به گزارش پرسون، «پیام احمدی نیا» بازیگر بااخلاق به این حرفه عشق داشته و به گفته خودش پول و پارتی نداشته و برای ورود به حرفه بازیگری کار خود را از دستیاری و برنامه ریزی شروع کرده و دوران آکادمیک این رشته را هم گذرانده است تا این که بعد از حدود یک دهه فعالیت در پشت صحنه به آرزوی دیرینه خود رسید و توانست با بازی در فیلم «پایان خدمت» پایش را در عرصه بازیگری باز کند. در چند سال اخیر، بازی های خوب این هنرمند را در آثاری همچون «حمال طلا»، «خانواده دکتر ماهان»، «لونه زنبور»، «زونا»، «لژیونر»، «کار کثیف»، «آسپرین»، «ناهید»، «زخم» و «هیولا» دیده ایم. گفت و گوی ما را با این بازیگر در ادامه می خوانید.
چه ویژگی «سلیم» قصه «بیگانه ای با من است» شما را ترغیب به بازی کرد؟
فیلم نامه و همکاری با «احمد امینی» را دوست داشتم. یکی از دلایلی که بازی در سریال را پذیرفتم لهجه بوشهری نقش سلیم بود که متاسفانه با دوبله نقش به کار لطمه وارد شد. یکی از دغدغه های اصلی من ارائه لهجه بوشهری بود، روی لهجه و صدای این شخصیت کار کرده بودم و در شرایط شیوع کرونا حتی 10 روز زودتر از بقیه به بوشهر سفر کردم تا آن را یاد بگیرم.
تهیه کننده سریال در صحبتی گفت که شما در آخرین لحظات به کرونا مبتلا شدید و نتوانستید برای دوبله بروید.
این گونه نبود و من نقش را 9 ماه قبل بازی کردم و در این مدت خیلی چیزها می توانست اتفاق بیفتد نه این که 3 شب مانده به پخش ناگهان تصمیم گرفتند دوبله کنند. در ضمن من به کرونا مبتلا نشده بلکه تست داده بودم و به خاطر آقای امینی که سن و سال دار بود وظیفه خود دانستم که بگویم رفته ام تست داده ام و تا جواب تست نیامده صبر کنند. از تماسم10، 12 ساعت بیشتر نگذشت که جواب آمد یعنی این قدر دوبله نقش ام عجله ای بود. حتی با برنامه ریز و مدیر تولید سریال تماس گرفتم و گفتم با هزینه خودم استودیو را در اختیار می گذارم و خودم دوبله می کنم تا لطمه ای به نقش نخورد ولی موافقت نکردند و گفتند دوبله ای که انجام شده خوب از کار درآمده و راضی هستیم.
چه شد پای تان به وادی هنر باز شد؟
در سال های 78 و 79 دوره های بازیگری را شروع کردم منتها در همان مقطع در یکی، 2 اثر نقش کوتاه داشتم. بعد دیدم فضا آن گونه نیست که به راحتی به بازیگری ورود کنم و مجبور شدم سینما را دور بزنم، یعنی وارد دستیاری شدم تا از این مسیر بتوانم برای خودم نقش پیدا کنم که حاصل آن 15 سال دستیاری کارگردان و برنامه ریز است و عضو صنف دستیار کارگردان ها و برنامه ریزان خانه سینما هستم.
اغلب عوامل پشت دوربین به اندازه بازیگران دیده نمی شوند؛ شما با چه اثری به مخاطبان معرفی شدید؟
در سال 92 با بازی در فیلم «پایان خدمت» به طور جدی وارد فضای بازیگری شدم. البته بیشتر مخاطبان مرا با سریال «آسپرین» می شناسند؛ این سریال به لحاظ قصه خاص بود و ساختار جدیدی داشت و کاراکتر «سینا» که من آن را بازی کردم خاص و برای مخاطب جذاب بود. البته در سینما هم در «لونه زنبور» و در شبکه نمایش خانگی در «هیولا» بازی کردم. چند اثر سینمایی آماده اکران دارم. امیدوارم فضای سینما به گونه ای شود که تماشاچیان در سالن های سینما فیلم هایم را ببینند.
این قدر بازیگری برای تان اهمیت دارد که حاضر شدید سینما را دور بزنید و برای رسیدن به نقشی حتی به کلاس های بوکس رفتید؟
برایم چیزی جز بازیگری اهمیت ندارد. عشق و علاقه از کودکی با من همراه بود و به جایی رسید که با وجود رشته تحصیلی ام ترجیح دادم در رشته بازیگری تحصیل و به شکل آکادمیک ورود کنم و وارد فضای حرفه ای سینما شوم.
با توجه به علاقه و تحصیلات تان چرا دیر ورود کردید؟
زنده یاد خسرو شکیبایی در 40 سالگی در «هامون» بازی کرد ولی قبل از این فیلم هیچ کس او را نمی شناخت. خصوصیت سینما این است و همین رسیدن به شکل درست، کار خیلی سختی است. اگر من بچه مایه دار بودم و می توانستم پولی خرج کنم ورود به این حرفه راحت تر بود ولی هیچ کدام را نداشتم!
در کارنامه خود بازی در نقش های منفی و مثبت را دارید اما به واسطه میمیک صورت تان بیشتر به شما نقش های منفی می خورد تا مثبت؛ قبول دارید؟
قبول ندارم چون نقش هایی که تاکنون بازی کرده ام هیچ کدام منفی نبودند و همه شخصیت ها خاکستری بودند، یعنی همین سلیم سریال «بیگانه ای با من است» که می بینید قاچاقچی است اما ابعاد انسانی او را هم می بینید یعنی منفی مطلق بازی نکردم.
در سریال «آسپرین» شخصیت ام منفی است اما شیرین ترین کاراکتر قصه است و بیشتر کارهایم از این جنس بوده اند.
برایم آن چه اهمیت دارد این است که آن کاراکتر نمونه خارجی یعنی ما به ازای بیرونی داشته باشد و آدمی مثل او را در جامعه ببینیم. ویژگی که به نقش هایم داده ام این است که هیچ وقت طبق فیلم نامه دیالوگ را نمی گویم و آن را مال خودم می کنم و اعتقاد دارم متن نویسنده برای اطلاعات دادن به بازیگر است و حالا که من اطلاعات را دریافت کردهام باید از نگاه خودم بازی کنم نه با توجه به دیالوگ هایی که در متن نوشته شده است.
با این دیدگاه با کارگردان ها سر صحنه به مشکل نمی خورید؟
خیر، خوشبختانه در 90 درصد آثار کارگردان ها اعتماد کرده و این اجازه را به من داده اند چون می بینند که خروجی قابل قبول است.
با این توضیحات و با توجه به سختگیری های «مهران مدیری»، او در «هیولا» این اجازه را به شما می داد؟
در سریال آقای «مدیری» باید طبق دیالوگ پیش می رفتم، البته اجازه می داد که با توجه به متن و داشته های ذهنی ام نقش را مال خودم کنم.
«مدیری» سختگیر نیست و طبق متن کار می کند. وقتی کارگردان ببیند خروجی درست است هیچ وقت با شما مخالفت نمی کند.
اگر پیشنهاد درست باشد و در اجرا هم آن را ثابت کنید، می پذیرد.
دوست داشتید در آثار بعدی اش هم حضور داشتید؟
من در هیولا یک نقش جدی را بازی کردم و به آقای مدیری گفتم که ان شاءا... در جای خوبی برای تان نقش کمدی هم بازی می کنم.
فیلم «حمال طلا» اگر در جشنواره فجر کمتر مورد توجه داوران قرار گرفت اما در جشنوارههای جهانی دیده شد و جوایزی را دریافت کرد.
جشنواره فیلم فجر اندکی درگیر اسامی است. به هر حال اسم ها در دیده شدن کارها تاثیر دارند.
به جوانهایی که دوست دارند بازیگر شوند و از این راه به پول و شهرت دست پیدا کنند چه توصیهای دارید؟
برای پول و شهرت وارد نشوند چون این حرفه آن گونه که فکر می کنند نیست.
بیشترین چیزی که برایم اهمیت دارد که در طول این سال ها همیشه برایم اتفاق بیفتد این است که اگر روزی جایزه ای گرفتم بتوانم به جوانان بااستعداد و علاقه مند بگویم من نماینده نسلی هستم که نه پول داشت و نه پارتی اما آمدم و توانستم موفق شوم و شما هم می توانید بیایید و به آرزوی خود برسید و این برایم خیلی جذاب است.
سقف آرزوهای تان در بازیگری کجاست؟
سقفی ندارد و از حضور در این حرفه لذت می برم، البته برخی جاها هم خیر ولی همین که در سینما فعالیت می کنم و کاری انجام می دهم که به آن عشق می ورزم، راضی هستم.
نویسنده: مریم ضیغمی
منبع: روزنامه خراسان شمالی