روزانه چند نفر جانشان را به دلیل این تصمیم از دست می‌دهند؟

بسیاری از افرادی که در لیست انتظار برای گرفتن اعضای پیوندی هستند به دلیل راضی نشدن خانواده بیماران مرگ مغزی به اهدا، جانشان را از دست می‌دهند و بررسی‌ها نشان می‌دهد که بسیاری از این خانواده‌ها در نهایت دچار پشیمانی می‌شوند.
تصویر روزانه چند نفر جانشان را به دلیل این تصمیم از دست می‌دهند؟

به گزارش سایت خبری پرسون، شاخص اهدای عضو در ایران ۱۲٫۵ نفر در هر یک میلیون نفر و با ارقام ایده‌آل (40 نفر) و قابل قبولی (25 نفر) که در سطح دنیا مطرح می‌شود، فاصله دارد.

پزشکان می‌گویند یکی از علل اصلی پایین بودن این آمار یا کمبود عضو پیوندی که منجر به از دست رفتن جان سالانه هزاران بیمار نیازمند پیوند می‌شود، پایین بودن نرخ رضایت‌گیری از خانواده‌های افراد مرگ مغزی است.

علم پزشکی به قطعیت اعلام می‌کند که مرگ مغزی یعنی مرگ کامل بیمار و سالانه ۵ تا ۸ هزار مرگ مغزی سالانه در کشور رخ می‌دهد که حداقل نیمی از آنها قابلیت پیوند عضو دارند. اما آمار رضایت‌مندی خانواده‌های ایرانی برای اهدای عضو عزیزانشان آنقدر پایین است که حتی به 1500 مورد اهدا هم نمی‌رسد. محقق نشدن این رضایتمندی هم باعث شده که روزانه ۷ تا ۱۰نفر به دلیل نرسیدن عضو پیوندی در کشور فوت کنند.

البته که با وجود همین آمار پایین در میزان رضایتمندی خانواده‌ها اما ایران در زمینه اهدای عضو در منطقه رتبه یک و در دنیا رتبه ۳۲ را دارد و طی دو سال اخیر این روند افزایشی هم بوده است، به طوری که از 645 مورد در سال 99 به 928 مورد در 1400 و 1016 مورد در 1401 رسیده است. ظرفیت بخش‌های پیوند در کشور هم قابل توجه است و شامل ۳۰ بخش پیوند کلیه، ۱۱ بخش پیوند کبد، ۳ بخش پیوند ریه،‌ ۴ بخش پیوند پانکراس، ۱۸ بخش پیوند مغز استخوان، ۲۲ مرکز فراهم آوری و ۳۵ مرکز شناسایی پیوند. اما در دنیا کشورهایی در مقوله پیوند رتبه یک را گرفته‌اند که توانسته‌اند مفهوم مرگ مغزی مساوی با مرگ قطعی را در جامعه نهادینه کنند و در این باره، نظام سلامت کشور نیازمند فرهنگسازی است و پاسخ به چند پرسش می‌تواند ابهامات این حوزه را تا حدودی مشخص کند.

آیا بیمار مرگ مغزی، برمی‌گردد؟

امید قبادی، نایب رئیس انجمن اهدای عضو ایرانیان در این باره عنوان می‌کند: کشورهایی در مقوله پیوند و اهدای عضو رتبه یک را گرفته‌اند که توانسته‌اند مفهوم مرگ مغزی مساوی با مرگ قطعی را در جامعه نهادینه کنند. در این باره باید این سؤال را مطرح کرد که اگر اورژانس بالای سر یک نفر به خانواده او اعلام کند که دچار مرگ شده، آیا خانواده این مساله را رد و عنوان می‌کنند که او هنوز زنده است؟ قطعا پاسخ خیر است اما درباره مرگ مغزی با وجودی که فرد دچار مرگ شده، مردم هنوز چنین چیزی را قبول ندارند و امیدوار به زنده‌ماندن عزیزانشان هستند.

هر فرد اهدا کننده عضو روی هم رفته می‌تواند ۵۳ نفر را از مرگ یا معلولیت نجات دهد. این افراد ۸ عضو قابل اهدا دارد که می‌تواند زندگی بخش دیگران باشد و همینطور نسوج بدن او مثل قرنیه، ربات‌ها، تاندون و پوست هم می‌تواند به افرادی که معلولیت دارند، کمک کند

وی ادامه می‌دهد: همانطور که صدها سال پیش مردم متوجه شدند مرگ چیست و چه کسی دچار آن شده، اکنون هم باید همه دست به دست هم بدهند و این نگرش نهادینه شود که مرگ مغزی مساوی با مرگ است. علت این که خانواده‌ها در ایران رضایت نمی‌دهند این است که مرگ مغزی را مرگ قطعی نمی‌دانند. مردم این مساله را نمی‌پذیرند چون در این باره آگاهی ندارند. قطعا اگر این خانواده‌ها آگاه شوند و از آنها سؤال کنند که بین خاکسپاری و نجات جان یک تا 8 انسان یکی را انتخاب کند، انتخاب آنها مورد دوم خواهد بود و این مساله نیاز به فرهنگسازی دارد.

قبادی درباره این که مسئول فرهنگسازی برای افزایش رضایتمندی در اهدای عضو کیست، توضیح می‌دهد: در این باره نیازمند هم‌افزایی بین نظام سلامت، سازمان‌های فرهنگ‌ساز و رسانه‌ها هستیم. این یک مشکل حاکمیتی نظام سلامت است و هر کسی باید سهم خود را ایفا کند. اهدای عضو در همه جای دنیا یک سه‌پایه است شامل 20درصد علم، 30 درصد ساختار و 50درصد فرهنگ. نظام سلامت در دنیا تنها شاخه‌ای است که این میزان علمی – اجتماعی است و در بخش اهدای عضو، نقش سازمان‌های فرهنگساز نسبت به پزشکان 2.5 برابر عنوان شده. قطعا اگر این تغییر نگرش ایجاد و منجر به افزایش رضایتمندی در اهدای عضو شود، بیماران در لیست انتظار فوت نخواهند کرد.

راهکار افزایش رغبت خانواده‌ها چیست؟

اوایل هفته جاری هم بود که رئیس اداره فراهم‌آوری و پیوند اعضای مرکز مدیریت پیوند و درمان بیماری‌های وزارت بهداشت در نشست آموزشی تخصصی رضایت‌گیری از خانواده اهداکننده مرگ مغزی، این حوزه را یک علم دانست و تاکید کرد که باید اصولی و علمی انجام شود.

ساناز دهقانی با بیان این که بالا بردن دانش و به‌روزرسانی اطلاعات گروه‌های هدف درباره رضایت‌گیری اهمیت زیادی دارد، عنوان کرده: در زمینه رضایت‌گیری، پزشکان و پرستارانی هستند که در بخش اهدای عضو بیمارستان‌ها فعالیت دارند و باید دانش و اطلاعات این گروه‌های هدف درباره رضایت‌گیری به‌روزرسانی شود و افزایش پیدا کند. همچنین ارتباط مؤثر با خانواده فرد مرگ مغزی و زبان بدن هم بسیار مهم است. در این باره کتابی تحت عنوان «تکنیک‌های رضایت‌گیری» برای فراگیران تدوین و چاپ شده و وزارت بهداشت هم از سال گذشته یک رفرنس بین‌المللی را ترجمه کرده و در اختیار همه دانشگاه‌های علوم پزشکی قرار داده است.

دهقانی پیش از این هم در پاسخ به سؤال که آیا پیمایشی درباره وضعیت خانواده‌هایی که راضی به اهدای عضو نشده اند انجام شده است، گفته بود: همه خانواده‌هایی که به هنگام رضایت‌گیری راضی به اهدای عضو نمی‌شوند، بعداً پشیمان می‌شوند و می‌گویند کاش از آن فرصتی که به ما داده شده بود استفاده کرده بودیم. اهمیت این موضوع در این است که هر فرد اهدا کننده عضو روی هم رفته می‌تواند ۵۳ نفر را از مرگ یا معلولیت نجات دهد. این افراد ۸ عضو قابل اهدا دارد که می‌تواند زندگی بخش دیگران باشد و همینطور نسوج بدن او مثل قرنیه، ربات‌ها، تاندون و پوست هم می‌تواند به افرادی که معلولیت دارند، کمک کند.

روش‌های رایج رضایت به اهدای عضو در دنیا

1. رضایت اعلام شده یا آگاهانه (Opt in):

اعلام رضایت مستقیم اهداکننده از طریق ثبت‌نام که در کشورهای آسیایی از جمله ایران، چین، کره جنوبی، ژاپن،‌ امارات، ترکیه، عربستان، همچنین آمریکا، بزریل، استرالیا و... رایج است.

2. رضایت مفروض (Opt out):

نیازی به رضایت مستقیم از اهداکننده یا بستگان فرد ندارد و در کشورهای اروپایی از جمله اتریش، بلاروس، بلژیک، سوئد، سوئیس، دانمارک، فرانسه، آلمان، همچنین برخی ایالات کانادا و... در حال اجراست.

منبع: همشهری آنلاین

561110