به گزارش سایت خبری پرسون، سیامک کاکاوند- دکترای معماری و پژوهشگر در حوزه شهر سازی در یادداشتی نوشت:
خلاقیت و نوآوری در طراحی نماهای شهری
از مهمترین چالشها در حوزه طراحی نماهای شهری موضوع توجه به خلاقیت و نوآوری در طرحهای نما است. از طرفی توجه به خلاقیت و باز گذاشتن دست طراحان و شهروندان در عمل موجب آشفتگی و هرجومرج در نماها و سیما و منظر شهری میگردد از سوی دیگر برخورد صلب و بازدارنده موجب محرومیت از «نوآوریهای هنری و کیفیت زا در فضاهای شهری تنزل وجوه هنری و زیباییشناسی در منظر شهری میگردد. بدیهی است میان این دو گرایش میبایست تعادل و متوازن برقرار نمود تا ضمن بهرهگیری از خلاقیتها و نوآوریها در طراحی نظم و انتظام منظر شهری مخدوش و مغشوش نگردد. به نظر میرسد با توجه به تکنیک پهنهبندی برنامه ریزان و مدیریت شهری ذیل اصول و معیارهای مکتوب مشخص و توجه بهموقعیتها و کیفیتهای مستعد هر محیط و بستر، امکان برنامهریزی و تعیین چارچوبهای مشخص اقدام را فراهم خواهند نمود. بهعبارتدیگر پهنهها عرصههایی که در آنها امکان ایجاد و خلق آثار بدیع و نوآور را دارا میباشند مشخص مینماید.
مناظر و عرصههایی که امکان خلق آثار بدیع و نوآور در آنها وجود دارد
مناظر و عرصههایی که هماهنگی و یکپارچگی با بافت و مناظر پیرامونی در آنها دارای بالاترین الویت است
مناظر و عرصههایی با الویت ها و معیارهای خاص و ویژه (مناظر و عرصههای تاریخی شهر، قرارگاههای اجتماعی، مراکز محلات)
بدیهی است در فرایند تعیین مناظر و عرصهها مستعد خلاقیت و نوآوری علاوه بر سند قانونی و علمی بهعنوان مبنا و ملاک عمل و اقدام، کمیتههای تخصصی راهبر و هدایتگر در جایگاه تائید و تعیین حدودوثغور اقدام و همچنین تائید کیفیت و ملاحظات مرتبط لازم ضروری است. بهمنظور ایجاد تعادل و توازن در بین مؤلفههایی نظیر هماهنگی، یکپارچگی و انتظامی بخشی در منظر شهری و همچنین خلق کیفیت و نوآوری در طراحی نماهای شهری وجود سند جامع طراجی نماهای شهری و پهنهبندی عرصهها و مناظر و همچنین نظارت و راهبری کمیتههای تخصصی لازم و ضروری است.
با عنایت به اهمیت موضوع و نارسایی رویکرد ضابطه محور در پیگیری موضوعات کیفی به نظر میرسد موضوع خلاقیت در بخش سند طراحی نماهای شهری بهصورت نظری باید تعریف گردد و اهداف و راهبردهای مرتبط احصاء و پسازآن در بخش برنامه اجرایی و تعیین پهنهها و عرصههای مستعد فضاهایی که امکان ایجاد و شکلگیری آثار بدیع و نوآور رادارند ذیل نظارت کمیتهای تخصصی مشخص و معین گردد.بهطور مثال در بدنههای میان افزا مغشوش و آشفته موجود طراحی خلاقانه و نوآور صرفاً موجب بازتولید اغتشاش میگردد لیکن در عرصهها و فضاهای باز و گسترده امکان تعریف پروژههای بدیع و خلاقانه وجود دارد که این موضوع در نقشههای اجرایی و پهنهبندی نماهای شهری قابلمطالعه ، بررسی و انعکاس است. شایان ذکر است به منظور انعطافپذیری طرح و سند قانونی و ممانعت از تصلب و جزماندیشی چنانچه شخص و یا گروهی خارج از چارچوب طرح و برنامه پیشنهاد و یا توجیهات قابل دفاع دارند امکان بررسی آنها ذیل مدیریت و نظارت کمیتههای تخصصی و عالی امکانپذیر خواهد بود.
خوانایی در نمای شهری
خوانایی را میتوان کیفیتی دانست که موجب میشود یک مکان برای استفادهکنندگان یا بازدیدکنندگان از آن بهراحتی درک شود و تصویر ذهنی روشنی را در افراد ایجاد نماید. البته خوانایی مختص به فرم کالبدی نیست و الگوهای فعالیتی هم نقش بسیاری در ایجاد تصویر ذهنی افراد دارد. این هنجار در صورت رعایت شدن در فضاهای شهری، بهطور قابلتوجهی در ارتقاء کیفیت محیطی این فضاها مؤثر خواهد بود. خوانایی، کیفیتی از محیط است که موجبات قابلدرک شدن یک مکان را فراهم میآورد و در دو سطح فرم کالبدی و الگو فعالیت اهمیت مییابد. یک محیط خوانا را شامل کیفیتهای پاسخدهنده به نیاز زیباییشناختی، ایمنی و جهتیابی دانست. خوانایی متغیری از محیط شهری است که انسان برای خواندن محیط اطراف خود از آن استفاده میکند. خوانایی کیفیتی از محیط است که به فرد کمک میکند تا موقعیت خود را در طول مسیر بهطور محسوس بیابد و کیفیت آن برای افراد پیاده وابسته به میزان آشنایی آنها با محیط است و قابلیت نمایانی، عناصر فضایی و ادراک پیچیدگی در مسیریابی افراد تأثیرگذار است. خوانایی اصل اساسی در طراحی شهری است که مشخص مینماید چگونه محیط شهری ساختهشده سازماندهی شود تا تصویر ذهنی، یکپارچگی و نمایانی بافت برقرار گردد. همچنین کیفیت خوانایی وابسته به نمایانی، ادراک سادگی، پیوستگی، وحدت و توانایی درک تمامی این کیفیتها در یک ساختار است. خوانایی بازتاب این است که چگونه یک نقشه شناختی بهطور آسان برای مسیریابی موفق به کار گرفته میشود." سه فاکتور سادگی مکان، سازماندهی فضایی و برجستگی نشانه در خوانایی فضای شهری مؤثر میباشند. درواقع سادگی سازماندهی فضایی، وابسته به اطلاعات دو بعدی درباره فضا است و برجستگی نشانه، وابسته به جوانب سهبعدی فضاست که هردو این عوامل در مسیریابی بهکاررفته میشوند. درواقع خوانایی به هندسه فضا وابسته است نمای شهری که بتواند تصویر مناسبی از خود بجای بگذارد، میتواند نقش اجتماعی هم داشته باشد. چراکه به مردم کمک میکند بدانند در کجا هستند و درنتیجه محیط را خوانده و به نحو مطلوبتری فعالیتهایشان را تنظیم کنند و میتوانند خاطرات جمعی و ارتباطات گروهی را افزایش دهد.
طراحی نماهای شهری از مهمترین مؤلفههای تولید و ایجاد خوانایی است لذا در سند قانونی باید مبانی نظری تعریف و اهداف و راهبردها مشخص و معین گردد و در برنامه اجرایی بر اساس مراتب فوق ضوابط و مقررات،توصیهها و الگوهای مشخص و معین گردد.در حال حاضر ذهنیت و برداشت روشنی از نحوه و چگونگی ایجاد خوانایی وجود ندارد. با نگاهی به ساختار دیگر شهرهای دنیا مشخص میگردد هر شهر اهم موضوعات را در اسناد قانونی مندرج نموده و مدیریت شهری،اعضا کمیتهها،طراحان و شهروندان در اشراف و آگاهی نسبت به طراحی و یا ارزیابی طرحها اقدام مینمایند.لیکن در وضعیت موجود شهر تهران و دیگر شهرها به دلیل فقدان اسناد قانونی و عدم تعریف مؤلفهها در سند و معرفی چارچوبهای اقدام، سرگردانی و بلاتکلیفی مشاهده میگردد.
هویت در نماهای شهری
نمای هر ساختمان عاملی مؤثر بر مجموعه شهری است که در آن حضور دارد و در بدنه خیابانها و یا میدانهایی که در آن قرارگرفته تأثیر میگذارد. اگر به نمای ساختمان واحدی بدون در نظر گرفتن نمای دیگر ساختمانها فکر شود، همگونی نمای شهری در کلیت از بین میرود. نمای شهری از مجموعه نماهای مشرفبه فضاهای عمومی به دست میآید و هر یک از نماها در شهر نشانه وضعیت اقتصادی و اجتماعی سازنده و نحوه تفکر و نگرش او به مسائل مختلف است. نمای ساختمان درواقع آن جزء مهم از ساختمان است که متأسفانه امروز به علت ضعف قوانین الزامآور برای طراح و سازنده دراینارتباط، نما در کمترین اهمیت قرارگرفته و با توجه به ضعف قوانین موجود، لازم است تا قوانینی اتخاذ شود که این جلوههای هویتی حفظ شوند. شهرسازی معاصر ایران در تعامل بین باور سنتی و دیدگاه وارداتی واقع گردیده. از طرفی این بیهویتی در معماری و به طبع آن در نمای شهری خود را بیشتر مشهود مینماید. نما در معماری امروز تنها بهعنوان پوشش نهایی مطرح بوده و نمایشی از هویت نیست. از طرفی به معماری و شهرسازی کهن افتخار میکنیم و آنچه در جوار آن میسازیم هیچگونه ارتباطی با آن نداشته و شکلی بیهویتی و ساختاری ناهمگون و چهرهای غریبه و افسرده دارد
هرچند تحولات چند دهه اخیر در منظر شهرها سبب شده است تا تدوین ضوابط و مقررات برای ساماندهی نمای شهری موردتوجه قرار گیرد، لذا تدوین چارچوب برای طراحی بدنههای شهری دارای اهمیت خاص است .نما ازجمله مسائل ظریفی است که نقش تعیینکنندهای در منظر شهری دارد. نمای ساختمان مهمترین عنصری است که معمار آن را بیان میکند . زیرا یکی از اولین عوامل ارتباط میان مردم با عصر معماری است. طراحان نیز قبل از هر چیز در مورد نمای شهری ساختمان قضاوت میکنند. درگذشته به علت کمبود مصالح و محدودیتها ساختوسازها دارای ویژگیهای ظاهری یکسانی بودند اما پیشرفت جوامع و تنوع مصالح باعث به وجود آمدن ساختمانهای گوناگون شد که ارتباط بصری زیادی باهم ندارند. در اینجا طراحی شهری حق اظهارنظر پیدا میکند و سعی در کنترل و هماهنگ کردن فعالیت طراحان معمار دارند تا بتوانند یک کل هماهنگ را ایجاد کنند. ازاینرو قوانین و ضوابطی برای طراحی نما بهمنظور جلوگیری از تنوع زیاد و آشفتگی وضع شد. این عمل با مخالفت معماران مواجه شد که آن را مانع تکامل معماری اصیل میشمردند و درنتیجه آن را به بهترین حالت ایجاد یکنواختی در طرحها بیان میکنند. همچنین باید خاطرنشان کرد که بافت های تاریخی ازلحاظ منظر و بدنههای شهری حساس هستند، زیرا خلق یک بنای نامربوط و نمای ناهماهنگ باعث مخدوش شدن منظر تاریخی آن میشود. به همین دلیل در کشورهای غربی قوانینی در جهت حفظ نمای بنا و تخریب و دوبارهسازی قسمت پشت بناها انجام میشود تا منظر تاریخی شهر به بهترین شکل ممکن حفظ و نگهداری شود. نمای شهر امروز و به طبع آن عدم وجود هویت در معماری وابسته است به ناسازگاری ساختی الگوی معماری مدرن با سایر الگوهای معمار در منظر شهر: مسئله وضوح بصری یا خوانایی در منظر شهری امروز بهگونهای نادیده گرفتهشده است. درواقع هویت، حلقه گمشده زنجیر در ساختوسازهای امروزی است. این اصل نادیده گرفتهشده موجب شده که چهره معماری و شهرسازی شهرهای اکثر نقاط کشور بهگونهای بیهویت گردد. تماشای شهر هرچقدر که مناظر آن معمولی باشد میتواند دلپذیر باشد. شهر نیز مانند یک بنای نفیس معماری ساختمانی است که در فضا قد برمیافرازد با این تفاوت که مقیاسی بزرگتر دارد و تنها باگذشت زمان شکل و منظر نهایی خود را مییابد. ازاینرو میتوان گفت که طرح شهر مانند هنری است که به زمان بستگی دارد .
هویت از مهم ترین مولفه های مغفول در ضوابط و مقررات موجود است با عنایت به مطالعات مرتبط با اسناد دیگر کشورها به نظر می رسد در بخش سند قانونی نظام جامع طراحی نماهای شهری تعریف هویت و اهداف و راهبردهای باید مطرح و در بخش برنامه اجرایی و نظام پهنه بندی محورها، میادین، بافت های تاریخی، عرصه های طبیعی و غیره که دارای ظرفیت های خاص و به لحاظ هویتی نیاز به تعریف، طراحی و یا تاکید و تقویت دارند در چارچوب ضوابط و مقررات ایجابی و سلبی ، توصیه ها ایجابی و سلبی و الگوهای راهنما مشخص و معین گردد.
بدیهی است توجه به مولفه های فوق و دیگر موضوعات کیفی در چارچوب محدود ضوابط و مقررات موجود قابل پیگیری نیست و مدیریت شهری به منظور ارتقاء و بهبود ساختار فعلی نیازمند پیش بینی طرح و سند جامع مشتمل بر چشم انداز،اهداف، راهبردها، سیاست ها و اقدامات است که در بخش اقدامات نحوه دستیابی هر یک از این مولفه ها و نحوه تلفیق این مولفه ها و طراحی در هر پهنه و عرصه شهری برای مدیریت شهری، طراحان و شهروندان به روشنی مشخص و معین گردد.در وضعیت موجود مجموعه موضوعات کیفی فوق الذکر در فقدان سند و طرح جامع و تبیین راهکارهای حصول و دستیابی مغفول و رها گردیده است.
منبع: پرسون