باور دارم فقر و نابرابری همچون نم پای پی حکومتها است و مانند موریانه به جان حکومت ها می افتد و می تواند یکباره سقف را بر سر نظام سیاسی کشور را خراب کند.
گزارشها حاکی از آن است که کرونا میلیونها آسیای جنوب شرقی را به فقر شدید کشاند به طوری که اقتصاد این کشورها ممکن است تا چندین نسل نتوانند بهبود کاملی پیدا کنند.
غریب به 20 سال است که ایران با فقر بیشتر از هر چیز دیگر درگیر است، فقری که به بدنه اقتصاد هم آسیب جدی وارد کرد و تا به امروز در این باره راهکاری نتوانستند، پیاده کنند تا فقر را مهار کنند. نکته ای که مهم است، هر دولتی با اقتصادی که دارد فقر را با آن اقتصاد و تورم آن سال معنی می کند که شاید یکی از عواملی که نتوانستند فقر را کنترل کنند همین عامل است.
اخبار متنوع و متعدد اقتصادی این روزها که پشت سرهم از جلوی چشم ما می گذرد در کنار تصمیمات مهم اقتصادی برای آینده نگران هایی را در بین صاحب نظران و دلسوزان کشور بوجود آورده است.
شنیدن این میزان خبر جنایتهای هولناک به هیچ وجه عادی نیست و نشان از وضعیتی خطرناک در جامعه دارد. به برخی اخبار هــولناک چند وقت اخیر که هر کدام موی بر تن آدمی سیخ میکند، بنگریم: یکی با داس و دیگری با تبر به جان دخترش میافتد، آن یکی سر دختر عمویش را از تن جدا میکند، دیگری فرزندانش را سلاخی میکند و جسد تکه تکه شده او را در سطلل زباله میگذارد، آن یکی به راحتی آب خوردن رگ گردن پلیس را میزند و حالا هم در یک خبر هولناک و ویرانگر دیگر یکی پیدا شده که سر از تن دختری نوجوان جدا کرده و آن را در خیابان میچرخاند.
دقیقا دو سال از روزی که وجود کرونا در ایران بهطور رسمی اعلام شد، میگذرد. کرونا بلایی است که همه جهان را کمابیش درگیر خود کرد. از این نظر ما هم مثل کشورهای دیگر نباید گِلهای داشته باشیم.
حران عمیق ایران امروز اتفـــاقا اقتصادی نیست، بیشترین بحران در بخــش اجتماعی است. دفتر مطالعات استراتژیک ریاست جمهوری(٩۵- ٩۴) گزارش ناامید کنندهای از وضع فرهنگی جامعه داده است. در این گزارش، اعتماد بین آحاد جامعه ایران به ١٠درصد، شاخص کلاهبرداری به ٧۵درصد، شاخص صداقت و امانتداری به ٨درصد رسیده، این ارقام در کشورهای حوزه اسکاندیناوی بالای ٧٠درصد است، یعنی جامعه بهرغم تبلیغات و بودجههای تریلیاردی فرهنگی دچار یک سقوط اخلاقی شدید شده است.
شاید همین یک جمله که گفتند« تشنگان خدمت بروند خیریه بزنند» سبب شد تا مسئولین و چهرههای سیاسی به سمت موسسات خیریه سرازیر شوند و حالا میبینیم صدها نهاد خیریه در کشور مشغول به فعالیت هستند که شناسنامه آنها به نام برخی مقامات مزین شده است! این در حالی است که حالا اسنادی از بروز فسادهای مالی در برخی خیریهها منتشر شده اما متاسفانه هیچ کس پاسخگو نیست!
حجتالاسلام منصف، در خطبههای دوم نماز جمعه این هفته شهر امید، با اشاره به موضوع فاصله طبقاتی و بالارفتن عدد خط فقر گفت: در خطبه اول به نقل از امیرالمؤمنین علی(ع) که هفته گذشته مزین بود به نام پربرکت ایشان، مفصل درباره رفتار آن حضرت با کارگزاران حکومت توضیح دادم.
مسعود نیلی در یک سخنرانی راه و بیراهه سیاستی «حمایت از فقرا» و «رفع فقر» را تشریح کرد. در بحث حمایت از فقرا، رویکرد نخست، حمایت از طریق «قیمت» است که تاکنون، اقتصاد ایران از این رویکرد بهره برده است. به اعتقاد نیلی، این سیاست به هدف اصابت نمیکند؛ زیرا همه جامعه را هدف قرار میدهد و چون منابعی که لازم دارد، منابع بزرگی است، نتیجه این میشود که دولتها نمیتوانند پای اجرای این سیاست بمانند و ضد اهداف اولیه عمل میکند. رویکرد دیگر، حمایت از طریق «درآمد» است.
آثار فقر برزندگی آحاد مردم هرروز بیشتر خود را نشان میدهد، برتعداد افراد فقیر افزوده میشود وفاصله ثروتمندان با نیازمندان فزونی مییابد. در همین رابطه دکتر راغفر، استاد دانشگاه الزهرا فاصله طبقاتی وعدم توازن در برخورداری از امکانات کشور را علت فقر وافزایش تعداد فقرا دانسته است وآن را نشانهای از وضعیت وخیم اقتصادی میداند که ریشه در فقدان عدالت در توزیع منابع دارد.
اتوبوسخواب ها شهروندانی هستند که برای حفظ آبرو و زندگی آبرومندانه خود شبها را در اتوبوسها به صبح میرسانند. انتشار این خبر واکنشهای متعددی را با خود به همراه داشت. برخی آنها و وجودشان را تکذیب و برخی با بیتوجهی این پدیده را عادی تلقی کردند. اما جدای از هر نوع واکنشی این شهروندان در این شهر قرار دارند و شبهای سرد زمستانی اتوبوسها را تنها پناه خود میدانند.
بررسیها نشان میدهد مجموع قاچاق ورودی و خروجی که همان پدیده قاچاق معکوس است بیش از 12 میلیارد دلار برآورد شده که با توجه به حجم بودجه سالانه کشور و همچنین آمار اعلام شده از تجارت رسمی حجم قابل توجهی از منابع درآمد کشور را بهخود اختصاص میدهد.
از بس که اصولگرایان تندرو و بیمنطق بر مساله جمعیت و کاهش رشد آن تأکید میکنند، بهطور عادی نوعی حساسیت منفی نسبت به این مساله به وجود آمده است در نتیجه بسیاری از کارشناسان و اهل نظر یا این موضوع را مساله نمیدانند، یا حتی با مساله دانستن آن مخالف هم هستند، در حالی که واقعیت امر چنین نیست.
شاید فقر، آفت آگاهی باشد؛ اما فقیر بودن یک ملت، به تنهایی ضامن بقاء سیستم نیست، حتی اگر فقر، به خُرد شدن "منزلت" ها رسیده باشد و ملتی را کامل زمین گیر کند.