به گزارش سایت خبری پرسون، مریم ضیغمی محمدی- «و عشق سفر به روشنی اهتراز خلوت اشیاست.. و عشق صدای فاصله هاست صدای فاصله هایی که غرق ابهامند...» این شعر سهراب را «سپیده آرمان»رفیق و همکاری قدیمی ام درباره «آهو» می گوید؛ هنرمندی که ابتدای ورودش به سینما با روزنامه نگاری، نقد نویسی رقم خورد، دوره های متعدد کارگردانی و فیلم نامه نویسی را کنار اساتیدی چون شهرام مکری و فرهاد توحیدی گذراند.
«سپیده آرمان» بعد از سال ها تلاش و تمرین و ممارست در نخستین قدم حرفه ای خود همراه «هوشنگ گلمکانی» منتقد مطرح سینما هم قلم شد و فیلمنامه «آهو» را با برداشتی از کتاب «پروانه ها در برف می رقصند» نوشت و نقش «آهو»ی قصه گلمکانی را متفاوت و درخشان بازی کرد. به بهانه اکران «آهو» در سینما با او که یکی از نویسندگان و بازیگر نقش اصلی است همراه شدیم.
*سپیده آرمان را قبل از ورود حرفه ای به سینما به عنوان یک روزنامه نگار سینمایی حرفه ای می شناختیم، چه شد که در اولین قدم حرفه ای تان در سینما کاری سخت با منتقدی سخت را در مقام نویسنده و بازیگر نقش اول در آهو انتخاب کردید؟
قبل از بازی در فیلم «آهو» من فیلم کوتاه و تئاتر بازی می کردم، دوره های کارگردانی و فیلم نامه نویسی را هم گذراندم. دوره ی فیلمسازی در انجمن سینمای جوان و کلاس های متعددی بازیگری هم شرکت کرده بودم. همان گونه که خودت من را می شناسی، من در گذشته مجله فیلم به عنوان منتقد، خبرنگار و مجری هم کار می کردم، روزی آقای گلمکانی مطرح کردند تصمیم دارند فیلمی بر اساس کتاب "پروانه ها در برف می رقصند" که خیلی دوستش داشتند بسازند و نظرات متعددی از دوستان مجله فیلم گرفتند و در نهایت تصمیم به ساخت گرفتند. من این کتاب را خوانده بودم و قصه زنانه و شاعرانه اش را دوست داشتم، قصه رمانتیک و روشنفکر مثل ما روزنامه نگاران که نگرشی عمیق به زندگی دارد. ابتدا قرار بود فیلمنامه را صفی یزدانیان بنویسد که شرایط مهیا نشد، بنابراین پیشنهاد نگارش فیلمنامه را به آقای گلمکانی دادم چون قصه به فضای ذهنی من نزدیک بود پذیرفتند.آن مقطع ابتدای شیوع ویروس کرونا بود؛ فروردین سال ۱۳۹۹ و من در خانه شروع به نگارش فیلمنامه کردم.
*با توجه به اینکه فیلمنامه آهو اقتباس از کتاب "پروانهها در برف میرقصند" نازنین جودت است، در نگارش چه تعاملی با هوشنگ گلمکانی داشتید تا به فیلم نامه ای که به تصویر در آمد رسیدید؟
من فیلمنامه را قسمت به قسمت می نوشتم و بعد از نگارش برای آقای گلمکانی ارسال می کردم و نظرات خود را می گفت و اعمال می کردم و این روند ادامه پیدا کرد تا نگارش«آهو» به پایان رسید. به انتخاب تهیه کننده رسیدیم و من چون با جواد نوروز بیگی در گذشته به عنوان مشاور رسانه ای همکاری داشتم برای تهیه کنندگی با او صحبت کردم و از قصه خوشش آمد و پذیرفت و سرمایه گذار هم برای فیلم آورد و اگر آقای نوروزبیگی تهیه کنندگی این فیلن را قبول نمیکرد، «آهو» هیچ وقت ساخته نمی شد. *هنگام نگارش از ابتدا قرار بود نقش آهوی قصه را بازی کنید؟ کارگردان یک چهره جدید می خواست، شمایل و چهره ای می خواست که به مولفه های کاراکتر دختر کتاب نزدیک باشد و صدایی می خواست که مناسب کتاب صوتی و دکلمه و شعر باشد. دختر قصه، دختری اهل شعر و شاعرانگی، مستقل از خانواده و درون گراست. او قهرمان و محور قصه است و تجربه نگارش سبب شد تا شناخت بیشتری نسبت به کاراکتر اصلی پیدا کنم، البته با خود من خیلی روحیاتش فرق می کند.
*با توجه به اینکه از زمان نگارش فیلم نامه تا پایان فیلمبرداری با شخصیت آهو و ویژگی هایش ارتباط داشتید شنیده ام دچار افسردگی شده بودید؟
برای رسیدن به شخصیت در زمان نگارش و هم بازی با او زندگی کردم و برای نزدیک شدن به او اکت هایم آرام شد، نوع راه رفتن، مدل حرف زدن و میمیک صورت و حرکات بدنم تغییر کرد چون او افسرده بود و سوگ از دست دادن عشقش را پشت سر گذاشته بود و در گوشه عزلتی تنها کاری به کسی نداشت اما دیگران دست از سرش بر نمی داشتند. همه ویژگی های شخصیت در من رسوب کرده بود و نقشی که خیلی از من دور بود ایفا کردم و تا ماه ها بعد از فیلمبرداری افسردگی شدید داشتم و اصلا حالم خوب نبود و بعد از پایان فیلمبرداری آهو، ماهها به دلیل افسردگی ماهها خانه خارج نشدم.
*پس چالشی که برای ایفای نقش آهو با آن روبرو بودید بیماری افسردگی بود...
دقیقا. از ابتدای نگارش فیلمنامه با شخصیت درگیر بودم و من در تمام مراحل ساخت پروژه حضور داشتم؛ فشار کاری از یک سو و از سوی دیگر تعمق در خلق کاراکتر آهو سبب شد این فشار کاری افزون شود، آهو در کل سکانس های قصه اجزای صورت، بدن و حتی راه رفتنش افسردگی مشهود است، گویی سوگی روی شانه هایش بود.
دنیای سپیده با آهو خیلی فرق دارد و بازی این گونه نقش ها خیلی سخت است و اثرش در من تا مدت ها ماند.
*از نخستین تجربه حرفه ای تان در سینما راضی هستید؟
سه سال از تولید فیلم میگذرد، به دلیل حساسیت های کارگردان، پست پروداکشن سال ها طول کشید. به شخصه از سعید خانی مدیریت پخش خانه فیلم تشکر می کنم که فیلم را در سینماهای آزاد اکران عمومی کرد.خدا را شکر سال بیکاری و خانه نشینی ام نتیجه خوبی گرفت. آهو فیلم سینما دوستان و عاشقان و آدم هایی است که فیلم های رمانتیک، شاعرانه دوست دارند. مخاطب عام شاید ارتباط نزدیکی با فیلم نگیرد.
*کم تر بازیگری در نخستین تجربه حضورش این اتفاق خوب برایش می افتد که همبازی بازیگرانی چون علی مصفا، رضا کیانیان و رضا یزدانی و... شود
همین طور است. واقعا بازی مقابل دوربین زرین دست که جادوگر سینمای ایران هستند سعادتی است که داشتم.او سرشار از حجم عظیمی از انرژی مثبت است. آقای زرین دست در صحنه مثل ناخدای یک کشتی بودند و پر از تجربه و نیروی مثبت. علی مصفا آرامش خاصی دارد و بسیار خوش خلق است و از همبازی بودن با او لذت بردم و این ویژگی هایش ایفای نقش برای پارتنر هایش را تسهیل می کند. بازی کردن در کنار رضا کیانیان بزرگ افتخاری است که نصیبم شد. حامد کمیلی هم بسیار محترم و مودب بود. رضا یزدانی واقعا برای نقشش تلاش کرد و معتقدم متقاوت ترین نقش او در سینماست. سهیلا رضوی هم هر اندازه از خوبی و مهربانی اش بگویم کم است. همگی بازیگران در تمام پلان هایی هم که من بازی داشتم و آن ها حضور نداشتند سر صحنه بودند و به من حس می دادند تا بتوانم بازی کنم.
*در سینمای ایران به دلیل محدودیت بازی زنان قصه های زنانه کم تر نوشته می شود. در نگارش " آهو" چطور سعی کردید قصه ای زنانه را ملموس بنویسید؟
غالب فیلمنامه نویسان سینمای ایران و دنیا مرد هستند و متاسفانه سینما صنعتی مردانه است و خانم ها در قصه های شان محدود هستند و معمولا فیلم نامه های زنانه، نویسنده اش مرد هستند. از منظر مردانه چطور می توانند ویژگی ها و مسائل زنانه را مطرح کنند؟ من و تو که یک زن هستیم زنان را درک می کنیم. قصه "رگ خواب" یا "ناهید" را نویسنده زن نوشته و شما زنانگی را در قصه می بینید و معتقدم قصه هایی که یک زن می نویسد لازم است که بیشتر شود و زنان کارگردان هم به قصه های مردانه نپردازند، چه خوب است نویسنده و کارگردانان زن لااقل شمایل زن قهرمان را رشد دهند. مثلا ما با حجم بالای دختران و زنان دهه شصتی روبرو هستیم که به تجرد قطعی رسیده اند اما این نسل در فیلم نامه های ما حضور خاصی ندارند!
*«آهو» اولین سکوی پرتاب شما در سینما در کنار حرفه ای ها بود، برنامه بعدی تان چیست؛ منظورم این است که آیا در حرفه روزنامه نگاری به کار خود ادامه می دهید یا قصد نگارش فیلمنامه و بازیگری را؟
روزنامه نگاری را از سال ۹۵ کنار گذاشتم و از ان سال فقط نقد فیلم هایی که دوست داشتم را نوشتم آن هم. حتما فیلم نامه هم می نویسم اما تمرکز خود را روی بازیگری می گذارم و منتظر پیشنهادها و نقش های متفاوت هستم که انشاله قسمتم شود تا بتوانم کار با کارگردان های مختلف و کاربلد و حرفه ای و تازه نفس را تجربه کنم.
*اگر از نگاه مخاطب به این فیلم نگاه کنیم، این اثر برحسب کدام ویژگیهایش میتواند مخاطب را با خود همراه کند؟
به مخاطبانی که یک بار در زندگی عاشق شده اند پیشنهاد می کنم «آهو» را در سینما ببینند چون با تماشای فیلم یاد عشق شان می افتند و دوباره قلب شان عاشقانه به تپش می افتد.
* در نهایت از خروجی کارتان در "آهو" راضی هستید؟
خدا را شکر بازتاب خوبی گرفتم. نظر منتقدان و صاحبان نظر تخصصی سینما درباره بازی و حضورم مثبت است.
گفت و گو : مریم ضیغمی محمدی
منبع: پرسون