در یکی دو هفته اخیر که مسعود پزشکیان همان ادبیات رسمی و گاه شعاری را دربارۀ مذاکره با ترامپ و مقاومت و تحریم تکرار میکند برخی به طعنه میگویند نکند سعید جلیلی شده است!
مذاکرات مستقیم آمریکا و روسیه در عربستان، برخی اظهارنظرها را دوباره فعال کرده است که چرا ایران، چنین کاری انجام نمیدهد و برخی نگرانیها را به رسانهها آورده که ممکن است در این مذاکرات، برخی مسائل ضدمنافع ایران هم انجام شود.
موج گرانی و افزایش قیمت ارز و طلا، همه چیز را تحت تأثیر قرار داد و همگان شاهد از دست رفتن ارزش پول ملی و فشار تورمی به جامعه هستند که این روزها بر شانه مردم سنگینی میکند.
استیضاح ناصر همتی وزیر اقتصاد دولت آقای پزشکیان در شرایطی اعلام وصول شد که هنوز مدت زمان زیادی از عمر این دولت نگذشته است و وزرای کابینه عملا فرصتی برای اثرگذاری در حوزه فعالیتهای خود را نداشتهاند.
تنها کارنامه اجرائی جلیلی حضور در دبیرخانه شورایعالی امنیت ملی و معاونت وزارت خارجه است. او هیچ سابقه دیگری که با آن بتواند ادعای مدیریت کشور را داشته باشد در کارنامه ندارد. این سمت هم از سال ۹۲ از او گرفته شد.
روزنامه کیهان با حمله به دولت نوشت: دولت چهاردهم شش ماه است که بر سر کار آمده و تاکنون در عمل به وظایف و وعدههای اقتصادی چندان موفق نبوده، اما به شرط کنار گذاشتن حاشیهسازان، میتواند مشکلات را رفع کند یا کاهش دهد.
تمام افرادی که در حکمرانی کشورمان نقشی دارند به ویژه متصدیان دیپلماسی خارجی باید تحولات سریع و بسیار حساس این روزهای منطقه را با حساسیت دنبال کنند و برای اینکه ایران از چرخه سیاسی خاورمیانه عقب نماند اقدامات مناسب انجام دهند.
به حراج گذاشتن یک میلیون سکه بهار آزادی با سررسیدهای ۳۱ خرداد ۱۴۰۴، ۳۰ مرداد ۱۴۰۴ و ۳۰ مهر ۱۴۰۴ اقدام دیگری است که بانک مرکزی با ادعای کاهش قیمت سکه انجام میدهد ولی از نرخهای اعلامی کاملاً مشخص است که نتیجه عکس خواهد داشت.
روز گذشته، اقدام غیرقانونی حمید رسایی، نماینده تهران، در ضبط و انتشار فیلمی از جلسه غیرعلنی مجلس با حضور وزیر اقتصاد، عبدالناصر همتی، باردیگر معضل پوپولیسم رسانهای در نهاد قانونگذاری کشور را به نمایش گذاشت.
مجلسیها که خود انتقادات زیادی به عملکردشان وارد است؛ امروز که مثل دایه دلسوزتر از مادر برای بحران ارزی و اقتصادی همتی را به زیر تیغ تیز استیضاح میکشند چرا در دولت گذشته که شرایط اقتصادی وقت بسیار بغرنج و نابسامان بود و خود مجلسیها به برخی ناکارآمدیها اذعان داشتند در همان ماههای نخست تن به استیضاح وزرای اقتصادی دولت سیزدهم ندادند؟
حمله احتمالی رژیم اسرائیل به تاسیسات صلح آمیز هستهای ایران که تحت نظارت دائمی آژانس بین الملی انرژی اتمی قرار دارد، تصویری کامل از ماهیت واقعی آن برای افکار عمومی "جهان" میسازد: رژیمی آپارتایدی که به هیچ حرمت و حریم بین المللی پای بند نیست.
تحولات اخیر نشان میدهد که اصلاحطلبان بار دیگر در آستانه یک تصمیمگیری مهم قرار دارند. آیا آنان همچنان به حمایت از پزشکیان و سیاستهای تعاملجویانه او ادامه خواهند داد یا آن که در راستای بازیابی هویت انتقادی خود، مسیری متفاوت را برخواهند گزید؟
یکی از مهمترین تغییرات بودجه ۱۴۰۴، افزایش ۱۲۳ هزار میلیارد تومانی در مصارف هدفمندی یارانهها است که مجموع این اعتبارات را از ۹۲۳ هزار میلیارد تومان در لایحه اولیه، به ۱,۰۴۶ هزار میلیارد تومان در قانون نهایی رسانده است.
به قتل رسیدن یک دانشجوی دانشگاه تهران در نزدیکی کوی دانشگاه در عین حال که بظاهر یک حادثه غیرسیاسی است ولی حتی اگر با انگیزه ایجاد التهابات سیاسی به وجود نیامده باشد، با حواشی غلیظی که پیدا کرد به یک جریان سیاسی تبدیل شد.
«رئیسجمهوری» در ساختار ریاستی، عالیترین مقام اجرایی یک کشور و فرد منتحب ملت است که با رای مستقیم آنان سکان امور اجرایی را در دست میگیرد و به نمایندگی از ملت عهدهدار رتقوفتق امور کشور است و قدرت خود را از رای ملت دارد.
کیهان در پاسخ به اظهارات وزیر ارشاد دولت اصلاحات نوشت: برخلاف تصویرسازی مهاجرانی، ایران امروز دهها برابر قدرتمندتر از سال ۱۳۶۹ است که فاقد زیرساختهای دفاعی و نظامی و اقتصادی و سیاسی و دیپلماتیک قدرتمند مانند امروز بود و تازه هم از هشت سال جنگ بیرون آمده بود.
سیاست دوگانه نمایندگان مجلس به ویژه سوپرانقلابیها در برخورد با وزرای دولت پزشکیان به ابهامی تبدیل شده است. 4 وزیری که تندروهای مجلس با آنها مخالف بودند، همچنان در معرض استیضاح هستند و آن وزرایی که از دولت رئیسی باقی ماندهاند، گویا به لطف همسویی سیاسی با جریان اصولگرایی تندرو با برخورد مومنانه روبهرو هستند.
معاون حقوقی و پارلمانی رئیسجمهور در دولت هاشمی، در یادداشتی به بررسی این سؤال پرداخت که چرا سال ۶۹ موافق مذاکره مستقیم با آمریکا بود و امروز مخالف است؟
این ایران نیست که با انگارههای ایدئولوژیک خود مانع تغییر مسیر روابط میان ایران و ایالات متحده میشود بلکه این طرف آمریکایی است که با نگرشهای ایدئولوژیک صهیونیستمدار به جای نگاه به منافع ملی، به دنبال حرکت در مسیر خطمشیهایی است که از سوی لابیهای صهیونیستی به آنان دیکته میشود.