به گزارش سایت خبری پرسون، اریک راث، استاد تاریخ دانشگاه کانزاس، میگوید: «داستانهای زیادی در ژاپن قرون وسطی و اوایل دورۀ مدرن درباره موشها نوشته شد و بسیاری از آنها به طومارهای تصویری تبدیل شدند که ترکیبی از تصویر و متن بودند. اما آنچه که این طومار را از بقیه متمایز میکند، صحنههای دقیق آشپزی است. تنها یک طومار تصویری دیگر وجود دارد که صحنههای آشپزی این دوره را به تصویر کشیده است، بنابراین به عنوان یک مورخ غذا، میخواستم ببینم چه چیزی میتوانم از این داستان موش بیاموزم.»
نتیجه این کنجکاوی مقالهای است با عنوان «آنچه موشها در مورد آشپزی ژاپن در اواخر قرون وسطی آشکار میکنند». این مقاله بررسی میکند که چگونه این اثر هنری، منبع مهمی برای درک کارکنان و روشهای آمادهسازی غذا در این دوران است و چگونه تقسیم کار جنسیتی و آگاهانه بازتاب نقش قدرتمند غذا در بازنمایی اقتدار بوده است.
خالقان «داستان موش مصور» جوندگانی را نشان میدهند که نقشهای انسانی را بر عهده دارند، بنابراین طومار را میتوان مثالی از جامعه ژاپن در نظر گرفت. راث میگوید: «به عبارت دیگر، روشی که هنرمندان موشها را در حال آماده شدن برای یک ضیافت به تصویر میکشند، نمایانگر تقسیم کار و گردش کار آشپزخانهها در خانوادههای نخبه در قرن شانزدهم است، عصری که منابع بصری بسیار کمی از آن موجود است. سرآشپزهای (موش های) نر کارکشته و ماهر، کارهای مهمی مانند برش دادن گوشت و کارگران زن کارهای یدی مانند آسیاب کردن برنج در فضای بیرونی را انجام میدادند.»
پروفسور ابتدا متوجه شد نسخهای از این طومار در کتابخانه عمومی نیویورک موجود است. سپس از مورخان آشپزی نیویورک اجازه گرفت که شخصاً این طومار را مطالعه کند. این طومار علاوه بر تفاسیر کلی در مورد طبقه و جامعه، تفاسیر خاصی نیز دارد.
راث میگوید: «یکی از تاثیرگذاران برجسته فرهنگی اواخر دهه ۱۵۰۰، استاد چای، سِن نو ریکیو بود که بسیاری ادعا میکردند سنتهای ژاپنی مراسم چای را ابداع کرده است. او در طومار تصویری به عنوان موش ظاهر میشود».
راث میگوید هیچ ارتباط خاصی بین موشها و آشپزی در ژاپن مدرن وجود ندارد.
«امروزه هیچکس دوست ندارد در آشپزخانه موش ببیند. این بیزاری در ژاپن قرون وسطی هم صادق بود. موشها مصرف کنندگان غذا هستند و بسیاری از داستانها در مورد اشتهای آنهاست. در طومار تصویری که من مطالعه کردم، برخی از کاراکترهای موش نامهایی مانند تاروی بد پرخور، توبی عشق لوبیا و گورانجوی برنج خور داشتند.
با این حال، «قصه موش مصور» با تبدیل کردن موشها به تولیدکننده، ایدهی مصرفکننده بودن آنها را تغییر میدهد، چون داستان درباره یک ارباب موش است که میخواهد با یک انسان ازدواج کند. بنابراین به یک ضیافت عروسی فانتزی به سبک شوگان نیاز دارد.
راث میگوید: «این عروسی مستلزم یک جشن بزرگ و پیچیده با سرآشپزهای مخصوص موش بود؛ معادلی ژاپنی و قرون وسطایی برای آنچه در فیلم «راتاتویی» دیدهایم».
در مورد موشها، این اولین بار است که راث در مورد آنها مینویسد، اما از همراهی آنها در خانه لذت برده است: «دخترم دو موش نر را از معلم کلاس پنجم خود دریافت کرد و ما متوجه شدیم یکی از آنها ماده است، بنابراین صاحب خانوادهای از موشهای خانگی به سرپرستی ماما راتسی و پاپا راتسی شدیم. آنها حیوانات خانگی خوبی هستند.»
علاوه بر اطلاعاتی که این طومار مصور در مورد روشهای پخت و پز در اواخر قرون وسطی ژاپن ارائه میدهد، مقاله راث درباره ماهیت بینرشتهای تاریخ غذا است.
راث میگوید: «این رشتهای است که در آن، محققانی مانند من به طور مکرر ایدههایی را از سایر زمینهها مطرح میکنند و از منابع مختلفی برای نوشتن درباره گذشته استفاده میکنند.»
منبع: فرادید