اتفاقی که در عرصه سیاسی کشورمان در حال رخ دادن است، بسیار عجیب است. شدت یکدستسازی در حاکمیت به جایی رسیده که به مرور حتی فضای حداقلی سیاستورزی، خارج از حوزه رسمی حاکمیت و درون جامعه مدنی هم وجود ندارد
وزیر کشور گفت: خود را برای برگزاری دور دوم انتخابات مجلس آماده میکنیم. در برخی رسانهها دیده شد که موضوعی به نام آرای دچار مشکل مطرح کردند که باید گفت این میزان یعنی آرای سفید در کل کشور ۵ درصد بوده است.
مرعشی گفت: ظاهرا آرای باطله در تهران حدود ۵۰۰ هزار رای بود. اگر اصلاحطلبان و میانهروها همین ۵۰۰ هزار معترض را که رای سفید دادهاند، جذب و به سمت یک لیست هدایت میکردند، میتوانستیم باعث شکست کامل لیست اصولگرایان و جبهه پایداری در تهران شویم.
نگاهی به اسامی خارج شده از صندوقهای اخذ رای به عنوان نمایندگان منتخب مردم که در رقابت با چهرههای اسم و رسمدار توانستند بازی را به نفع خود تمام کنند، نشان میدهد که فصل خشکیدن «چنارها» فرا رسیده است و این مردم هستند که انتخاب میکنند «چنارها» همچنان بر کرسیهای تصمیمگیری باقی بمانند یا خیر؟
اگرچه مقاومتهایی بر سر ریاست محمدباقر قالیباف وجود دارد و این مقاومتها تداوم خواهد داشت، اما بعید است به راحتی بتوان قالیباف را از ریاست مجلس کنار گذاشت و حذف کرد.
هرچند مجلس یازدهم هم با آرای حداقلی شکل گرفت، اما اکنون رکوردهای حداقلیبودن هم در حال جابهجایی است و نفر اول تهران یکچهارم نفر اول دوره قبل رأی دارد و بعضی حوزهها آرای باطله یا اول است یا دوم یا حتی جمع آرای سه نفر اول به اندازه نفر اول همان حوزه در دوره قبل نیست؛ مانند تهران.
احمد زیدآبادی، روزنامه نگار در مطلبی در کانال تلگرامی خود نوشت: به نظرم فهرستهای تندرو در تهران، با توفیقی که به زعم خود به دست آوردند، کار دست خودشان و همینطور دست نظام دادند. میپرسید چگونه؟ بماند برای بعد!
با آغاز شمارش آرای رسمی برخی از چهرههای شناخته شده از راهیابی به مجلس و خبرگان آینده بازماندند و برخی نیز که بیشترین اصولگرایان را تشکیل میدادند راهی مجلس خواهند شد.
عضو جبهه پیروان خط امام و رهبری خراسان رضوی گفت: نمایندگان در ۴ سال حضور خود در مجلس به موضوعاتی نپردازند که فرصتها از بین برود و فرصت خدمت به مردم را قدر بدانند.