به گزارش سایت خبری پُرسون، حسن هانی زاده تحلیلگر مسائل بین الملل در یادداشتی نوشت: نخستین دور مذاکرات غیرمســتقیم ایران و آمریکا در مســقط پایتخــت عمــان در حالــی بــه پایان رســید که طرفین مذاکره نســبت به دســتیابی بــه یک توافق جدید ابراز خوشبینی کردند. عباس عراقچی، وزیر خارجه جمهوری اسلامی که ریاست هیات ایرانی و استیو ویتکاف که ریاست هیات آمریکایی را به عهده داشتند، فضای نخستین دور مذاکرات را مثبت ارزیابی کردند. اگرچه فضای بی اعتمادی و ســوءظن در مذاکرات بین ایران و آمریکا در ســال های گذشــته همواره غالب بوده اما عقلانیت دیپلماســی ایران پیوســته به شکســت بن بســت گفت وگوها منجر شــده.
توافقنامه برجام در ســال ۲۰۱۵ میلادی نشــانه هوشــمندی دیپلماســی هیــات ایرانی بــوده که احترام جامعه جهانی را نسبت به سیاست های گفتمانی معقول ایران برانگیخت. هر چند دونالد ترامپ در ســال ۲۰۱۸ و در دوره نخست ریاســت جمهوری خود با خروج از برجام ثابت کرد که آمریکا طرف قابل اعتمادی نیست اما مشی و راهبرد تعامل سازنده جمهوری اسلامی با جامعه جهانی و آژانس بین المللی انرژی هسته ای حقانیت ایران را به خوبی به اثبات رســاند. طی ماه های اخیر و با پیروزی غیــر منتظره دونالد ترامپ در انتخابات ۴ ۲۰۲ ایالات متحده و ادبیات تهاجمی وی نسبت به کشورهای جهان بار دیگر فضای دلهره آمیزی در جامعه ایران و جهان نسبت به افزایش تنش های جهانی ایجاد کرد.
دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا برخلاف سلف خود جو بایدن نگاهی کامال «ا کونومیکی» و تاجرمآبانــه دارد و همه جهان را از زاویــه منافع تجاری می بیند. برنامه ریزی چهار ســاله ترامپ بــرای افزایش حجم تبــادل اقتصادی با ۶ کشــور عضو شورای همکاری خلیج فارس تا سقف یک تریلیون دلار نیاز به یک فضای آرام منطقه ای دارد. گمانه زنی ها این است که ترامپ به این حقیقت رسیده که بدون دستیابی به یک توافق جامع با ایران و برقراری یک آرامش پایدار در منطقه پرتلاطم غرب آســیا امکان تحقق رویای بلندپروازانه خود برای بازســازی اقتصاد ورشکســته آمریکا وجود ندارد.
ایــران هم به لحــاظ ژئوپلیتیکی و هــم به لحــاظ برخــورداری از قدرت نظامــی و منابع گســترده طبیعی یک منبع انرژی قابل اطمینانی بــرای غرب و جهان تلقی می شــود. تلقی آمریکا و اروپا این اســت که بدون عبور از دروازه های ایــران و بدون تعامل احترام انگیز با ملت تاریخ ساز ایران امکان برنامه ریزی درازمدت برای توسعه پایدار منطقه ای و جهانی وجود ندارد. ترامپ نیز یــک دوره پرتنش بیهوده ای را با ایــران تجربه کرد اما سیاست «تهدید نظامی» به انسجام داخلی ایران کمک کرد و لذا این سیاست با توجه به نفوذ منطقه ای ایران کارآیی خود را از دست داده است.
تحلیلگران منصف غربی بر این باورند که دونالد ترامپ دوره دوم ریاست جمهوری با دوره نخست به لحاظ تجربه عملی و سیاسی کاملا تفاوت کرده زیرا استفاده از ادبیات تهاجمی و تهدید نظامی تنها به انزوای سیاسی آمریکا منجر می شود. نامه اخیر دونالد ترامپ به مقامات جمهوری اسلامی هر چند دربرگیرنده برخی سر فصل های تهدیدآمیز بود اما نشان می دهد که ترامپ مســیر تعامل ســازنده با ایران را بر گزینه های دیگر ترجیــح می دهد. دلیل این گمانه زنی این است که ترامپ به جای اعزام «مارکو روبیو» وزیر خارجه آمریکا به مسقط برای مذاکره با هیات ایرانی اســتیو ویتکاف نماینده شــخصی خود را بــا اختیارات بالا اعزام کرد. این امر نشان می دهد که شخص رئیس جمهور آمریکا تلاش دارد تا مقامات تاثیرپذیر از لابی صهیونیســتی مانند وزیر خارجه آمریکا را از دایره مذاکره با ایران دور سازد.
دلیل دیگر، دیدار بی نتیجه بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی از کاخ سفید و گفت وگو با دونالد ترامپ در آستانه آغاز مذاکرات مسقط بود که گفته می شــود ترامپ به اصطلاح روی خوشی به نتانیاهو نشان نداد. لذا آنچه که اخیرا در مذاکرات غیرمستقیم هیات های ایرانی و آمریکایی در مسقط روی داد، نشــان می دهد که این مذاکرات اگر تحت تاثیر دخالت طرف های دیگر قرار نگیرد به سمت و ســوی مثبتی حرکت خواهد کرد. مهم ترین دلیــل این خوش بینی ها این اســت که آمریکا درخصوص دخالت در بحران غزه و کمک نظامی، مالی و لجستیکی بی حساب به اسرائیل هزینه های بسیار سنگینی به لحاظ اعتباری، سیاسی و اقتصادی متحمل شد. حضور ناوهای هواپیمابر هری ترومن و آیزنهاور در دریای سرخ روزانه برای آمریکا ۰ ۲۰ میلیون دلار هزینه دربر دارد و لذا یکی از پیامدهای احتمالی توافق آمریکا با ایران کاهش این حضور نظامی در منطقه خواهد بود.
منبع: آرمان ملی