سایت خبری پرسون- در یک دهه گذشته شهرداریها باهدف هویت بخشی، بازآفرینی فرهنگی، شروع به طراحی، ساخت ونصب المانهای شهری به مناسبت اعیاد ملی و مذهبی را دربرنامه خود قرار داده اند که کاری بسیار پسندیده و درخور بوده وهست.
اما هرساله بجای ایجاد تحرک در بین قشر هنرمندان و استفاده از عنصر مشارکت جویی، آن را تبدیل به یک تجارت بدون هویت نموده است تا جایی که امسال علاوه بر بی کیفیت شدن این نمادها، نبودفلسفه وبی سلیقگی در آنها موج می زند.
شاید یک سری نماد برای شهروندان دهه ۵۰ و ۶۰ ارتباط نوستالژیک برقرار کند اما این نشان از زیبا بودن یا درخور بودن برای هویتی چون نوروز نیست.
بحث هویت سازی و نمادهای اجاره ای برای مواردی کاربرد دارد که خالی از دیرینه و محتوای لازم باشند.
نوروز که در بیش از ۱۲ کشور جهان بصورت رسمی به عنوان کهن ترین آیین آریایی وبعنوان رستاخیز طبیعت شناخته شده و تکریم می گردد، آنقدر بی هویت نیست که از مجسمه های زشت و بی هویت" لولِک و وُلک "یا "میمونهای تایلندی" و حتی از طنز بی ربط "چاق و لاغر" برای تبیین آن بهره ببریم و میزان استقبال کودکان وخانواده ها برای گرفتن عکس یادگاری را معیار زیباشناختی قرار دهیم.
هویت های پررنگی همچون ستون های سنگی که بر روی آنها سبزه های برگزیده سال را می گذاشتند یا شاخه های گندمی که برای برکت سفره و سال بهره می بردند و نیز ستون های گاونشان که مظهر باروری و تلاش بوده است، هیچ یک در این نمادها جایی ندارند.
بعنوان یک شهروند از مسئولین فرهنگی و اجتماعی شهر این سوال را دارم که جلوه نوروزی این بی قواره ها چه بوده و مشاوران فرهنگی و اجتماعی شورای شهر و شهرداری چه کسانی بودند؟!
مگر چاوش خوانی و نوروزخوانی، نه نه سرما و عمو نوروز، رِشکی و ماستی، قاشق زنی، فال گوشی، حاجی فیروز و نشان فروهری همچنین برافروختن آتش، جاری ساختن آب، پهن کردن فرش و سفره هفت سین و پرپا داشتن نوای ساز و دوهل و شوقات خوانی همچنین گرامی داشتن اعداد مقدس ۷ و ۱۳چه کم دارد که روی به المانهای بی هویت غربی بیاوریم.
وقتی به مسائل فرهنگی و اجتماعی شهر نگاه عمرانی و فرآیندی سیطره اندازد، امیدی به محصول و نتیجه ای خردورزانه که دغدغه هویتهای ملموس و ناملموس بومی را داشته باشد، نیست و شهر از محتوا خالی می شود تا جایی که به بهانه زیبایی سازی همه چیز مثل ساختمانهای با نماد رومی که بی هویت چون قارچ سبز می شوند و نقشینه های دیرینه شهر در زیر ظاهر بزک شده آنها به باد فراموشی سپرده می شود.
امید است سیاستگذاران فرهنگ شهری با نگاه بر احیای نمادهای بومی و از طریق بازتولید، بازسازی و احیای نمادهای گذشته در قالبهای جدید این مهم را در راستای تقویت ریشه های فرهنگی و مشارکت جویی همه هنرمندان به انجام رسانند.
هرکونکندفهمی، زین کلک خیال انگیز
نقشش به حرام ارخود،صورتگرچین باشد
فرزین وفائی نژاد_فعال فرهنگی و اجتماعی