۵ اشتباه والدین که باعث می شود کودکان‌شان خودخواه بار بیایند!

وقتی بحث تربیت بچه‌های موفق، دلسوز و خوب به میان می آید، باید بدانید که همه چیز از خانواده شروع می‌شود.
تصویر ۵ اشتباه والدین که باعث می شود کودکان‌شان خودخواه بار بیایند!

به گزارش سایت خبری پرسون، بهترین خانه ها خانه های توام با همدلی هستند، جایی که صداها و احساسات کودکان در اولویت قرار می گیرند. مطالعات نشان می دهد که در سن سه سالگی، کودکان شروع به نشان دادن شفقت و همدلی واقعی می کنند و می توانند درک کنند که احساسات و تجربیات آنها می تواند متفاوت از احساسات دیگران باشد. من به عنوان یک مربی والدین، برای‌تان ۸ خطا تعریف می کنم که سر زدن آنها از سوی شما باعث می شود که فرزندتان فردی خودخواه بار بیاید! با ما همراه باشید.

خطاهایی که منجر به تربیت کودکانی خودخواه می شود

این موارد را بخوانید و اگر برای تان مهم است که فرزندانی همدل تربیت کنید، جدا از آنها پرهیز کنید:

1. تقریباً به همه چیز بله می گویید

مطالعات نشان می‌دهد کودکانی که با احساس بر حق بودن بزرگ می‌شوند بیشتر نگران خودشان هستند، کمتر با دیگران همدلی نشان می‌دهند، اخلاق کاری قوی ندارند و ممکن است طوری رفتار کنند که گویی قوانین برای آنها اعمال نمی شود. آموزش شفقت به فرزندانتان مستلزم این است که گاهی نه گفتن را شروع کنید. نه، الان تلویزیون تماشا نمی کنی. نه، چیزی را که می خواهی بخری واقعا نیاز نداری و بابت خریدش هزینه نمی کنیم و چندین و چند مثال دیگر.

بله گفتن به آنها در هر موقعیتی باعث می شود که تصور کنند در این دنیا همه چیز و همیشه باید به نفع آنها و آرامش آنها باشد. برای مثال، اگر فرزندتان خواهر یا برادرش را با نام بدی صدا می‌کند، اجازه ندهید که این اسم را تکرار کند. به او بگویید: «وقتی با برادرت به این شکل صحبت می‌کنی، احساس می‌کنم [احساساتت را وارد کن] مهربان نیستی و مهربانی با هم در خانه ما یک قانون است. صدا زدن او با این نام غیرقابل قبول است و این رفتار عواقبی دارد.»

2. عدم ایجاد فرصت های آموزشی

ممکن است فکر کنید که آنها توجه نمی کنند، اما بچه ها به دقت تماشا می کنند تا ببینند چگونه به موقعیت ها واکنش نشان می دهید. شما اولین کسی هستید که آنها در همه موارد زیر نظر دارند. حتی کوچک‌ترین بچه‌ها هم می‌توانند به این ایده عادت کنند که خودشان را به جای دیگران بگذارند. برای مثال، من می‌خواهم پسرانم بخواهند بیشتر به هم کمک کنند و بیشتر به هم فکر کنند بنابراین این نکته را در رفتار خودم با اعضای خانواده ام به وضوح نشان می دهم.

3. توجه نکردن به آنچه در جهان اتفاق می افتد

زمانی که کودکان به هشت سالگی می رسند، می توانند درک کنند که احساسات یک فرد ممکن است بر اساس آنچه در حال حاضر با آنها می گذرد نباشد، بلکه ممکن است محصول جانبی شرایط عمومی زندگی آنها باشد.

در طول این دوره رشد، کودکان همچنین درک و همدلی ملموس تری نسبت به گروهی از افراد تحت ظلم پیدا می کنند. به همین دلیل است که بسیار مهم است که با آنها در مورد آنچه ممکن است در اخبار ببینند، خارج از خانه بشنوند یا در رسانه های اجتماعی بخوانند صحبت کنید.

از این لحظات برای الگوبرداری از نحوه نشان دادن مراقبت واقعی، حمایت یا صحبت کردن برای دیگران استفاده کنید. هر چه بذرهای شفقت بیشتری بکارید، فرزندانتان همدلی را بهتر خواهد آموخت.

4. دادن همه چیز به آنها بدون آموزش قدردانی

کار کردن برای کمک هزینه شان یا به دلیل اینکه آنها عضوی از خانواده هستند، به کودکان می آموزد که از دیگران حمایت کنند، که به آنها کمک می کند اهمیت جامعه و کار گروهی را درک کنند.

کودکان زمانی یاد می گیرند که قدردان باشند که هر آنچه را که می خواهند به دست نمی آورند. آنها باید بدانید که گاهی نمی شود همه چیز را با هم داشت و به این ترتیب زمانی که چیزی را به دست می آورند حس قدردانی بیشتری دارند. همچنین به آنها بیاموزید که بگویند “متشکرم” (حتی برای کیک میوه ای بی مزه عمه جان). از آنها بخواهید یک “دفترچه سپاسگزاری” داشته باشند.

5. عدم آموزش کارهای داوطلبانه به آنها

ما همیشه نمی‌توانیم آنچه را که شخص دیگری از سر گذرانده است تجربه کنیم، اما می‌توانیم از طریق کارهای داوطلبانه در سطح انسانی با هم ارتباط برقرار کنیم. شفقت در یک جامعه به معنای گرد هم آمدن حول این ایده مشترک یعنی دیدن دیگران و تلاش برای درک تجربیات زیسته آنهاست.

من از والدین می خواهم که خستگی ناپذیر برای کاهش رنج همسایگان خود تلاش کنند، منیت های خود را به چالش بکشند و مقدسات هر انسانی را گرامی بدارند. من اینگونه زندگی خود را انتخاب می کنم و می خواهم فرزندانم را طوری تربیت کنم که آدم های دیگر را درک کنند.

منبع: خبرنامه

705954

سازمان آگهی های پرسون