زمان‌هایی که گریه کردن نشانه‌ قدرت است نه ضعف

در این مقاله ۸ موقعیتی را توضیح داده ایم که اگر در آن ها گریه کردید به خودتان افتخار کنید.
تصویر زمان‌هایی که گریه کردن نشانه‌ قدرت است نه ضعف

به گزارش سایت خبری پُرسون، گر گریه کنی، مردم فکر می‌کنند ضعیفی. اگر اشک‌هایت را کنترل کنی، آن‌ها فکر می‌کنند قوی هستی. اما زندگی به این سادگی نیست. در واقع، گریه همیشه نشانه ضعف نیست—بلکه می‌تواند نشانه‌ای از قدرتی شگفت‌انگیز باشد.

ذهن انسان پیچیده است و احساسات بسیار قدرتمندند. گاهی اوقات، اشک ریختن در مقایسه با سکوت کردن، دل و جرأت بیش‌تری می‌خواهد. روان‌شناسی حتی به ما می‌گوید که در لحظاتی خاص، گریه می‌تواند نشان‌دهنده تاب‌آوری، خودآگاهی و عمق عاطفی باشد. . بیایید از این کلیشه‌ها عبور کنیم. در این مقاله ۸ موقعیت را برایتان آورده‌ایم که گریه کردن نشانه شرم نیست بلکه هر وقت در این موقعیت‌ها اشک ریختید به خودتان افتخار کنید.

1. پذیرش این واقعیت که در موقعیتی سخت و تب‌آلود قرار داری

اگر بگویید: «من خوبم!»، کار سختی انجام نداده‌اید. اما اگر بپذیرید که «حالتان خوب‌ نیست»، خیلی شجاعت دارید. گریستن در برابر دیگران در زمانی که در شرایط سختی هستید، نشانه‌ای از ضعف نیست. بلکه نشانه آن است که به قدر کافی قوی هستید که بتوانید با خودتان و آدم‌های اطراف‌تان صادق باشید.

بر طبق روان‌شناسی، سرکوب عواطف در حقیقت در درازمدت باعث بدتر شدن اوضاع می‌شود. به خودتان اجازه بدهید گریه کنید و این کار روشی است که به کمک آن به جای فرار از احساسات‌تان، آن‌ها را می‌پذیرید. گریه کردن به معنای فروریختن نیست بلکه به معنی رها شدن است. کاری است که آدم‌های قدرتمند انجامش می‌دهند.

2. خداحافظی کردن از کسی که عاشق‌اش هستید

شاید بسیاری از ما تصور می‌کنیم که اگر جلوی اشک‌هایمان را بگیریم یعنی خیلی قدرتمند هستیم. برای همین ممکن است که وقتی می‌خواهیم رابطه‌ای را تمام کنیم، اشک نریزیم. در این مواقع سعی می‌کنیم همه توان‌مان را جمع کنیم که قوی و بی‌احساس به نظر برسیم. اما باید بدانید که بر طبق روان‌شناسی، گریه هنگام خداحافظی اصلاً نشانه ضعف نیست. اولا گریه نکردن اصلا باعث نمی‌شود که خداحافظی برای شما آسان‌تر شود. دوم، وقتی گریه می‌کنید موقعیت واقعی‌تر است. بعضی اوقات، قدرت واقعی در رها کردن احساس واقعی است.

3. در حال پردازش غم و فقدان

وقتی شخص یا چیز مهمی را از دست می‌دهیم، جامعه معمولاً از ما می‌‌خواهد که قوی بمانیم و خودمان را جمع‌وجور کنیم. اما حقیقت آن است که گریه کردن در این مواقع یک واکنش طبیعی و سالم به غم است. اشک‌ها حقیقتاً حاوی هورمون‌ها استرس هستند که یعنی وقتی گریه می‌کنیم به بدن‌مان کمک می‌کنیم که به صورت فیزیکی تنش و درد روحی را آزاد کند. نگه داشتن این احساسات در درون‌مان، به ما آسیب می‌زند. به خودتان اجازه بدهید که وقتی غمگین هستید، گریه کنید.

4. ایستادن برای باورها

دفاع از حق، یا چیزی که برایتان مهم است، ممکن است گاهی شما را تا آستانه گریه کردن برساند. به خصوص وقتی در این شرایط احساسات در بالاترین حد خود است. بعضی اوقات، در قلب آن لحظه، اشک‌ها سرازیر می‌شوند اما این اشک از روی اشتیاق، خشم و حتی اراده است.

وقتی در هنگام دفاع از باورهایتان گریه می‌کنید، به معنی از دست دادن کنترل‌تان نیست. بلکه یعنی شما عمیقاً به باورتان اهمیت می‌دهید. مطالعات نیز نشان داده‌اند که بیان احساسات، شامل گریه کردن، به واقع ارتباطات ما را تقویت می‌کند و باعث می‌شود شدت اثرگذاری پیام ما روی مخاطبان بیش‌تر شود.

5. رها کردن گذشته

شاید شما هم فکر می‌کردید که عبور از گذشته، یعنی طوری وانمود کنیم که هیچ اتفاقی هرگز نیفتاده است. یعنی اگر درد را نادیده بگیریم، نهایتا خودش ناپدید می‌شود. اما حقیقت آن است که، رها کردن گذشته به معنای فراموش کردن آن نیست بلکه به معنی آن است که همه چیز را کاملاً احساس کنید تا بتوانید نهایتا از آن درد عبور کنید و رو به جلو حرکت کنید.

آن لحظه‌ای که برای تمام غم‌های گذشته اشک‌ها حبس شده را رها می‌کنید، تغییری در شما رخ می‌دهد. این تغییر ضعف نیست بلکه رهایی است. روان‌شناسی می‌گوید که گریه کردن به پردازش احساسات و خاتمه دادن به گذشته کمک می‌کند و ما را به شفا نزدیک‌تر می‌کند.

رها کردن گذشته هرگز کار آسانی نیست اما اگر تظاهر کنید که هیچ اتفاقی نیفتاده است در گذشته گیر می‌کنید. گاهی وقت‌ها قوی‌ترین آدم‌ها آن‌هایی هستند که می‌توانند به خودشان اجازه احساس کردن بدهند.

6. گریستن در برابر دیگران

بسیاری از آدم‌ها هنوز هم فکر می‌کنند که گریستن در برابر دیگران آن‌ها را ضعیف جلوه می‌دهد. اما در واقعیت، گریستن در برابر دیگران یعنی من آنقدر قوی هستم که بخواهم در برابر دیگران آسیب‌پذیر باشم. روان‌شناسان می‌گویند که بیان احساسات در برابر دیگران، می‌تواند باعث تقویت ارتباطات شود و اعتمادسازی کند. وقتی به خودتان اجازه گریه کردن در برابر دیگران می‌دهید، درواقع به خودتان اجازه می‌دهید که حقیقی و بدون نقاب باشید. این شکل از بودن، به شجاعت زیادی نیاز دارد.

7. خروج از ناحیه امن

تغییرات بزرگ زندگی – مثل پیدا کردن شغل جدید، نقل مکان به شهری دیگر یا دنبال کردن رویاها – می‌توانند هیجان‌انگیز و در عین حال وحشتناک باشند. بعضی اوقات، ترس و احساس فروپاشی در قالب گریه بروز می‌کند. اما گریه در این موقعیت‌ها به معنای قوی نبودن نیست. بلکه یعنی شما گام در سفری تازه گذاشته‌اید که برایتان ناآشناست و یعنی می‌خواهید خودتان را به چالش بکشید. رشد هرگز آسان نیست، شجاعت نیز همینطور است.

8. وقتی که می‌دانید چه زمانی باید کمک بگیرید

پذیرش این نکته که نمی‌توانید کاری را به تنهایی انجام دهید، از سخت‌ترین کارها است. راحت می‌شود تظاهر به خوب بودن کرد و سکوت کرد. اما قدرت واقعی زمانی است که بدانید نیاز به کمک دارید و شجاعت درخواست کمک را داشته باشید.

گریه کردن در این لحظات به معنای ضعف نیست. گریه در این موقعیت‌ها یعنی صداقت و خودآگاهی. روان‌شناسی می‌گوید که کمک خواستن، حتی از طریق گریه، تاب‌آوری و سلامت روانی را تقویت می‌کند.

منبع: راهنماتو

875645

سازمان آگهی های پرسون