به گزارش سایت خبری پرسون، جمعی از استادان خوشنویسی در اعتراض به عدم قرار گرفتن خطوط ایرانی (نستعلیق و شکسته و نسخ ایرانی) در بخش بینالملل در «جایزهٔ بینالمللی خوشنویسی یاس یاسین» بیانیهای را نوشتند.
متن این بیانیه چنین است:
«جامعهٔ محترم خوشنویسی ایران،
چنان که استحضار دارید، جایزهٔ یاس یاسین، که عنوان «بینالمللی» به یدک میکشد، در اقدامی تأملبرانگیز، در فراخوان دورهٔ دوم خود بخشی زیر عنوان «ملی» گنجانده، خطوط ایرانی (نستعلیق و شکسته و نسخ ایرانی) را صرفاً ذیل آن بخش قرار داده و به نحوی برخورنده و غیرحرفهای، برای این خطوط جایگاهی در بخش بینالمللی قائل نشده است.
از طرفی، در مقایسه با سایر جشنوارههای معتبر بینالمللی در ترکیه و عراق و امارات و غیره، که جوایزی کمابیش یکسان برای همهٔ خطوط، ایرانی و غیرایرانی، تعیین میکنند، در این جشنواره، جوایز بخش بینالمللی چهار برابر بخش ملی (در زمان انتشار این بیانیه) در نظر گرفته شده که توهینی فاحش به شأن هنر خوشنویسی ایران و در تضاد آشکار با منافع معنوی و مادی هنرمندان خوشنویس است.
از جشنوارههای مناسبتی، که ابزار هنر را برای ترویج ارزشها و مکارم انسانی به کمک میگیرند (ازجمله، جایزهٔ یاس یاسین که تکریم و تجلیل شخصیت حضرت زهرا - سلام الله علیها- را هدف فعالیت خود معرفی کرده است)، طبعاً انتظار میرود دستآورد مفیدی برای ترفیع و ترقی فرهنگ و هنرمان نیز داشته باشند. مادامی که چنین باشد، این فعالیتها نه فقط محل ایراد و اشکال نیستند، بلکه تاکنون همواره مورد تشویق استادان و پیشکسوتان و مورد استقبال جوانان جویای عنوان بودهاند. اما شیوهای که مؤسسهٔ یاس یاسین در پیش گرفته است، خواسته یا ناخواسته، متضمن خسران بیسابقهای در تاریخ خوشنویسی ماست که به هیچ روی، آن هم از یک جشنوارهٔ وطنی، برتافتنی نیست.
طی ماههای اخیر، بارها به طور مستقیم و غیرمستقیم (البته غیرعلنی) و به انحای برشمرده در زیر، هشدارهای جامعهٔ خوشنویسی نسبت به پیامدهای این تصمیم به اطلاع مسئولان جایزه رسید و درخواست شد که این تبعیض توهینآمیز از میان برداشته شود. اما با کمال تعجب و تأسف، مسئولان جایزه، با بیاعتنایی و انعطافناپذیری تمام، کمترین ترتیب اثری به تغییر این رویهٔ نادرست ندادند.
1_ در همان بدو امر، بعضی از اعضای هیئت داوران ایرانی نارضایتی خود را نسبت به این شیوه ابراز داشتند و ضمناً رئیس جایزه را از آغاز اعتراضات مطلع ساختند، ولی اعتنایی به آن نشد.
2_ در جلسهٔ برگزارشده در محل مؤسسهٔ ارسیکا (استانبول)، مدیران این مؤسسهٔ بینالمللی، و همچنین داوران و مشاوران تُرک، نیز نسبت به تبعات این تصمیم و انتقادات شدیدی که در داخل ایران به دنبال خواهد داشت ابراز نگرانی کردند، ولی شنوایی لازم وجود نداشت.
3_ در فقرهای دیگر، استاد امیرخانی، که از سوی جمعی از خوشنویسان از موضوع مطلع شده بودند، رسماً، به عنوان رئیس شورای عالی انجمن خوشنویسان ایران، نامهای مبنی بر درخواست تجدیدنظر خطاب به رئیس مؤسسهٔ یاس یاسین ارسال کردند، ولی هیچ پاسخی دریافت نکردند.
4_ پس از آن، نامههایی خطاب به تکتک اعضای ایرانی هیئت داوران، با امضای بیش از یکصد نفر از خوشنویسان و هنرمندان رشتههای مختلف و فعالان هنری کشور، ازجمله، استادان اخوین، امیرخانی، خروش، عطارچیان، آغداشلو، ملکزاده، فلسفی، عبدالرضایی، حیدری، صادقزاده، جدی، قلیچخانی، فدائیان، تنکابنی، مرادی و دیگران (با رونوشتی به رئیس موسسهٔ یاس یاسین) ارسال شد و طی آن از ایشان تقاضا شد که در تعاملات خود با مسئولان جایزه، نهایت کوشش و جدیت را برای تغییر این تصمیم مبذول دارند. متعاقب این نامه، داوران محترم، طی جلسهای با رئیس جایزه، این دغدغهٔ معترضان را طرح کردند، ولی نظر این جمع متخصص دلسوز نیز راه به جایی نبرد.
5_ پیشنهاد دیگری از سوی یکی از داوران مسابقه برای نشستی با حضور استاد امیرخانی و رئیس جایزه مطرح شد، ولی به این پیشنهاد نیز وقعی نهاده نشد.
6_ آخرین تلاش ما تماسهایی با آقای الهیان (از مدیران مؤسسهٔ یاس یاسین) و پیشنهاد نشستی میان نمایندگان معترضان با رئیس یا نمایندگان جایزه، به منظور دستیابی به یک راهکار جایگزین بود که آن هم با پاسخ صریح منفی ایشان مواجه شد.
اکنون، همچنانکه حضرت فاطمهٔ زهرا -سلام الله علیها- آن اسوهٔ پاکی و الگوی حقمداری، در پی احقاق حق خود ( میراث فدک ) بود، هنرمندان عرصه خوشنویسی نیز، در کنار یکایک مردمان هنردوست و هنرپرور این سرزمین، خود را مالکان این میراث معنوی ملی و دفاع از این حیثیت را، که ثمرهٔ صدها سال خلاقیت و ذوقورزی نخبهترین استعدادهای این آب و خاک است، وظیفهٔ خود میدانند.»
منبع: تسنیم