینالمللی و وضعیت اقتصادی مردم ارتباط وجود دارد. تا زمانی که تجارت ایران به کشورهای دیگر وجود داشته باشد و رابط بانکی ایران با کشورهای جهان با چالشهای جدی مواجه باشد نمیتوان نسبت به بهبود وضعیت اقتصادی مردم خوشبین بود. آقای رئیسی تأکید دارند با توجه به ظرفیتهای داخلی قصد دارند وضعیت اقتصادی مردم را بهبود بخشند. این در حالی است تنها با یک معجزه میتوان بدونداشتن روابط تجاری با کشورهای جهان وضعیت اقتصادی را بهبود داد.
اگر ممانعت از حضور جدی در منطقه منجر به احیای برجام شود و در نتیجه مردم ما بتوانند نیازهای معیشتی خود را آسانتر تامین کنند و مشکلاتی بیکاری، فقر و فساد و... برای همیشه حل شود، همه باید سعیشان را به کار گیرند تا این مهم عملی شود. ایران همچنین باید راهکاری را در نظر بگیرد تا با کشورهای منطقه به تفاهم و همصدایی برسد. تصمیمگیران جمهوری اسلامی باید همه ثروت، داراییها و پتانسیل داخلی خود را برای دفاع از تمامیت ارضی و توسعه کشورمان و همچنین رفاه ایرانیان هزینه کنند تا از این طریق کشور به جهش اقتصادی و آرامش برسد. البته این اصل فقط به ایران مربوط نمیشود و همه کشورها باید تصمیم بگیرند اقدامات مداخلهجویانه را کنار بگذارند. تمام حکومتها هنگام سیاستگذاری، باید در وهله اول مصالح کشور و منافع مردم خودشان را در نظر بگیرند.
محمدجواد ظریف در هشت سال گذشته وزیر امور خارجه بوده و به دلیل موفقیتهای زیادی که به دست آورده پیدا کردن جایگزین برای وی کار سادهای نخواهد بود. آیا این احتمال وجود دارد که آقای رئیسی در دولت آینده خود از ظریف استفاده کنند؟
به هر حال داوطلبانی برای جایگزینی ظریف وجود دارند و آقای رئیسی نیز به خوبی به نقش وزارت امورخارجه در شرایط کنونی آگاهی دارند. با شناختی که از ظریف وجود دارد، بعید به نظر میرسد وی با دستاوردهای بزرگی مانند برجام که برای خود به وجود آورده و به یک چهره بینالمللی تبدیل شده است در دولت بعدی مسئولیت وزارت امور خارجه را قبول کند. ظریف به دنبال تعامل سازنده با جهان است. این در حالی است که هنوز مشی دولت آینده خیلی مشخص نشده و معلوم نیست این دولت در چه مسیری دقیقا حرکت خواهد کرد. از سوی دیگر ظریف در طول سالهای گذشته به اندازهای از سوی تندروها مورد تهمت و توهین قرار گرفته است که پایان دولت حسن روحانی را یک فرصت مقتضی میداند که مسئولیت وزارت خارجه را به فرد دیگری واگذار کند. باید به جهان پیرامون اطمینان داد که قصد همکاری با کشورهای جهان مدنظر است و نمیخواهند رویکردی در پیش بگیرد که در نهایت به تنش منجر شود. یکی از مهمترین ابزارهای نشان دادن اطمینان به جهان تصویب FATF توسط ایران است. اگر ایران FATF را بپذیرد نشانههای خوبی به جهان داده مبنی بر اینکه قصد دارد به مسائل بینالمللی با نگاه تعاملی بنگرد. اما تا زمانی که ایران افایتیاف را نپذیرد نمیتوان امیدوار بود که بازگشت به برجام نیز موثر واقع شود.
منبع: آرمان ملی