به گزارش سایت خبری پرسون، علیرضا مظفر نوشت: چندی پیش به عنوان یک شهروند عرض کردم: هنوز تصمیمگیری نهایی بر عدم شرکت در انتخابات یا در صورت شرکت، انتخاب گزینه نهایی را زود میدانم. دوستان معترض به تمسخر گفتند: هنوز زود است؟!! پاسخ دادم: بله زود است. سوال بنده هم این است: کی و کجا ما با عدم شرکت در انتخابات نفعی بردهایم و آنها که مخالفشان بودیم را تضعیف کردهایم؟
شاید مرور چند مثال به ما در درک نتیجه عملکردمان کمک کند.
۱- قهر با انتخابات شورای شهر سال ۱۳۸۱، نقطهعطف عمده شرایط فعلی (در ادامه چرایی آن را توضیح میدهم.) این انتخابات یکی از آزادترین انتخاباتهای جمهوری اسلامی بود چرا که افراد متعددی از طیفهای مختلف سیاسی تایید صلاحیت شدند. اما مردم به دلیل نارضایتی از اصلاحطلبان و شورای اول، با انتخابات قهر کردند و رای ندادند. این قهر تبدیل شد به پیروزی اصولگرایان و ریاست مهدی چمران در شورای شهر تهران. نتیجه؟ از دل آن شورای شهر، احمدینژاد شهردار تهران شد! یعنی قرارگیری او در سکوی پرتاب برای انتخابات ریاستجمهوری ۱۳۸۴. (هیچوقت فراموش نمیکنم که از طرحهای شهرداری دوره او، توزیع آشرشته رایگان در میادین تهران بود...)
۲- قهر با انتخابات ریاستجمهوری ۱۳۸۴، مردم که از دوره خاتمی ناراضی بودند که چرا در ۸ سال ریاستجمهوریاش ایران را تبدیل به سوییس نکرده (!) با انتخابات قهر کردند.
(دورهای که به زعم کارشناسان، بهطور نسبی بهترین دوره ۴۳ سال گذشته از لحاظ سیاست داخلی، خارجی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی بود.)
نتیجه؟ احمدینژادی که به علت قهر قبلی شهردار تهران شده بود، حالا با این قهر رییسجمهور شد! (احتمالا نیازی نیست در مورد ابعاد مختلف اقتصادی، سیاست داخلی و خارجی، فرهنگی، اجتماعی و به زعم بنده مهمترین آن، فروپاشی اخلاقیای که در دوره او رخ داد توضیح دهیم.)
۳- قهر با انتخابات مجلس سال ۱۳۹۸ مردم ناراضی از تکرارهای خاتمی و مجلس قبلی و گرانیهای سال ۱۳۹۷ به بعد دولت روحانی، با انتخابات قهر کردند. نتیجه؟
قالیباف از سال ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۴ فرمانده نیروی انتظامی بود. با همین عنوان در انتخابات ریاستجمهوری ۱۳۸۴ شرکت کرد و شکست خورد. در ادامه نتیجه قهر با شورای شهر دوم تهران، پس از شکست او و پیروزی احمدینژاد (شهردار وقت تهران) در انتخابات ریاستجمهوری، همان سال شهردار تهران شد. در نتیجه آن قهر، او در سکوی پرتاب مناصب بالاتر قرار گرفت و برای ۱۲ سال شهردار تهران شد. (بهتر است در مورد نتایج حضور ۱۲ ساله او در شهرداری تهران صحبت نکنیم.) او از ۱۳۸۴ تا انتخابات ریاستجمهوری و شورای شهر ۱۳۹۶ شهردار تهران بود. سال ۱۳۹۶ در ادامه مشارکت مردم در انتخابات ۱۳۹۲ و به دلیل رضایت از دوره اول دولت روحانی، به علت مهار تورم و رساندن آن به زیر ده درصد، رشد اقتصادی مثبت، ثبات قیمت ارز، ایجاد روابط دوستانه در سیاست خارجی و توافق برجام و شروع رفع تحریمها، شروع ورود سرمایهگذاران خارجی به کشور، باز شدن فضای فرهنگی، هنری و سیاسی در کشور و ترس خروج از مسیر ترمیم کشور پس از آسیبهای دولت احمدینژاد، انتخابات درحالی با پیروزی روحانی به پایان رسید که او بیش از ۵ میلیون رای بیشتر از دور اول کسب کرد. (خوب است کمی بیشتر تامل کنیم که در ۳ سال گذشته، ۱۳۹۷ تا ۱۴۰۰ چه شد و چه عواملی دست به دست هم داد تا به اینجا رسیدیم.)
قالیباف که در سه دوره انتخابات ریاستجمهوری شکست خورده بود، با آن کارنامه ریاست ۱۲ ساله در شهرداری تهران، حالا با قهر ما رییس قوه مقننه شده. ناگفته نماند، از همان انتخابات شورای شهر دوم در سال ۱۳۸۱، بخش مهمی از علت قهر مردم با انتخابات، اشتباهات، بد عمل کردن و نپخته بودن اصلاحطلبان بود. با توجه به عمر ۲۴ ساله جمهوری اسلامی و عمر ۵ ساله جبهه اصلاحات در آن سال، خطاها و اشتباهات اجتنابناپذیر بود و صبر و تحمل بیشتری از سوی مردم را میطلبید. و بدانیم همان قهر سال ۱۳۸۱ باعث تضعیف جبهه اصلاحات در بدنه قدرت شد و این جسم ضعیف و کمرمقی که از آن در این روزها میبینیم، نتیجه همان قهرهاست. خوب است بدانیم در امریکا، پس از استقلال از بریتانیا، کم و بیش حدود ۲۴۰ سال است که انتخابات ریاستجمهوری برگزار میشود و ما فقط ۴۳ سال است که از نظام پادشاهی رهایی پیدا کردهایم. دموکراسی در هیچ کجای دنیا یکشبه و به سهولت به دست نیامده است.
توجه: مطلب مندرج صرفا دیدگاه نویسنده است و رسانه پرسون در قبال آن هیچ موضعی ندارد.
منبع: اعتماد