آماری که خواب از چشم‌ها می‌رباید!

آمار‌های موجود در حوزه آبی و حوزه‌های دیگر می‌تواند خواب را از چشمان سیاستگذار و مقامات مسئول برباید.
تصویر آماری که خواب از چشم‌ها می‌رباید!

به گزارش سایت خبری پرسون، فتح الله آملی در یادداشتی نوشت: آخرین آمارهای اعلامی توسط مقامات و مسئولان مرتبط با آب گواه آن است که گرچه امسال میزان بارندگی نسبت به سال قبل اندکی افزایش نشان می‌دهد اما در مقام مقایسه با دوره بلندمدت قریب 15 درصد کمبود بارش را شاهدیم.

نکته نگران‌کننده توزیع نامناسب بارش‌های کشور است که در برخی مناطق بیش از نرمال و در اکثر مناطق کشور نظیر شمال و شمال‌غرب کمتر از نرمال و در شرق و جنوب کشور به مراتب کمتر از نرمال و در حد آستانه خطر بحران است. از مجموع 31 استان کشور 22 استان به دلیل کاهش بارندگی در خطر تنش آبی قرار دارند.

گرچه شاید به نظر برسد که بحث کمبود آب و خطر خشکسالی از بس مطرح و درباره آن صحبت شده دیگر موضوع مهم و جذابی نیست اما این بحران آنقدر جدی است که هر روز و هفته فراموش‌کردن یا عادی دانستن آن می‌تواند پیامدهای هولناکی به همراه داشته باشد؛ زیرا هنوز این مسأله و ابربحران به اولویت نخست یا یکی از اولویت‌های نخست نظام حکمرانی بدل نشده است.

هنوز متأسفانه شاهد افزایش برداشت از منابع آب زیرزمینی، استمرار کار و فعالیت چاه‌های غیرمجاز، هدررفت حدود 45 درصد منابع آب در بخش کشاورزی، عدم اصلاح الگوی کشت، اصرار بر توسعه صنعت در مناطق در خطر محیط‌زیستی، هدر رفت حدود 30 میلیارد مترمکعب در مسیر انتقال و برداشت حدود ده درصدی از منابع آب تجدید‌پذیر و رقم غیرقابل باور 35 درصدی ضایعات محصولات کشاورزی آن‌هم در این شر ایط بحرانی منابع آبی هستیم.

اگر کمی عمیق‌تر نظر اندازیم آمارهای دیگری هم هست که بتواند خواب را از چشمان سیاستگذار و مقامات مسئول برباید... اینکه حدود 800 هزار نفر از مناطق مرکزی و خشک کشور به دلیل تنش آبی به مناطق شمالی مهاجرت کرده‌اند، آن هم در همین چند سال اخیر، اینکه بدانیم سرانه آب کشور که 50 سال پیش بالای ده هزار مترمکعب بوده، تا سال 1400 به حدود 1200 مترمکعب رسیده که شاید حال حتی کمتر از این هم باشد؛

اینکه دریاچه ارومیه سخت‌ترین روزهایش را می‌گذراند و به حال احتضار دچار آمده و در عین حال و در کمال تأسف همین امروز اگر سری به روستاها و شهرهای منطقه آذربایجان به‌ویژه همان اطراف حوزه آبریز بزنید با صدها و هزاران تن سیب بدون مشتری و کم مشتری چیده شده و چیده نشده روبرو می‌شوید که نه گرهی از اقتصاد کشاورزی کشور گشوده‌اند و نه به کار اقتصاد همان باغداران محرومی آمده‌اند که ناله‌شان به آسمان از بی‌تدبیری‌ها و بی‌برنامه‌گی‌ها بلند است که چرا قدر رنجشان را ارجی و اجری نیست؛

که این حکایت اکثر کشاورزان کشور است که نصیب چندانی از حاصل دسترنجشان نمی‌برند و شگفتا که همچنان وقتی بحث حل بحران آب پیش می‌‌آید به جای حل این معضل مهم یعنی حل مشکل هدررفت آب در بخش کشاورزی به خاطر تکیه بر روش‌های سنتی کشت و اصلاح نظام ناعادلانه توزیع از تولید تا مصرف و جلوگیری از ضایعات قابل توجه محصولات کشاورزی و ... و به جای برنامه‌ریزی‌های بلند مدت و اصلاحات ساختاری، همچنان به رفع موقتی بحران‌ها و تنش‌های آبی و تکیه بر عملیات پرهزینه سازه‌ای روی می‌آوریم و به پروژه‌های بزرگ انتقال آب که همه از تبعات زیست محیطی آن آگاهیم چشم داریم.

هر چند می‌دانیم که پروژه‌های بزرگ چه پول‌های بزرگی و چند پشتوانه‌های قدرتمندی را در کنار خود دارند که آن‌را قابل توجیه کنند که گرچه در درازمدت چندان توسعه‌ای و آبی برای کشور و مملکت ندارند اما نان که برای عده‌ای دارند؟...

آن‌هم چه نان‌هایی که ... آنقدر هست که بتوان با آن سفره سالانه چند شهر بزرگ را پر از نان کرد!

شاید برای صدمین بار باید تکرار کرد که خطر خشکسالی، خطر هولناک فرونشست زمین، خطر خشک شدن نیمی از 298 دشت کشور، خطر مهاجرت داخلی و در هم ریختگی توزیع جمعیتی و بحران آمایش سرزمین، خطر خشک‌شدن دریاچه‌ها و هورها و تالاب‌ها و ... آنقدر مهم و بحران‌ساز است که اولویت نخست یا یکی از مهم‌ترین اولویت‌ها ی اصلی سیاستگذاری‌ها و برنامه‌ریزی‌های اساسی برای اقدامات عاجل و فوری قرار گیرد.

آن هم نه صرفاً برنامه‌های موقتی و نمایشی و برا ی رفع بحران‌های موردی، بلکه با حرکت در مسیر آسیب‌شناسی و اصلاحات ساختاری و عالمانه و نه با تصمیم و نظر عده‌ای معدود در یک جمع محدود و اندیشه معدود اغلب معیوب... بلکه با استفاده بی‌طرفانه و همه‌جانبه از تمامی ظرفیت نخبگانی ایرانیان دلسوز که کم هم نیستند. کوتاه سخن آنکه، دوستان و عزیزان و مقامات محترم، شما را به خدا لطفاً کاری بکنید.

منبع: اطلاعات

510132

سازمان آگهی های پرسون