دوره ریاستجمهوری دکتر روحانی به سر رسید و کلید دفترش را به رئیسجمهور جدید تحویل داد؛ کلیدی که قرار بود قفلهای بسیاری را باز کند ولی به هر دلیل نشد. چرا؟ آیا کلیدها (سیاستها) نامناسب بودند یا اینکه کلید اصلی در اختیار او نبود؟ طبیعی است که دولت او کارهای بسیاری کرد که باید قدرشان را دانست ولی در زمینه اقتصاد، کمبودها آنچنان زیاد هستند که در یک یادداشت کوتاه نمیتوان به آنها پرداخت.
هم زمان با به پایان رسیدن دولت روحانی اقدامات و سیاستهای تادرست این دولت مورد بررسی قرار گرفت. با اینکه دولت دوازدهم به دنبال مهار تورم بود اما نتوانست در این راه توفیقی پیدا کند.. به باور کارشناسان اقتصادی، دلایل ضعف خروجی اقتصاد در این هشت سال را میتوان به چهار سرفصل کلی تقسیم کرد که شامل «خطا در سیاستگذاریهای پولی»، «ضعف سیاستهای مالی و بودجهای»، «خطا در زمینه سیاستهای ارزی و تجاری» و «بیتوجهی به علم اقتصاد و نظرات کارشناسی» میشود.
محمد نهاوندیان، معاون اقتصادی حسن روحانی در دولت دوازدهم، به تازگی گزارشی از عملکرد اقتصادی دولت «تدبیر و امید» منتشر کرده که در نوع خود حاوی اطلاعات تازهای است. بر این اساس، تقریباً برای اولین بار به طور دقیق مشخص شده که صادرات نفت ایران در سال ۱۳۹۹، کمی بیش از ۱۸ میلیارد دلار بوده است، درآمدی بسیار ناچیز در مقایسه با میانگین دهههای اخیر. از آن سو، مقایسه درآمدهای ارزی دولتهای اخیر در ایران و میزان رشد «تولید ناخالص داخلی» در دوره مدیریت آنها، نشان میدهد که حسن روحانی در توسعه ایران «مردود» شده است.
یک اقتصاددان گفت: دولت روحانی باعث هرج و مرج کامل در کشور شد و عدهای نیز که افراد حامی و یا وابسته به آن بودند، از این وضعیت سود بردند. غارت اقتصاد ایران در دهه 90 رخ داد و در واقع روحانی به مردم خیانت کرد.
دوران مسئولیت آقای روحانی بعد از هشت سال تصدی ریاستجمهوری ایران به پایان رسید. بدیهی است نقد و ارزیابی عملکرد دولت آقای روحانی امر پسندیدهای است که باید انجام شود اما فضای عمومی و بهویژه فضای رسمی کشور بهگونهای است که گویی او نه خدمت بلکه خیانت مرتکب شده و نهتنها شایسته تقدیر نیست بلکه باید او را مجازات کرد و به تعبیری نقدها بیشتر بوی انتقام میدهد تا ارزیابی.
آقای روحانی هم رفت. ارزیابی دقیق و منصفانه عملکرد دوره هشت ساله او اکنون ممکن نیست. به ویژه اینکه ما منتظریم که ارزیابی عملکرد را با آیندهای که هنوز نیامده است مقایسه کنیم! در حقیقت باید گفت که در آینده همچون دفعات پیش، مردم حسرت گذشته را خواهند خورند. شاید فقط در دوره اصلاحات بود که چنین حسرتی مشاهده نشد.
معمولاً رؤسای جمهور پیشین که تا برگزاری مراسم تنفیذ جانشین خودشان، هنوز دارای «مشروعیت ریاستجمهوری» بودهاند، در مبادله این جایگاه، مشارکت داشته و «حکم تنفیذ» رئیس جمهور منتخب را به دست امام امت میدادهاند تا به ریاستجمهور بعدی تقدیم شود؛ لیکن اینبار حسن روحانی اجازه نیافت تا حکم جانشین خود را به دست نائب امام زمان بدهد؛ معنای این اتفاق آن است که حکم ریاست جمهوری حسن روحانی و به تبع آن مشروعیت جایگاه وی، به دلیل آزار بیشمار مردم، از منظر امام امت، ظاهراً قبلاً بیاعتبار شده است.
شافعی، رئیس اتاق ایران: اگر همچنان به اقتصاد توجه نشود و در بر همان پاشنه بچرخد، در آینده نهچندان دور، شاهد مرگ تولید خواهیم بود... خصولتیها روزبهروز فربهتر میشوند، هرموقع پای حسابرسی به میان میآید، خصولتیها رها شده و بخش خصوصی تحت فشار قرار میگیرد.
پس از پایان مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری، آیت الله سید ابراهیم رئیسی به همراه حجت الاسلام حسن روحانی در نهاد ریاست جمهوری حضور یافته و رئیس جمهور سابق دفتر کار را به آیت الله رئیسی تحویل داد.
در آخرین روزهای عمر دولت تدبیر و امید؛ حسن روحانی فرمانده قرارگاه عملیات فشاراقتصادی بر کشور از خواب جمعه گونه خود بیدار و به فکر عذرخواهی از مردم افتاده است.