به گزارش سایت خبری پُرسون، زهرا نژادبهرام در یادداشتی نوشت: وقتی مجلس شورای اسلامی عدم رای اعتماد را به وزیر اقتصاد در کمتر از هفت ماه از تشکیل دولت میدهد؛ وقتی معاون راهبردی رییس جمهور وادار به کنارهگیری میشود، آیا میتوان مفهومی جز ناترازی سیاسی را در بستر وفاق ملی جستوجو کرد؟
این اتفاقات در شرایطی به وقوع پیوسته که کشور بار سنگینی از مشکلات داخلی و خارجی را به دوش میکشد و رییس جمهور پزشکیان با عزم رفع مسائل و مشکلات که ریشه همه آنها را در عدم وفاق میدانست آستین بالا زده تا راهی موثر را جستوجو کرده و با طرح ایده وفاق تلاش خود را سازماندهی کند؛ اما اکنون شاهد آن هستیم که وی از طرف کسانی که اولین دست را برای وفاق به سوی آنها دراز کرده، مورد هجمه واقع میشود و یکی از کلیدیترین وزرای دولتش را به همراه یار توانمندش که در فعالیتهای انتخاباتی و عرصه دیپلماسی برگ زرینی را در اختیار دارد، از دست میدهد. در واقع تصویر وفاق شکلی از زیر میز زدن از سوی کسانی است که در رقابتهای انتخاباتی شکست خوردهاند و بهرغم آن باز فرصت یافتهاند تا در بسیاری از پستهای مدیریتی ارشد کشور قرار بگیرند. میز قدرت در دولت چهاردهم با ایده وفاق در تلاش است که ناترازیهای عمیق موجود در کشور را با اتکا به منابع داخلی و رفع مسائل خارجی تبیینی از اولویتبخشی به منافع ملی داشته باشد، اما ظاهرا این ایده به مذاق برخی تا آنجا خوش آمده که توانستهاند پستهای مدیریتی را بهرغم شکست انتخاباتی در این دولت به دست آورند، اما در بقیه مسیر ساز ناکوک میزنند.
در این شرایط سوالی ایجاد میشود که شاید پاسخ به آن بتوان بخشی از مسائل را شفاف کند و آن، این است که اگر با این ایده سر تعامل ندارند چگونه است که در گرفتن پستهای ارشد مدیریتی در همه بخشهای دولت به شدت مشتاق هستند؟! اگر ایده وفاق برای حل مسائل کشور برای آنها شوخی بیش نیست، چطور است که در به دست آوردن قدرت در این دولت بهرغم همه نقدهای طرفداران رییس جمهور پزشکیان پیشگام هستند؟! لذا به نظر میرسد مساله جدی در این دولت بروز و ظهور پیدا کرده که نامش ناترازی سیاسی است و این ناترازی در دولت بیش از ناترازیهای دیگر در حال خودنمایی و زیانبخشی است.
باورپذیری این مهم که رفع مشکلات کشور جز با عزم عمومی همه بخشهای حاکمیت و جریانهای سیاسی غیرممکن است، گویای این حقیقت است که یا عمق مشکلات برای برخی جریانهای سیاسی باور نشده یا آنکه مساله حل مسائل کشور دغدغه آنها نیست . از این رو رییس جمهور نیازمند انتخاب نهایی برای حل و فصل این مساله است، شرایطی طرفینی که منافع ملی را با چالش همراه ساخته است!
لازم به ذکر است که ناترازی سیاسی دلایل متعددی دارد از جمله عدم توزیع عادلانه قدرت، رقابتهای بیش از حد و تضاد میان جناحها یا نهادها و بین گروههای سیاسی یا نهادها که مانع از تصمیمگیری یا اجرای سیاستها میشود. در این میان شکاف میان حاکمیت و مردم و فاصله گرفتن از خواست مردم از سوی تصمیمگیران و برخی گروههای سیاسی یا کاهش اعتماد عمومی به دولت یا نهادهای سیاسی که معمولا ناشی از فساد، عدم شفافیت یا ناکارآمدی است، بیانگر این مهم است که مساله ناترازی سیاسی بسیار جدی و عمیق است که باید با نگاهی دیگر برای رفع آن اقدام کرد . از این رو شاید نتایج ناترازی سیاسی که میتواند به کاهش کارایی دولت و نهادهای حکومتی، افزایش شکافها و کاهش رشد اقتصادی و تشدید بحرانهای اقتصادی و اجتماعی منجر شود، را باید جدیتر گرفت تا بتوان مسائل موجود در کشور را رفع کرد.
در این مقطع تاریخی از حیات سیاسی کشور، اگر منافع ملی و حل مشکلات کشور برای برخی رقبای سیاسی این دولت دغدغه نیست، مردم حق دارند به روشنی این مهم را بدانند که رقبای انتخاباتی حل مسائل را تنها با حضور خود در قدرت تعریف میکنند و حاضر نیستند شکست را پذیرا شوند، حتی اگر مشکلات کشور را بیشتر کند! لذا لازم است رییس جمهور پزشکیان با توجه به آرای رایدهندگان این مهم را به روشنی برای رقبای سیاسی و به صورت شفاف برای مردم تبیین کند که نتیجه همه ناترازی سیاسی موجود در بستر تلاشهای یک سویه وی برای وفاق به کجا خواهد رسید؟! تصویری که هفته گذشته در مجلس مشاهده شد و تلاش بیوقفه برخی برای کنار گذاشتن محمدجواد ظریف که یکی از توانمندترین و موفقترین سیاستمداران کشور است، به روشنی بیانگر فاصله گرفتن رقبای سیاسی از ایده وفاق و تلاش برای زمینگیر ساختن دولت است . لذا عدم جستوجوی راهکاری مناسب مبتنی بر پاسخگویی و شفافیت برای دولت چهاردهم وجود ندارد و این مهم تنها در دست رییس جمهور است!
شاید یکی از دلایل بروز و ظهور این نوع رفتارها از سوی رقبا، باورپذیری آنها به توانایی در زمینگیر کردن دولت است، چراکه با سیاستورزیهای آنها و عملکرد برخی از آنها بیش از 50 درصد واجدین شرایط در انتخابات شرکت نکردند! از این رو به نظر میرسد اگر رییس جمهور فاصله ایجاد شده ناشی از مصلحتاندیشی با مردم را کنار بگذارد و عمق مسائل و دغدغههای موجود در کشور را در بستر ناترازی سیاسی بیان کند، بهتر بتواند از این پیچ عبور کند! همه کارشناسان سیاسی بر این مهم تاکید دارند که برای رفع ناترازیهای سیاسی لازم است نهادهای دموکراتیک تقویت شوند و شفافیت در تصمیمگیری به همراه ایجاد امکانات، گفتوگو و مصالحه میان جناحهای مختلف سیاسی در بستر افزایش مشارکت عمومی در فرآیندهای تصمیمگیری و هماهنگسازی سیاستها با نیازها و خواستههای مردم صورت پذیرد.
لذا رییس جمهور پزشکیان در این مقطع باید مصالح ملی را در بستر شفافسازی تصمیمگیریها و طرح مسائل و مشکلات برای مردم اعم از رایدهندگان و کسانی که در انتخابات شرکت نکردند و کسانی که به ایشان رای ندادهاند را جدی بگیرد. وی باید راه گفتوگو با مردم را در بیان ریشههای مشکلات بگشاید، شاید بتواند در سایه این راه بستر تازهای برای حل مسائل جستوجو کند.
منبع: اعتماد