به گزارش سایت خبری پرسون، همه ما در آرزوی شغل هایی هستیم که می شناسیم. اما شغل های بسیاری هستند که بدون وجود آنها روزمرگی به سختی می گذرد. یکی از این شغل ها «سیمبانی» است
سیامک لهراسبی 35 سال دارد و 10 سال است که شغل سیمبانی را به عنوان شغلش پذیرفته است. او این شغل را از روی ناچاری پذیرفت . زیرا بعد از اتمام دوران دانشگاه، نتوانست شغلی با درآمد ثابت ومکفی برای خوش دست و پا کند و به اصرار یکی از اقوام برای مدتی به این شغل روی آورد.خودش می گوید« روز اولی که به سرکارم رفتم. فکرنمی کردم که باید تا مدتهای زیادی این شغل اصلیم باشد. »
همانطور که میتوان از نامش حدس زد؛ سیمبان به افرادی می گویند که وظیفه نگهداری از سیم های برق یا مخابرات را برعهده دارند. کدام سیم ها؟!
سری به بیرون منزل بروید و سرتان را بالا بیاورید صدها سیم را خواهید دید که از روی دکل های مخابرات یا برق به این سو و آنسو رفته اند. هر کدام از این سیم ها، دنیای یک خانواده وجامعه را روشن و پرهیاهو می کند و خللی کوچک در هر کدام از آنها، ظاهر خوشایند زندگی را تلخ می سازد.
سیمبانی شغل سختی است.شغلی غیر قابل پیش بینی؛ واز اینروست که در خانواده بزرگ سیمبانان، تعداد افراد آسیب دیده ویا فوت شده بسیار هستند. خیلی از هموطنان سیمبانان را با عنوان نیروی شرکت برق یا شرکت مخابرات می شناسند؛ همینقدر کلی!
اما این روزها که فشار اقتصادی سر به فلک کشیده است، خانواده سیمبانان کشورمان هم از این هیاهوی فشارهای اقتصادی بی نصیب نبوده اند. در آمد کم در شغلی سخت که هر گونه استرس وحواس پرتی، می تواند فاجعه ای بیافریند.
سیامک در گفتگوی اختصاصی با «سایت خبری پرسون» می گوید: خیلی از همکارانم حقوق های بسیار پایینی دریافت می کنند واین به دلیل عدم ثبات شغلی است ، همکارانی دارم که سالهاست به صورت قراردادهای کوتاه مدت ، مشغول فعالیت هستند. در حالیکه در همه جای دنیا، این شغل با اهمیت شمرده شده و درآمد بالایی را به صاحبان این شغل اختصاص می یابد.
او در ادامه می افزاید که خانواده اش هر روز که به سر کار می آید، باید تا برگشت به منزل، استرس فراوانی را تحمل کنند.
سیامک با اشاره به خطرات جانی و روحی که این شغل به همراه می آورد خاطر نشان می کند: سیمبانها افرادی هستند که در بعضی مواقع باید در حدود 30 متری از سطح زمین بر روی پایه قرار گیرند و نسبت به ترمیم شبکه و یا احداث خطوط برق اقدام می نمایند و اغلب جزو اولین کسانی هستند که در شرایط اضطراری، بلایای طبیعی، باد و باران شدید و مواقع بحرانی فراخوانده می شوند. بنابراین، در حالی که آموزش ایمنی بخش عمده ای از کار ماست، باید خطرات روزمره ای را که با آن روبرو هستیم را پذیرا باشیم.
از او در مورد علاقه اش می پرسم که می گوید:« وقتی شغلی را دوست داشته باشید بیشتر برایش وقت گذاشته و به طبع درامدتان هم باید بهتر شود. من بر صنعتی خوانده ام وبه شغلم مرتبط هست وهم نیست. زیرا که در خود شرکت، ما را سیمبان می شناسند اما همکارانی دارم که رشته های غیر مرتبط خوانده اند و فقط بعد از دوره هایی آموزش، توانستند این کار سخت را انجام دهند. مشکل این شغل و بسیاری از شغل ها این است که بهتر شدن در این شغل وجود ندارد، با آن نمی توانیم زندگی بهتری برای خودمان بسازیم و این هیچ ربطی به شغلی که داریم ندارد بلکه به سیاستهای کلی جامعه ونوع نگاه به این شغل بر می گردد.»
سیامک آهی می کشد و می گوید: این منصفانه نیست. منصفانه نیست که شغل های سخت، درآمد پایینی داشته باشند. اکثر بچه ها وقتی می خواهند آرزو کنند می گویند دوست دارند معلم یا مهندس شوند خلبان یا ناخدا کشتی شوند؛ اما در این میان سیمبانی شغلی غریب و مهجور است که کمتر از آن حرفی به میان می آید.