نماینده مردم همدان در مجلس شورای اسلامی با انتقاد از عملکرد دولت تدبیر و امید در ۸ سال اخیر،گفت: دولت روحانی فراموش کرد که مسئولان نوکر مردم هستند و نگاه از بالا به پائین به مردم داشت.
عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت ایران ضمن تاکید بر اینکه روحانی و لاریجانی به مرور به حاشیه خواهند رفت، گفت: مگرآنکه در کنار یک جریان سیاسی دیگری قرار بگیرند و فعالیت سیاسی خود را به آن شکل ادامه دهند.
عضو فراکسیون انقلاب اسلامی مجلس با بیان اینکه نفوذ فساد در جریان اصلاحطلب آبروی مدیریتی آنها را برده است، گفت: اگر دولت مردمی موفق شود آینده سیاسی اصلاحطلبان به خطر میافتد.
روز گذشته آقای حسین شریعتمداری سرمقاله کیهان را به موضوعی جالب اختصاص داد. در این متن، مطالب چند نفر از افراد از جمله بنده را دستمایه یادداشت خود کرده که بنده بخش مخصوص خود را در ذیل تقدیم میکنم.
کابینه دولت سیزدهــم به جهــت شــرایط کشـور و نارضایتیهای مردم در حوزههای مختلف از اهمیت بالایی برخوردار است و از این رو در انتخاب افراد کابینه دیگر خط و ربط سیاسی فرد نباید ملاک قرار بگیرد و آنچه مهم است شایستگی، توانایی و تجربه فرد است.
نماینده تبریز در مجلس، گفت: دولت رئیسی نباید تجربه دولت ائتلافی روحانی را تکرار کند، شعارهایی مانند «فراجناحی» یا مانند این عملاً در فرهنگ سیاسی کشور ما نمیتواند جواب بدهد.
عضو فراکسیون روحانیون مجلس با بیان اینکه وحدت جریانهای سیاسی در شرایط جنگ اقتصادی ضروری است، گفت: تماسهای رئیسجمهور منتخب با اصلاحطلبان در راستای ایجاد وحدت میان سلایق سیاسی است.
اقدام یا ابتکار یک فعال سیاسی در اعلام یا علاقه به «نیروی چهارم»، اهل تاریخ سیاسی را یاد «نیروی سوم» خلیل ملکی می اندازد. حال آن که در جدال «مشارکت و انحصار» و دوگانه های دیگر به دشواری میتوان راه سوم و چهارم و پنجم گشود. هرچند شاید وجه مشترک این دو همان «دلیری و استواری اخلاقی» باشد که داریوش آشوری در توصیف نماد «نیروی سوم» به کار برده بود تا فرجام «نیروی چهارم» چه باشد...
به نظر می رسد برخی فعالان سیاسی و رسانه ای اصلاح طلب بیش از حد در مورد دولت آتی خوش بین هستند. منظور من در مورد کیفیت و عملکرد دولت بعدی نیست بلکه منظور ترکیب سیاسی کابینه است. بعضا اظهاراتی شنیده و خوانده می شود که که گویی نیمی از کابینه دولت سید ابراهیم رئیسی از جریان ساکت و بازنده انتخابات انتخاب خواهد شد و حتی برخی از دولتمردان فعلی در مقام خود ابقا می شوند!
یکی از پدیدههای عجیبی که در انتخابات اخیر دیده میشد، غلبه ذهنیت تبلیغاتی بر کنشگران سیاسی اصلاحطلب بود. ذهنیتی که پیشتر و حتی هماکنون نیز نزد اصولگرایان به وفور دیده میشود و یکی از عوامل عدم درک درست آنان از پدیدههای جامعه است و لذا هیچگاه نمیتوانند مسائل را حل کنند.
یک نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی گفت: اصلاحطلبان باید خودشان را با مطالبات ملی و اساسی مردم هماهنگ کنند یعنی رسماً اعلام کنند آن چیزی را که طلب میکنند همانی است که مردم دنبالش هستند.
عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت گفت: نهاد اجماعساز برای ماموریتی در انتخابات تشکیل شده بود و عملا با پایان یافتن انتخابات، کارآیی آن تمام شده است و دیگر فعالیت نمیکند.
اصلاحطلبان پس از ردصلاحیت گزینههای خود در انتخابات ریاستجمهوری عنوان کردند از هیچ گزینهای به صورت رسمی در انتخابات حمایت نمیکنند. در نهایت نیز ابراهیم رئیسی با مشارکت 48 درصدی مردم به عنوان رئیسجمهور انتخاب شد.
یک فعال سیاسی اصلاحطلب گفت: عدهای میگویند که ما در کشور رئیسجمهور به درد بخور نداشتیم، در صورتی که چندین روسایجمهور محصول حوزه علمیه بودند، بنابراین چنین حرفی هم حرف با ارزشی نیست.
یک فعال سیاسی اصولگرا، گفت: اگر دولتی آمده و دارد این اهتمام را به خرج میدهد که از صاحبنظران در عرصههای مختلف نظرخواهی کند دیگر اما و اگر گذاشتن در مقابل چنین کاری یک نوع بیانصافی و کجسلیقگی سیاسی است که بخواهیم از آن ایراد بگیریم.
اصلاحات انتخابات محور حتی اگر نمرده باشد سکتهای سنگین کرده است. برای جریانی که به خشونت اعتقاد ندارد و بیگانگان را خوب میشناسد که جز برای خودشان برای هیچ کشوری خیری ندارند این سوال مهم پیش آمده است که اکنون با انبوه مشکلات خطیر مردم در برابر رقیبی که همه قدرت را تصاحب کرده است چه باید بکند و چه میتواند بکند؟
شرایطی که امروز اصلاحطلبان با آن مواجه هستند، از زوایای مختلفی قابل نقد، تحلیل و بررسی است که طبعا صاحبنظران و کارشناسان عرصه سیاست و احزاب در روزها و چهبسا سالهای آینده به آن خواهند پرداخت.