نماینده مردم میانه در مجلس شورای اسلامی گفت: جای تعجب دارد برای افزایش حقوق بازنشستگان، قرار است میزان مالیات بر ارزش افزوده افزایش یابد که منجر به تشدید تورم خواهد شد.
بهرغم اینها یک نکته بسیار مهم در بودجه ارایه شده برای ۱۴۰۳ وجود دارد که رییس سازمان برنامه آن را به این شکل مطرح کرده است که «حتما همه ما دوست داریم در سالی که تورم نسبتا بالایی داشتیم حداقل ۲۵ یا ۳۰ درصد افزایش حقوق داشته باشیم. اما وقتی منابع خودمان را حساب و کتاب میکنیم، میبینیم که ظرفیت پرداخت ۳۰ درصد افزایش حقوق به شاغلین وجود ندارد.»
در سطح عملیاتی، رشد بیامان پول بیرونی است که با رشد اقتصادی تناسبی ندارد. در امتداد آن انتظارات تورمی بالفعل و مزمن قرار دارد که بخش مهمی از آن ناشی از بیبرنامگی و عدم ارائه دورنمای روشن از سوی سیاستگذار پولی و غیرپولی است. به این موارد ذینفعان تورم را هم باید افزود.
نماینده ادوار مجلس گفت: وقتی مردم میشنوند وزیری که خودش 50 میلیون حقوق میگیرد، برای افزایش حقوق کارگران مقاومت نشان میدهد، قطعا خوشحال نمیشوند و حال خوبی پیدا نمیکنند.
بانک مرکزی میگوید: موفق شده با کنترل ترازنامه بانکها نرخ رشد نقدینگی را از ۴۲.۸ درصد در مهر ۱۴۰۰ یعنی زمان آغاز به کار دولت سیزدهم به ۲۶.۹ درصد در پایان شهریور ۱۴۰۲ برساند تا دستکم یکی از موتورهای تورم را خاموش کند.
در آبان ماه ۱۴۰۲ ، تورم ماهانه خانوارهای کشور برابر ٢,٢ درصد بوده است. تورم ماهانه برای گروههای عمده «خوراکیها، آشامیدنیها و دخانیات»، ۱ درصد و برای گروه عمده «کالاهای غیرخوراکی و خدمات»، ٢.٧ درصد بوده است.
بانک مرکزی آمریکا پس از آنکه متوجه جدی بودن تورم شد، سیاست پولی انقباضی خود را در پیش گرفت و طی چند مرحله نرخ بهره بازار بین بانکی را به طور محسوس افزایش داد و توانست تورم را مهار کند و نرخ تورم را نزولی کند و به تدریج به سمت عدد هدف ضمنی 2درصد حرکت دهد؛ گرچه هنوز این با اطمینان رخ نداده است.
مرکز آمار ایران ۴ گزارش از وضعیت هزینه تولید در بخشهای صنعت، معدن، خدمات و برق را منتشر کرد. این گزارشها آینده نرخ تورم مصرفی را به تصویر میکشد و به دولتمردان کمک خواهد کرد تا سیاست کنترل تورم را با قدرت بیشتر از گذشته ادامه دهند.
یکی از دلایل مهم آنکه تورم همچنان نگرانکننده است و باید دغدغه ما باشد آن است که مبارزه با تورم خصوصا آنگاه که به سطوح بالا میرسد، کار سادهای نبوده و زمانبر است.
از آنجاکه اقتصاد ایران برای چندین سال تورم بالایی را تجربه کرده است، همین تجربه تاریخی تورم بالا میتواند در سالهای آتی متغیر مهمی در شکلگیری انتظارات تورمی بالا باشد و بر این مبنا بر سر راه مدیریت تورم انتظاری، چالشهای بسیاری ایجاد کند. حداقل دو مکانیسم شناختهشده متقابل وجود دارد که از طریق آنها تجربه تورم بالا میتواند به صورت محلی در طول نسلها ادامه یابد.
بررسی تغییرات رقم حداقل دستمزد در دهه۹۰ نشان میدهد با وجود افزایش مداوم مبلغ حداقل دستمزد، ارزش واقعی آن متاثر از تورم بودهاست؛ به این معنی که در سالهایی که اقتصاد ایران تورم بالایی را تجربهکرده ارزش واقعی حداقل دستمزد به شکل چشمگیری کاهش یافتهاست.