به گزارش سایت خبری پُرسون، میلاد(حامد)منصوری؛ سرپرست پایگاه خبری پُرسون خوزستان در یادداشتی به برنامه طرح «ایرانجان» که این روزها از سوی سازمان صداوسیمای ملی کشورمان در حال اجراست پرداخته است و نوشت: این برنامه با هدف معرفی ظرفیتها و مسائل استانهای کشور کلید خورده است؛ طرحی که در نخستین گام، از سوم تا نهم خرداد، خوزستان را در کانون توجه قرار داده است.
اما پرسش اساسی اینجاست: «ایرانجان» قرار است فقط از زیباییها بگوید یا صدای مردم باشد؟ آیا قرار است قاب رنگی و ویترینی از استانها ارائه دهد یا پنجرهای باشد رو به واقعیت، با همه شیرینیها و تلخیهایش؟
خوزستان، سرزمین طلای سیاه و رودهای پرآب، سالهاست با زخمهای کهنهای دست و پنجه نرم میکند؛ از بیکاری گسترده تا کمبود آب آشامیدنی، از مهاجرت جوانان تا پروژههای نیمهتمام عمرانی و کشاورزی. نمیتوان فقط از ظرفیتها گفت، بیآنکه از رنجها سخن گفت. زیباییها اگر در کنار دردها نباشند، به جای امید، به انکار شبیه خواهند بود.
در استانی که با وجود سدهای عظیم، هنوز بسیاری از روستاهایش از آب سالم محروماند، در سرزمینی که پروژههای آبرسانی و فاضلاب نیمهکاره رها شدهاند، باید پرسید: چرا آب به استانهای دیگر منتقل میشود، اما مردم خوزستان آب ناسالم مینوشند؟
قطعی برق در گرمای طاقتفرسای تابستان دیگر به یک فاجعه بدل شده، نه یک مشکل ساده. جوانان تحصیلکرده، در حالی در جستوجوی شغل، راهی استانهای دیگر میشوند که شرکتهای بزرگ صنعتی در همین خاک فعالیت دارند. تناقضی تلختر از این نیست.
چه بر سر خوزستان آمده است که به یکی از مهاجرفرستترین استانهای کشور تبدیل شده است؟ چرا فرزندان این خاک، در کنار چاههای نفت بزرگ میشوند، اما فرصت اشتغال در سرزمین خود را ندارند؟
پاسخ را باید در سیاستگذاریهای ناکارآمد و انتصاب مدیران غیربومی جستوجو کرد؛ مدیرانی که ترجیح میدهند همشهریان خود را بهکار گیرند تا جوانان بومی را.
از سوی دیگر، کشاورزی خوزستان نیز حال خوشی ندارد. طرح ۵۵۰ هزار هکتاری با مشکلات اجرایی و پرداختهای دیرهنگام پول گندم و کلزا، کشاورزان را گرفتار کردهاست؛ در دورانی که گرانی و تورم نفس معیشت را بریدهاند، این تأخیرها، زخمی بر زخم مردم است.
محیط زیست خوزستان هم روزهای سختی را پشت سر میگذارد. آلودگی هوا، خشکیدن تالابها، کمبود فضای سبز و نبود درختکاری مناسب، همه و همه نشان میدهند که برنامهای برای حفظ طبیعت این استان وجود ندارد. چرا در استانهای دیگر انواع درختان کاشته میشود، اما در خوزستان با وجود رودهای جاری، خیابانها خشک و بیدرختاند؟
زیرساختهای فرسوده، جادههای ناایمن، خیابانهای پرچاله و پروژههای ناقص، تصویری دیگر از خوزستان واقعیاند. این چهره را هم باید در قاب «ایرانجان» دید، نه فقط نماهای رنگی از نخل و نی و نفت.
صداوسیمای کشور باید مسئولانهتر بنگرد؛ روایت یکسویه از خوزستان، بیعدالتی رسانهای است. نباید از دردها چشم پوشید تا مبادا کسی دلگیر شود. باید بیپرده و بیسانسور، آنچه هست را روایت کرد.
اگر «ایرانجان» درست اجرا شود، میتواند فرصتی برای شنیدهشدن مردم باشد؛ مردمی که سالهاست در حاشیه ماندهاند. خوزستان شایسته توجه است، شایسته توسعه و احترام.
منبع: پُرسون