خروج آمریکاییـــان از افغانستان را چه پیروزی بدانیم و چه شکســت و عملکــرد روزهای منتهی به ضربالاجل خروج سربازان آمریکایی را به فرار تعبیر کنیم یا نقل و انتقال سربازان آمریکایی و کسانیکه در طول بیست سال اشغال افغانستان به آمریکاییان کمــک کردند، در صورتمسئله یعنی تسلط تقریبا کامل طالبان بر افغانستان تفاوتی حاصل نمیشود.
پایگاه خبری Scroll.in در گزارشی ضمن پرداختن به تحولات اخیر افغانستان و اوج گیری طالبان در این کشور، به طور خاص این گمانه زنی را مطرح کرده که افغانستان میتواند در نوعِ خود، نقطه آغاز جنگ سردی جدید در جهان باشد.
امروز با دور تازهای از ملی گرایـــی در دنیا مواجه هستیم و به عبارت رسمیتر دوره تازهای از نظام وستفالی در دنیا شکل گرفته و منافع ملی کشورها از هر چیزی برایشان مهمتر است.
دو کشور بزرگ اسلامی منطقه غرب آسیا، یعنی جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی، قابلیتها و تواناییهای بسیار زیادی در امر فرآیند و روند صلح منطقهای دارا هستند. شاهد این ادعا سیاستهای دو ستونی دکترین نیکسون است.
هانیزاده در واکنش به انتقادها از وزیر امور خارجه:
یک کارشناس مسائل خاورمیانه گفت: در قرائت متن عربی توسط امیرعبداللهیان در نشست بغداد به دلیل لهجه نسبتا فارسی وی بعضی ایرادها وجود داشت؛ اما با وجود اشکالات آن مفهومی که لازم بود، منتقل شد.
به خاطر چالشهایی که ما و آمریکا داریم، آمریکاییها قصد دارند در همه جای دنیا دست ایران را از همه چیز کوتاه کنند یعنی هر قدر روابط ایران و لبنان افزایش پیدا کند، آمریکاییها به دنبال این هستند که روابط ما را قطع کنند. فشاری که در حال حاضر به لبنان و مردم لبنان وارد میشود به دلیل همین سیاستهای آمریکا است.
چندین کشور زیبا در خاورمیانه شعلهور شدند. دمای شدید و خشکسالی منطقه را ویران کرده، جنگلها را سوزانده و شهرها را به نقاطی غیرقابل تحمل تبدیل کرده است. مجله فارنپالیسی در شماره ماه آگوست خود در یک گزارش نسبت به گرمای شدید و غیرقابل سکونت شدن خاورمیانه هشدار داد.
در طول ۴۵ روز گذشته که برنامهریزی برای برگزاری نشست بغداد آغاز شد، اهداف متنوع و متعددی برای این نشست از سوی مسوولان عراقی مطرح شد. نخست اینکه با این استدلال که هرچه روابط همسایگان عراق بهتر باشد تاثیر عمیقی بر شکوفایی و امنیت عراق دارد، عراق به عنوان یک کشور کنشگر فعال خواستار برگزاری این نشست برای بهبود روابط میان کشورهای پیرامونش شده و به دنبال این است که روابط جمهوری اسلامی ایران و همسایگان دیگرش را به وضعیت عادی و نرمال برگرداند.
حملات روز پنجشنبه در کابل، دینامیسم پیچیده بین طالبان، شبکه حقانی و القاعده از یکسو و رقیبشان یعنی «داعش خراسان» از سوی دیگر را آشکار کرد. فرمانده امریکایی سنتکام بعد از این حملات تهدید داعش خراسان را «بهشدت واقعی» توصیف کرد و مشاور امنیت ملی بایدن نیز یکشنبه گذشته گفته بود که تهدید داعش «شدید» و «مستمر» است.
سرانجام، پس از مذاکرات طولانی طالبان و آمریکا، آمریکا از افغانستان خارج و با خروج آمریکاییها از افغانستان، طالبان پیروز ملی میدان مبارزه با اشغالگران در این کشور شد. در کمال ناباوری افکار عمومی، خیلی سریع طالبان بر کل افغانستان مسلط شد و عملا تقابل جدی میان طالبان و گروههای مختلف رخ نداد.
در اتفاقات افغانستان شاهد پدیده عجیب و باور نکردنی تبرئه و تطهیر طالبان هستیم. از اینرو تحلیل کنیم که چرا با چنین پدیدهای مواجه شدهایم؟ ماجرا این است که ایران گفتوگوهای غیرآشکار و مفصلی با طالبان داشته است.
افغانستان در طول تاریخ باتلاق قدرتهای بزرگ جهان از بریتانیای کبیر تا شوروی و امروز آمریکاست. پس از آن طرف طالبان را هم، نه میتوان در چارچوب داعش، جبهه النصره و ... بررسی کرد و یا در طرف مقابل طالبان را در جرگه انصارا... یمن، حماس، جنبش جهاد اسلامی، حزبا...، حشدالشعبی و نظایر آن گذاشت.
با اینکه اوضاع کشورمان زیر چتر مرگهای پی درپی مردمان غمانگیز است و شاید در حوصله خوانندگان نگنجد که تحلیل بخوانند و بر اطراف نظر بیفکنند ولی نمیشود از حوادث مهم پیرامون کشورمان غفلت کنیم و دیر یا زود از همین غفلتهای مکرر خسارت ببینیم.
سخنگوی طالبان بیان کرد: تمام افغانستان تحت کنترل ماست. هزاران مدرسه دخترانه وجود دارد که فعال هستند و دانش آموزان آنها در کلاسهای درس حاضر میشوند. هیچ مانعی برای مدرسه رفتن وجود ندارد و در حال حاضر دانش آموزان به مدرسه میروند.
حدود ۸۰۰ میلیون نفر جمعیت در منطقه خاورمیانه حضور دارند و این منطقه یک بازار بکر و گسترده است که با فعالسازی این بازار میتوان روابط تجاری را گسترش داد و این روابط تجاری میتواند بخش عمدهای از مشکلات اقتصاد ایران را حل کند، اشتغال را افزایش دهد و رشد اقتصادی را تضمین کند.
آیا به وعدههای طالبان باید امیدوار بود و آنها را پذیرفت؟ پاسخ روشن است. نه طالبان و نه هیچ سیاستمدار دیگری، به صرف اینکه وعدهای را دادهاند قابل اعتماد نیستند. پس چه باید کرد؟ آیا همه دروغ میگویند؟ چگونه باید داوری و ارزیابی کنیم؟ مگر سیاستمداری که راستگو باشد نداریم؟ آیا با این حساب سیاست ممتنع و غیرعملی نمیشود؟ برای پاسخ به این نکات باید گفت که در درجه اول بسیاری از سیاستمداران صادقانه وعده میدهند، ولی در عمل قادر به انجامش نمیشوند.
با پیروزی برقآسای طالبان و فتح زنجیرهای مراکز استانها، بالاخره پرچم سفید طالبان خیلی سریعتر از آنچه پیشبینی میشد، بر فراز کاخ ریاستجمهوری در کابل برافراشته شد. رئیسجمهور فراری شده و بسیاری از تحلیلگران مسائل افغانستان، فارغ از نوع دیدگاهشان، شوکه شده و توان تحلیل را از دست دادهاند و مسحور اخبار پیدرپی شدهاند و لاجرم از پیشبینی اثرات این رخداد بر جهان و منطقه بازماندهاند.
نشست قریب الوقوع سران کشــورهای پیرامونی عراق در بغداد که نخستین نشست منطقهای در نوع خود تلقی میشود نشان میدهد که منطقه غرب آسیا به سمت همگرایی و پرهیز از تنشهای سیاسی حرکت میکند.