مسکن بی مسکن با دستورالعمل های فاجعه بار

یادداشت/ تصمیمات دولت برای مسکن ناشی از عدم نگاه صحیح و شناخت درست از بازار مسکن است.

به گزارش سایت خبری پرسون، بسیاری از صاحب نظران و کارشناسان امروز انگشت حیرت بر دهان مانده اند سیاستگذار با چه اصول و منطقی تصمیمات خلق الساعه برای مدیریت بازار مسکن میگیرد؟ آیا با این همه اشتباه و آزمون و خطا برای مدیریت بازار مسکن، تاکنون سیاستگذار متوجه عمق خسارت و فاجعه بار تصمیم و تجویز های مسکن دار خود نشده است؟ تا کی تصمیم های خلق الساعه ادامه دارد؟

پر واضح و کاملا مشهود است وقتی تسهیلات قدرتمندی برای خرید مسکن در نظر گرفته نشده است و از طرفی سه عامل تحریم و جهش بازار های موازی از قبیل دلار و سکه و دستورالعمل های وزارت مسکن شهرسازی وجود دارد چگونه این آشفته بازار مسکن به ساحل آرامش خواهد رسید؟

بنا را بر این بگذاریم که دولت در بین عوامل برشمرده شده در دو عامل تحریم و جهش بازار موازی قیمت ارز و سکه بر مسکن هیچ گونه نقشی نداشته است و باز بنا را بر این بگذاریم که عملا مابین این شرایط سخت گیر افتاده باشد اما حداقل وزارت راه و شهر سازی که عامل سوم و مهم دیگر است میتواند با دستور العمل های فکر شده و منطقی سهم دو عامل تحریم و بازار ارز را بر مسکن کاهش دهد.

این در حالی است که آنچه این روزها مشاهده میشود پیشی گرفتن دستور العمل های غلط و کارشناسی نشده بر دو عامل دیگر است که اگر بگوییم علت اصلی افزایش قیمت مسکن ناشی از همین دستور العمل ها و تجویز های خلق الساعه و یک شبه است،پر بیراه نیست.

نقش دستور العمل های دولت تدبیر روحانی نسبت به دو عامل دیگر یقینا پررنگ تر است چراکه در زمان ثبات اقتصادی هم کمبود واحدهای نوساز کاملا مشهود بود.

افزایش قیمت مسکن به بیش از ٥٠٠درصد به خوبی نشان داده است دولت نه برای کاهش قیمت بلکه برای افزایش پیدا نکردن بیشتر قیمتها بیشتر برنامه دارد تا کاهش قیمت.

اگر چه دولت و وزارت متبوع راهکار هایی از قبیل تسهیلات کمک ودیعه مسکن و ساخت پروزه ملی مسکن را دستور کار خود قرار داده است که قابل ستایش است و به خودی خود نشان می دهد دولت در اواخر عمر خود حداقل دست روی دست نگذاشته است اما نقد اصلی این است چرا دولت این مهم را پیش از اینها انجام نداد تا شاهد افزایش بیش از پانصد درصدی قیمت نشویم! از طرفی همین اقدامات موجب نقد بسیاری از صاحب نظران بازار مسکن نیز هست و تا جایی پیش رفته است که صاحبان فکر و تجربه در حوزه مسکن اقدامات مذکور را حکایت زمین خشک بایری میدانند که بی جهت دولت وقت خود روی آن تلف خواهد کرد و به گمان اینکه در حال کار هستند انتظار بی نتیجه می کشند و این مردم هستند که در پایان آرزوی محالشان محال محض خواهد شد.

البته نگارنده اعتقاد دارد تسهیلات کمک ودیعه مسکن از پشت بام خوابی و اتفاقاتی از این دست جلوگیری می کند ولی کمکی برای حل مشکل مسکن مناسب نخواهد کرد و در بر همان پاشنه خواهد چرخید.
قصد بر نادیده گرفتن زحمات متولیان امر در حوزه مسکن نیست چراکه دستور ساخت پروژه ملی مسکن خوب بود ولی انجام تعهدات پروژه مسکن مهر بهتر بود و دولت می بایست تمام انرژی خود را در تعهدات مسکن مهر میگذاشت تا دولت بعد نیز تکمیل کننده تعهد باشد.

اگر به شاخه های سخن در حوزه مسکن اشاره شود درد و بلای دیگر که بر سر مسکن فرود آماده است بانک ها هستند. دلبستن به بانک هایی که قرار بود روزی کمک حال رونق بازار مسکن باشند امروز خود بلای جان این بازار شده اند و نفس بازار مسکن را گرفته اند‌.

پس این دلبستن و دلبستگی اگر نگوییم خوش خیالی است که بسیار آرمان گرایانه است و پیشنهاد میشود در همفکری و راه انداختن اتاق فکری با حضور تمام علایق و سلایق وجه مشترک را بیابند و کار را از راهش وارد شوند‌‌.

مرکز ثقل همین دیدگاه های مشترک صاحب نظران منتقد و حامی احیای بافت فرسوده است موضوعی که میتواند راهکاری مناسب برای ساخت مسکن و مدیریت مطلوب نه هیجانی بازار مسکن باشد.

از طرفی راهکار سنجیده و معقول و مورد پذیرش، اعطای زمین به انبوه سازان و فعالین حوزه مسکن برای ساخت مسکن ارزان و احیا و کارآمد کردن صندوق تعاونی ادارات و وزارت خانه ها برای ساخت مسکن است موضوع مهمی که به صورت ویژه باید اشاره کرد و بدان پرداخت.

امیدواریم روزی فرا برسد که چند سال یک بار شاهد افزایش سرسام آور قیمت مسکن نباشیم و حقیقتا به معنای واقعی کلمه برنامه داشته باشیم.

نگارنده: محسن فلکی

228655

مطالب مرتبط