به گزارش سایت خبری پرسون، حسین محمدی، کارشناس سیاسی در یادداشتی نوشت: حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه دولت ابراهیم رئیسی روز 18 آذر طی نشستی با دانشجویان در دانشگاه تهران در مورد برجام گفته است: «چند قطعنامه سازمان ملل کنار گذاشته شد، بجایش یک متن قطور پیچیده ای به عنوان برجام آمده. این برجام امروز هر چقدر جلوتر می رویم، بی خاصیت تر می شود، از ابتدا بنای ما این بود که ما مدتی گفتگوهای برجامی را ادامه دهیم، ببینیم با رعایت خطوط قرمز ما از نقاط مثبت برجام می توانیم استفاده کنیم یا نه، اما این به این معنا نیست که ما همیشه خودمان را گرفتار این تونل تنگ برجامی خواهیم کرد.»
با توجه به جمله بندی های متفاوت رسانه های داخلی در گزارش این سخنان، جملات فوق عینا از روی ویدیویی که در کانال تلگرامی سخنگوی وزارت امور خارجه قرار گرفته، پیاده شده و چیزی به آن اضافه نشده است. در بررسی این جملات نکاتی حایز اهمیت است که به آنها می پردازیم.
ابتدا باید اشاره داشت که اگر جناب وزیر عنوان می کرد که هر چقدر جلوتر می رویم، برجام «بی خاصیت» می شود، به این معنی بود که قبلا دارای خاصیت بوده، ولی بنابر دلایلی که بر همه آشکار است (نقض این توافق توسط آمریکا، بی عملی کشورهای اروپایی، روسیه و چین و تلاش بی امان و مخرب کاسبان داخلی تحریم)، مسیری طی شد که برجام بی خاصیت شود. این در حالی است که جناب وزیر از صفت تفضیلی و پسوند «تر» استفاده کرده است، به این معنی که برجام از ابتدا بی خاصیت بوده و الان بی خاصیت تر شده است. این در حالی است که خود جناب وزیر در ادامه، جمله قبلی خود را نقض کرده و حرف از «نقاط مثبت» برجام می زند. این، خلاف ادعای اولیه است، چرا که اگر از ابتدا بی خاصیت بود، نمی توانست دارای نقاط مثبت باشد تا بتوان از آنها استفاده کرد. یادآوری می شود که جناب وزیر در زمان مذاکرات مربوط به برجام و نهایی شدن آن، معاون وزارت امور خارجه بود. چنانچه ایشان بی خاصیت بودن برجام را می دانست، شایسته بود که به نشانه اعتراض و با هدف آگاهی بخشی به جامعه، از سمتش استعفا می داد.
اگر جناب وزیر چنین احساسی داشت، بهتر بود که مشاوری رئیس وقت مجلس شورای اسلامی را نمی پذیرفت، چرا که ایشان در رای گیری برای برجام در مجلس، نقش کلیدی داشت. با این وجود، اعتراض، استعفا و نپذیرفتن مشاوری رئیس مجلس دیده نشد و خود ایشان در حمایت از برجام جملاتی را هم به زبان آورد. حال باید دید که بقول جناب وزیر، چه قطعنامه هایی کنار گذاشته شد تا برجام جایگزین آنها گردد؛ یکی از قطعنامه هایی که کنار گذاشته شد، ایران را ذیل فصل 7 منشور سازمان ملل قرار داده بود. فصلی که قبلا موجبات حمله نظامی ویرانگر آمریکا و متحدان غربی آن را به چند کشور از جمله افغانستان و عراق فراهم ساخته بود تا باصطلاح از صلح جهانی محافظت شود. بواسطه کنار گذاشته شدن این قطعنامه، ایران اولین کشوری بود که بدون حمله نظامی به آن، از ذیل فصل 7 خارج شد.
در تشریح وضعیت قبل از برجام، می توان یادآوری نمود که برجام زمانی به نتیجه رسید که به واسطه 16 قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل و آژانس انرژی اتمی: یک اجماع امنیتی جهانی علیه جمهوری اسلامی ایران شکل گرفته بود، ایران بدترین تحریم های اقتصادی، تجاری، نظامی و سیاسی سازمان مللی را تجربه می کرد، ایران ذیل فصل 7 منشور سازمان ملل قرار داشت، دشمنان ایران به هدفی غیر از نابودی و تعطیلی کامل برنامه هسته ای ایران فکر نمی کردند و روابط پولی و بانکی ایران با خارج از مرزها برای صادرات و واردات کاملا قطع شده بود. با این شرایط، اقتصاد کشور در آستانه فروپاشی و ورشکستگی کامل قرار گرفته بود، نرخ تورم به رکوردهای جدیدی رسید و بیانضباطی مالی، گریبانگیر جامعه ایران شد و تقریبا در میان قاطبه مردم، امیدی برای بهبود اوضاع باقی نمانده بود، این یعنی بهشت کاسبان تحریم. آنچه چنین بهشتی را به جهنمی علیه کاسبان تحریم تبدیل کرد، دستاوردهای برجام بود: به واسطه برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل، تمامی ۱۶ قطعنامه آژانس انرژی اتمی و شورای امنیت سازمان ملل لغو شد، حق ایران در پیگیری برنامه صلحآمیز هستهای و غنیسازی ۳ و 67 صدم درصدی به رسمیت شناخته شد، ایران بهعنوان اولین کشور در تاریخ معاصر بدون تحمل هیچ جنگ ویرانگری از ذیل فصل ۷ منشور ملل متحد خارج شد، تمامی تحریمهای اقتصادی، تجاری و سیاسی مرتبط با برنامه هستهای ایران لغو شد، اجماع امنیتی جهانی علیه ایران از بین رفت، پیامدی (پروندهای که میگفتند هرگز امکان بستهشدن ندارد) بسته شد و به تاریخ پیوست، شرکتهای خارجی برای سرمایهگذاری در ایران بهصف شدند، محدودیتهای مالی و بانکی علیه ایران از بین رفت، 1 و 7 دهم میلیارد دلار ارز بلوکه شده ایران در آمریکا آزاد و تحویل ایران شد، سوئیفت باز شد، قراردادهای بی سابقه ای برای خرید هواپیماهای مسافربری با شرکتهای ایرباس، بوئینگ و ATR امضا شد و ایران در مدت کوتاهی توانست صادرات نفت خود را مطابق با سهمیه تعیینشده در اوپک افزایش دهد، رفت و آمدهای دیپلماتیک به اوج خود رسید و شاخصهای اقتصادی رو به رشد گذاشت و در میان قاطبه مردم بارقههای امید به وجود آمد.
آخرین خاصیت برجام حتی زمانی که به قول برخی، جنازه ای بیش نیست، پایان رسمی مقررات بندهای ۳، ۴ و ۶ ضمیمه ب قطعنامه ۲۲۳۱ علیه ایران در اواخر مهر ماه سال جاری بود. بر این اساس ممنوعیت آزمایشهای موشکی، محدودیت صادرات و واردات اقلام موشکی از/به ایران و همچنین تحریمهای مربوط به توقیف اموال و ارائه خدمات مالی به افراد و نهادهای ایرانی تحت تحریم شورای امنیت، پایان یافت.
باید گفت برخلاف ادعای وزیر محترم، آنچه برجام را به خطر انداخت، پر خاصیتی آن بود و بواسطه احساس خطر دشمنان مردم ایران در داخل و خارج از کشور و اتحاد نانوشته آنها، برجام به مسلخ رفت. اگر برجام بی خاصیت بود، کاسبان داخلی تحریم، منافعشان به خطر نمی افتاد و دلیلی وجود نداشت که دست در دست نتانیاهو، بن سلمان، بن زاید، بولتون، پومپئو و ترامپ، برجام را به آتش بکشند. البته پس از کنار رفتن ترامپ، برجام می توانست در سال 1399 دوباره احیا شود، ولی مجلس در ماههای پایانی دولت روحانی، با مصوبه خود مانع از آن گردید. مصوبه مجلس، نمود نهایی کارشکنی های کاسبان تحریم بود.
فردی که مدعی بی خاصیتی برجام است و خواسته یا ناخواسته عملکرد سلف خود یا دولت قبلی را زیر سوال می برد، باید از توانمندی بسیار بالایی برخوردار بوده و فراتر از برجام را برای مردم به ارمغان آورد. این توانمندی باید گسترده تر از برجام، موجبات رفع تحریم ها علیه کشور شود و بهبودی وضعیت اقتصادی کشور و مردم و تامین منافع ملی را فراهم سازد. مروری بر وضعیت دو سال گذشته، نشان از این دارد که نه تنها چنین اتفاقی نیافتاده است، بلکه گرفتاریهای کشور و مردم روزافزون است. حال بماند که قرار دادن تمامی تخم مرغها در سبد روسیه و چین، نتیجه ای غیر از حمایت آنها از ادعاهای امارات متحده عربی در مورد جزایر سه گانه همیشه ایرانی و هجمه به یکپارپگی سرزمینی نداشته است.
از انصاف به دور است که عملکرد و تلاش های وزیر محترم را در حمایت و دفاع از مردم مظلوم غزه نادیده بگیریم. این تلاشها قطعا شایسته تقدیر است، ولی اگر نمی توانیم برای مردم و کشور کاری انجام دهیم، مناسب است که عملکرد دیگران را زیر سوال نبریم.
منبع: جماران