به گزارش سایت خبری پرسون، امیررضا انگجی در یادداشتی نوشت: یکی از مشکلات و موانع در به ثمر رسیدن تورم پایین در اقتصاد ایران، وجود تاریخی از تورمهای بالا و فزاینده است. این سطح از تورمهای افسارگسیخته برای دورههای بلندمدت عملا میتواند روی انتظارات تورمی اثرگذار باشد و سیاستگذار به راحتی نمیتواند آن را کاهش دهد. تحقیقات جهانی نیز این فرضیه را تایید میکند. افزایش اخیر تورم جهانی اولین تجربه برای بسیاری بود که تورم را به میزان قابل توجهی بالاتر از اهداف بانکهای مرکزی مشاهده کردند.
به رغم تاریخی از تورم محدود، تحقیقات نشان میدهد انتظارات تورمی بسیاری از خانوارها نسبت به تحقق نرخ تورم هدفگذاریشده توسط بانکهای مرکزی به سمت بالا سوگیری دارد. در واقع میتوان شوکهای تورمی در گذشتههای دور را به عنوان توضیحی برای افزایش انتظارات تورمی در دوره معاصر دانست. مثلا خانوارهای آلمانی که در مناطقی با تورم محلی بالاتر در طول تورم بزرگ دهه۱۹۲۰ زندگی میکنند، امروز انتظار تورمی بالاتری دارند. اثرات طولانی مدت شوکهای تورمی بر نگرش نسبت به تورم پیامدهای مهمی برای سیاست پولی و مالی دارد؛ زیرا مدیریت انتظارات تورمی دشوارتر میشود.
اثرات تاریخی تورم
پس از همهگیری کووید-۱۹ و جنگ در اوکراین، تورم دوباره در سراسر جهان ظاهر شد و این اولینباری است که بسیاری از افراد تورم را به میزان قابلتوجهی بالاتر از اهداف بانکهای مرکزی تجربه میکنند. افزایش تورم که در طول عمر خود با آن مواجه میشویم، میتواند باعث تجدیدنظرهای صعودی در انتظارات تورمی شود. با این حال، میانگین انتظارات تورمی خانوارها نسبت به تحققهای پس از آن و اهداف بانکهای مرکزی به سمت بالا سوگیری دارد؛ به رغم این واقعیت که نرخهای تورم برای دههها پایین و ثابت بوده است. ما اعتقاد داریم که شوکهای تورمی در گذشتههای دورتر انتظارات تورمی معاصر را شکل میدهند و به طور بالقوه توضیح میدهند که چرا انتظارات تورمی بالاتر از تجربیات تورمی مادامالعمر است. چنین اثرات بلندمدت تورم، کار بانکهای مرکزی و دولتها را برای مدیریت انتظارات تورمی پیچیدهتر میکند. به عنوان شواهد مهم، نمودار ۱ انتظارات تورمی خانوارها را در سال۲۰۲۲ برای سال۲۰۲۳ به طور جداگانه برای کشورهای اروپایی که قبل از سال۱۹۳۰ یک دوره ابر تورم را تجربه نکردهاند (نوار سمت چپ) و برای کشورهایی که قبل از سال۱۹۳۰ تجربه کردهاند (نوار سمت راست) نشان میدهد. ما متوجه شدیم برای افرادی که در کشورهای دارای تورم فوقالعاده در گذشتههای دور زندگی میکنند، انتظارات تورمی تقریبا ۱.۴درصد بالاتر از انتظارات تورمی افراد ساکن در کشورهای بدون چنین سابقهای است. این شواهد اولیه نشان میدهد که انتظارات تورمی توسط شوکهای تورمی در گذشتههای دور شکل میگیرند.
آلمان به عنوان آزمایشگاه
برای بررسی دقیق اثرات بلندمدت شوکهای تورمی، بر آلمان تمرکز میکنیم. آلمان به دو دلیل محیطی ایدهآل برای چنین تحقیقاتی فراهم میکند. نخست، این کشور در سالهای 1922تا1923 تورم شدیدی را تجربه کرد و شواهد غنی نشان میدهد که این دوره زمانی، نگرش آلمانیها نسبت به تورم را تا به امروز شکل میدهد. با این حال، تنها تعداد بسیار کمی از افراد زنده امروز خود ابرتورم آن دوره را تجربه کردند. بنابراین این تجربیات ما را قادر میسازد تا اثرات بالقوه بلندمدت شوک تورمی بزرگ را مطالعه کنیم. دوم، دادههای دقیقی درباره تورم تحققیافته در سطح محلی در طول ابرتورم آلمان و درباره انتظارات تورمی امروز خانوارها وجود دارد. این به ما قدرت تحلیل این مساله را میدهد که آیا تورم محلی در طول ابرتورم آلمان با انتظارات تورمی امروز همبستگی دارد یا خیر؟ با بررسی دادهها ما یک رابطه مثبت بین تورم تاریخی و انتظارات تورمی معاصر پیدا میکنیم. این ارتباط نشان میدهد افرادی که در شهرهایی با تورم بالا در دهه1920 زندگی میکنند، امروز تورم انتظاری بالاتری دارند.
انتظارات تورمی در اقتصاد ایران
از آنجاکه اقتصاد ایران برای چندین سال تورم بالایی را تجربه کرده است، همین تجربه تاریخی تورم بالا میتواند در سالهای آتی متغیر مهمی در شکلگیری انتظارات تورمی بالا باشد و بر این مبنا بر سر راه مدیریت تورم انتظاری، چالشهای بسیاری ایجاد کند. حداقل دو مکانیسم شناختهشده متقابل وجود دارد که از طریق آنها تجربه تورم بالا میتواند به صورت محلی در طول نسلها ادامه یابد. اولین کانال انتقال بین نسلی تجربه ابرتورم از والدین به فرزندانشان است. تحقیقات موجود شواهدی را برای انتقال بین نسلی ترجیحات اقتصادی ارائه میدهد. دومین کانالی که میتواند منجر به چنین نتایجی شود، انتقال تجربیات تورم در طول زمان از طریق نهادهای محلی است که یک حافظه جمعی ایجاد میکنند. یکی از این نهادهای محلی رسانهها هستند که به روایتها و باورهای عمومی درباره رویدادهای تاریخی شکل میدهند. علاوه بر این، پوشش رسانهای تورم نیز برای انتظارات تورمی مهم است.
منبع: دنیای اقتصاد