مردم دلتنگ یک رییس‌جمهور قوی هستند

مردم از دعوا خسته شده‌اند. اتفاقا افراد و جریاناتی که اقدام به تخریب و دعوا و اتهام‌زنی می‌کنند، رای و جایگاه خودشان را میان مردم از دست می‌دهند. در مقابل کسانی که با یک برنامه ایجابی وارد عرصه می‌شوند، موفق‌تر هستند. به نظرم، مردم ایران امروز دلتنگ یک رییس‌جمهور قوی هستند.
تصویر مردم دلتنگ یک رییس‌جمهور قوی هستند

به گزارش سایت خبری پرسون، حشمت‌الله فلاحت‌پیشه در یادداشتی نوشت: کسی مانند مسعود پزشکیان وقتی می‌خواهد رییس‌جمهور شود، تنها باید نقشه راه خود را دنبال کرده و فقط گفتمان خود را ارایه کند. تخریب‌های رقبا نه تنها مانعی برای فردی که برنامه و راهبرد دارد، نمی‌شود، بلکه نهایتا کمک حال او می‌شود. گزاره‌ای که می‌تواند به بحث‌های تخریبی پایان دهد، سیاست‌های ایجابی است. مردم از دعوا خسته شده‌اند. اتفاقا افراد و جریاناتی که اقدام به تخریب و دعوا و اتهام‌زنی می‌کنند، رای و جایگاه خودشان را میان مردم از دست می‌دهند. در مقابل کسانی که با یک برنامه ایجابی وارد عرصه می‌شوند، موفق‌تر هستند. به نظرم، مردم ایران امروز دلتنگ یک رییس‌جمهور قوی هستند.

موضوعی که برای مردم مهم است، آن است که رییس‌جمهوری روی کار بیاید که بتواند از اختیارات قانون اساسی خود استفاده کرده، حافظ حقوق اساسی ملت شود. به عبارت روشن‌تر از این توان و عرضه برخوردار باشد که برنامه خود را اجرا کند. در گذشته، مردم ایران بارها دچار سرخوردگی شده‌اند. یعنی افرادی که رای مردم را کسب کرده‌اند به جای نمایندگی جمهور مردم در معادلات قدرت گیر افتاده و ناچار شده‌اند به نهادهای دارای قدرت امتیاز دهند. هر امتیازی که توسط رییس‌جمهوری به نهادهای دارای قدرت داده شود به معنای مرگ یک وعده انتخاباتی است. چه بسیار روسای جمهوری که وعده‌های رنگارنگی برای حل مشکلات دادند، اما پس از نشستن بر کرسی ریاست جمهوری، مرعوب قدرت‌ها شدند. الیگارشی قدرت و ثروت باعث ناکارآمدی بسیاری از روسای جمهور و تضعیف آنها شده است. به این دلیل است که می‌گویم، مردم دلتنگ یک رییس‌جمهور قوی هستند. به صورت طبیعی افرادی که وارد فضای تخریبی علیه رقیب می‌شوند، کسانی هستند که برنامه اثباتی ندارند. اوج ابتذال سیاست‌های تخریبی را در دوره دوم انتخابات تهران دیدیم. گروه‌ها و افرادی که ادعای انقلابی‌گری و برادری با هم را داشتند، به یک‌باره به افشاگری‌های عجیبی علیه هم پرداختند.

از دل این افشاگری‌ها مشخص شد که جنگ بر سر منافع ملی نیست، بلکه بر سر بودجه‌های خاص و منافع خاص است. فردی مانند مسعود پزشکیان از یک برگ برنده مهم برخوردار است و آن هم اینکه به کارتل‌های قدرت و ثروت مرتبط نبوده است. همین که ارتباطی با کاسبان تحریم و پدرخوانده‌های اقتصادی ندارد، دست بازی را در رقابت‌های انتخاباتی و حتی در پست ریاست‌جمهوری به ایشان می‌دهد که در راستای منافع ملی کشور عمل کند. به نظرم پزشکیان به جای اینکه وارد فضای تخریبی و پاسخ به تخریب‌ها شود باید برای این چند اولویت مهم برنامه دهد:

1- تنش‌زدایی: پایان دادن به ارجحیت ثروت و قدرت به منافع ملی در حوزه داخلی و خارجی. هر اندازه برنامه مناسب‌تری مبتنی بر ایده تنش‌زدایی شکل گیرد، امکان موفقیت او بیشتر است.

2- به رسمیت شناختن آزادی‌های مشروع و مدنی شهروندان: مردم امروز با چالشی تحت عنوان دست‌اندازی به آزادی‌های مدنی خود روبه‌رو هستند.

3- شفافیت اقتصادی: معتقدم ریشه اصلی تخریب‌ها ناشی از این واقعیت است که حضور پزشکیان، منافع برخی افراد و جریانات را به خطر انداخته است. بنابراین این جریانات برای از دور خارج کردن پزشکیان اقدامات تخریبی را در دستور کار قرار می‌دهند. اوج این تهدیدات را زمانی می‌توان در وجود این گروه‌ها و افراد حس کرد که به جای دست زدن به رویکردهای ایجابی و دفاع از برنامه‌های خود، دست به تخریب رقیب می‌زنند.

منبع: اعتماد

682046