مریم بیگدلی کارشناس ارشد مطالعات زنان نوشت:

زنان حاشیه‌نشین: قربانیان محرومیت اقتصادی، فرهنگی و آموزشی

در حاشیه شهرهای بزرگ، زنانی زندگی می‌کنند که نه‌تنها از خدمات اجتماعی، آموزشی و بهداشتی بی‌بهره‌اند، بلکه هر روز با تهدیدهای تازه‌ای مانند خشونت خانگی، ترک تحصیل دختران و فقر چندوجهی مواجه می‌شوند. نگاهی به وضعیت زنان در مناطق حاشیه‌نشین، تصویری نگران‌کننده از شکاف‌های عمیق اجتماعی در برابرمان قرار می‌دهد.
تصویر زنان حاشیه‌نشین: قربانیان محرومیت اقتصادی، فرهنگی و آموزشی

به گزارش سایت خبری پُرسون، مریم بیگدلی کارشناس ارشد مطالعات زنان پیرامون آسیب پذیری زنان در سکونتگاه های غیر رسمی و حاشیه شهری نوشت:

مسئله امنیت زنان در محیط‌های شهری، به‌ویژه در سکونتگاه‌های غیررسمی و حاشیه‌نشین، یکی از چالش‌های اساسی اجتماعی است که ریشه‌های عمیقی در ساختارهای اقتصادی، فرهنگی و نهادی دارد. این مناطق، غالباً با شاخصه‌هایی نظیر فقر روبه‌رشد، کمبود زیرساخت‌های شهری، حاکمیت قوانین غیررسمی و فرسایش سرمایه اجتماعی شناخته می‌شوند که مجموعاً به افزایش آسیب‌پذیری گروه‌های فرودست، به‌ویژه زنان ، منجر می‌گردد.

عوامل ریشه‌ای آسیب‌پذیری:

اقتصاد غیررسمی و فقر: غالب ساکنان این مناطق درگیر مشاغل غیررسمی و کم‌درآمد هستند که منجر به فقر و عدم توانمندی اقتصادی می‌شود. این وضعیت، زنان را برای تأمین معاش خود و خانواده، ناچار به پذیرش ریسک‌های بالاتر در محیط‌های ناامن می‌سازد.
فضاهای شهری ناامن و فاقد نظارت: فقدان نورپردازی کافی، عدم حضور پلیس یا نهادهای انتظامی، وجود فضاهای متروک و مخروبه، همگی از عواملی هستند که حاشیه شهرها را به محیط‌هایی مستعد بزهکاری تبدیل می‌کنند.
ضعف سرمایه اجتماعی و نهادی: در بسیاری از این مناطق، اعتماد عمومی پایین است و نهادهای حمایتی رسمی مانند مراکز مشاوره، خانه‌های امن یا سازمان‌های مردم‌نهاد، حضور کم‌رنگی دارند. این خلاء نهادی، به زنان آسیب‌دیده امکان دسترسی به حمایت‌های لازم را نمی‌دهد.
نظام‌های پدرسالارانه و کلیشه‌های جنسیتی: در برخی از این جوامع، هنوز نگرش‌های پدرسالارانه و کلیشه‌های جنسیتی غالب است که محدودیت‌های بیشتری را برای زنان ایجاد می‌کند. این نگرش‌ها گاه به توجیه خشونت علیه زنان می‌انجامد.

قتل الهه حسین نژاد به مثابه نشانه‌ای از آسیب‌های پنهان:

قتل دلخراش الهه حسین نژاد در یکی از این حاشیه‌ها، نه‌تنها یک فاجعه فردی، بلکه نمادی از آسیب‌پذیری سیستماتیک زنان در این مناطق بود. این حادثه، بار دیگر نشان داد که چگونه فقدان امنیت اجتماعی می‌تواند به خشونت‌های فیزیکی منجر شود. پیامد اجتماعی این واقعه، افزایش ترس و ناامنی در میان زنان ساکن این مناطق بود و به بحث‌ها پیرامون مسئولیت‌پذیری نهادهای دولتی و محلی دامن زد. این حادثه، همچنین به وضوح نشان داد که بی‌تفاوتی اجتماعی و انفعال نهادهای نظارتی، چگونه می‌تواند زمینه‌ساز بروز فجایعی از این دست شود.

راهکارهای پیشنهادی و ضرورت مداخلات جامع:

برای مقابله با این معضل، نیاز به رویکردی چندبعدی و جامع است:

توانمندسازی اقتصادی و اجتماعی زنان: از طریق آموزش مهارت‌های شغلی، ایجاد فرصت‌های کارآفرینی و دسترسی به تسهیلات خرد.
بهبود زیرساخت‌های شهری و افزایش نظارت: شامل نورپردازی معابر، ایجاد فضاهای عمومی امن، و حضور فعال‌تر نیروهای انتظامی.
تقویت سرمایه اجتماعی و نهادهای حمایتی: ایجاد و گسترش مراکز مشاوره، خانه‌های امن و حمایت از فعالیت‌های سازمان‌های مردم‌نهاد فعال در حوزه زنان.
آموزش عمومی و تغییر نگرش‌های فرهنگی: برگزاری کارگاه‌های آموزشی برای مردان و زنان، ترویج ارزش‌های برابری‌خواهانه و مقابله با کلیشه‌های جنسیتی.
نظام‌مندسازی پاسخگویی نهادهای قضایی و دولتی: تسریع در روند پرونده‌های مرتبط با خشونت علیه زنان و تضمین اجرای عدالت.

نتیجه‌گیری:

امنیت زنان در سکونتگاه‌های غیررسمی، نیازمند توجه ویژه و همکاری بین‌بخشی دولت، جامعه مدنی و خود ساکنان است. مورد الهه حسین نژاد، تلنگری بود برای بیداری اجتماعی و درک عمق فاجعه‌ای که زنان در حاشیه شهرها با آن مواجه‌اند. بدون مداخلات جدی و جامع، این فضاها همچنان برای زنان، محیط‌هایی ناامن باقی خواهند ماند.

منبع: نونگاه تهران

967774

سازمان آگهی های پرسون